کلمه جو
صفحه اصلی

football club

انگلیسی به انگلیسی

• place where american football practice and games take place; place where soccer practice and games take place

جملات نمونه

1. It is a regulation of the football club that dogs are not allowed inside.
[ترجمه ترگمان]این مقررات باشگاه فوتبال است که سگ ها اجازه ورود به آن را ندارند
[ترجمه گوگل]این مقررات مربوط به باشگاه فوتبال است که سگها در داخل مجاز نیستند

2. I am a member of our school football club.
[ترجمه ترگمان]من عضو باشگاه فوتبال our هستم
[ترجمه گوگل]من عضو باشگاه فوتبال مدرسه هستم

3. The football club committee arranges all the matches.
[ترجمه ترگمان]کمیته باشگاه فوتبال همه مسابقات را برگزار می کند
[ترجمه گوگل]کمیته باشگاه فوتبال همه مسابقات را برگزار می کند

4. Black's transfer to an Italian football club came as a shock to Coventry supporters.
[ترجمه ترگمان]انتقال بلک به یک باشگاه فوتبال ایتالیایی به عنوان شوکی برای حامیان کاونتری به وجود آمد
[ترجمه گوگل]انتقال سیاه به باشگاه فوتبال ایتالیا به عنوان یک شوک به هواداران کاوونتری رخ داد

5. John joined a football club a few days ago.
[ترجمه ترگمان]جان چند روز پیش به یک باشگاه فوتبال پیوست
[ترجمه گوگل]جان چند روز پیش یک باشگاه فوتبال پیوست

6. Coventry City football club counted their millionth supporter through the gates last Saturday.
[ترجمه ترگمان]باشگاه فوتبال شهر کاونتری روز شنبه گذشته یک میلیون نفر از حامیان خود را شمرد
[ترجمه گوگل]باشگاه فوتبال Coventry City، شمشیر خود را با حمایت میلیونها نفر از طریق دروازه ها در روز شنبه گذشته شمرد

7. He is challenging for the coach in the Football Club.
[ترجمه ترگمان]او در باشگاه فوتبال به چالش کشیده شده است
[ترجمه گوگل]او برای مربی در باشگاه فوتبال چالش دارد

8. Our local football club may fold unless it gets a cash injection .
[ترجمه ترگمان]باشگاه فوتبال محلی ما ممکن است تا زمانی که تزریق نقدی شود ممکن است از بین برود
[ترجمه گوگل]باشگاه فوتبال محلی ما ممکن است افت کند، مگر اینکه یک تزریق نقدی دریافت کند

9. The manager arranged for his transfer to another football club.
[ترجمه ترگمان]مدیر برای انتقال به یک باشگاه فوتبال دیگر ترتیب داده شد
[ترجمه گوگل]این مربی برای انتقال او به باشگاه فوتبال دیگری تنظیم کرد

10. Many companies subscribed generously to the football club.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها سخاوتمندانه در باشگاه فوتبال شرکت کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها سخاوتمندانه در باشگاه فوتبال شرکت کردند

11. The football club has just signed a new player.
[ترجمه ترگمان]باشگاه فوتبال به تازگی یک بازیکن جدید را امضا کرده است
[ترجمه گوگل]باشگاه فوتبال فقط یک بازیکن جدید امضا کرده است

12. You can't say anything at a football club to anyone because basically they get back.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی هیچ چیزی رو تو یه کلوپ فوتبال به کسی بگی چون اساسا اونا برگشتن
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید چیزی را در یک باشگاه فوتبال به کسی بگوئید زیرا اساسا آنها برگشتند

13. Flamengo is probably the biggest football club in the world.
[ترجمه ترگمان]فلامینگو احتمالا بزرگ ترین باشگاه فوتبال جهان است
[ترجمه گوگل]Flamengo احتمالا بزرگترین باشگاه فوتبال در جهان است

14. For good measure, he also owns Milan football club.
[ترجمه ترگمان]او همچنین صاحب باشگاه فوتبال میلان بوده است
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری خوب، او همچنین دارای باشگاه میلان فوتبال است

15. Football club balance sheets do not always show the full value of the assets: 48% do not revalue land and buildings.
[ترجمه ترگمان]برگه موجودی باشگاه فوتبال همیشه ارزش کامل دارایی ها را نشان نمی دهد: ۴۸ درصد از زمین ها و ساختمان ها استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]ترازنامه های باشگاه فوتبال همیشه ارزش کامل دارایی ها را نشان نمی دهد: 48٪ زمین و ساختمان ها را مجددا ارزیابی نمی کنند


کلمات دیگر: