کلمه جو
صفحه اصلی

home economics


هنرهای خانه داری (آشپزی و خیاطی و بچه داری و پول نگهداری)، اقتصاد خانه داری

انگلیسی به فارسی

اقتصاد خانه داری


اقتصاد خانه، اقتصاد خانه داری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: home economist (n.)
(1) تعریف: the skills and art of managing a home, including nutrition, interior design, and child development.

(2) تعریف: a high school or college course that teaches this.

• science of managing a home
home economics is a school subject dealing with how to run a house well and efficiently.

مترادف و متضاد

homemaking practice and theory


Synonyms: domestic economy, domestic science, home ec, home management, life management


جملات نمونه

1. They had their civics and home economics.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آنها مدنی و اقتصادی خود را داشتند

2. The subject matter was home economics and meal preparation.
[ترجمه ترگمان]موضوع موضوع اقتصاد خانگی و آماده سازی غذا بود
[ترجمه گوگل]موضوع موضوعی بود که اقتصاد خانه و تهیه غذا بود

3. As recently as the 1970s, home economics classes taught students to plan menus incorporating food from each group every day.
[ترجمه ترگمان]همانطور که اخیرا در دهه ۱۹۷۰، کلاس های اقتصاد خانگی به دانش آموزان آموزش دادند که هر روز غذا را از هر گروه در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]به تازگی به عنوان سال های 1970، کلاس های اقتصاد خانه به دانشجویان آموختند تا هر روز برنامه هایی برای غذا از هر گروه تهیه کنند

4. They wanted to continue in their home economics and learn about cooking and sewing.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند به اقتصاد خانگی خود ادامه دهند و در مورد آشپزی و خیاطی یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند در اقتصاد خانه خود ادامه دهند و درباره پخت و پز و دوختن یاد بگیرند

5. The workshop and home economics area were also impressive, and the school had three computers.
[ترجمه ترگمان]این کارگاه و حوزه اقتصاد خانه نیز تاثیرگذار بودند و این مدرسه سه کامپیوتر داشت
[ترجمه گوگل]منطقه کارگاه و اقتصاد خانه نیز چشمگیر بود و مدرسه دارای سه کامپیوتر بود

6. Students can choose home economics, computer science, etc.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان می توانند اقتصاد خانگی، علوم رایانه و غیره را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان می توانند اقتصاد خانه، علوم کامپیوتر و غیره را انتخاب کنند

7. For example, college home economics, cooking, and so on.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اقتصاد خانگی کالج، پخت وپز و غیره
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کالج اقتصاد خانه، پخت و پز و غیره

8. Some of them are music, home economics and computer science.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها موسیقی، اقتصاد خانگی و علوم کامپیوتر هستند
[ترجمه گوگل]برخی از آنها موسیقی، اقتصاد خانه و علوم رایانه هستند

9. Forest Home Economics is an independent legal personality of the large - scale cleaning and domestic services.
[ترجمه ترگمان]دانشکده اقتصاد جنگل یک شخصیت قانونی مستقل از خدمات تمیز کردن و خدمات خانگی است
[ترجمه گوگل]Home Home Economics یک شخصیت حقوقی مستقل از تمیز کردن و خدمات داخلی است

10. Tim learned how to sew a shirt in home economics.
[ترجمه ترگمان]تیم یاد گرفت که چطور یک پیراهن در اقتصاد خانگی بدوزد
[ترجمه گوگل]تیم آموخت که چگونه پیراهن را در اقتصاد خانه بپوشاند

11. My favourite subject is Home Economics.
[ترجمه ترگمان]موضوع مورد علاقه من اقتصاد خانه است
[ترجمه گوگل]موضوع مورد علاقه من اقتصاد خانه است

12. Plus, he added, those few home economics teachers still working were a "very sad, depressed, demoralised workforce" and needed to be shown "a lot more love".
[ترجمه ترگمان]او افزود: \"علاوه بر این، آن چند معلم اقتصاد خانگی که هنوز کار می کنند،\" نیروی کار بسیار ناراحت، افسرده و تضعیف روحیه \"هستند و باید\" عشق بسیار بیشتری \" نشان داده شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، وی اضافه کرد، کسانی که چندین مدرس علوم انسانی در خانه کار می کنند، یک نیروی بسیار غم انگیز، افسرده و غیرقابل انکار بوده و نیاز به نشان دادن «عشق بیشتر» است

13. The home economics is ordinary, meets the British visa requirement.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد خانگی معمولی است و الزامات ویزا بریتانیا را برآورده می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد خانه عادی است و براساس شرایط ویزا بریتانیا است

14. His favourite subject is Home Economics.
[ترجمه ترگمان]سوژه مورد علاقه اش اقتصاد خانه است
[ترجمه گوگل]موضوع مورد علاقه او اقتصاد خانه است


کلمات دیگر: