کلمه جو
صفحه اصلی

football team

انگلیسی به فارسی

تیم فوتبال


انگلیسی به انگلیسی

• group of people who play american football together; group of people who play soccer together

جملات نمونه

1. The football team had a low goal aggregate last season.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال در فصل گذشته گل پایینی داشت
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال در فصل گذشته گلدهی کمتری داشت

2. We have formed a football team.
[ترجمه ترگمان]ما یک تیم فوتبال تشکیل داده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک تیم فوتبال تشکیل داده ایم

3. Our football team is contending with one from the next town for the championship.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال ما با یکی از شهرهای بعدی مسابقه رقابت می کند
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال ما با یکی از شهر بعدی قهرمانی رقابت می کند

4. They rooted their football team on to victory.
[ترجمه ترگمان]آن ها تیم فوتبال خود را به پیروزی رساندند
[ترجمه گوگل]آنها تیم فوتبال خود را به پیروزی ریشه کردند

5. The national football team will arrive in Tokyo tomorrow afternoon.
[ترجمه ترگمان]تیم ملی فوتبال فردا بعد از ظهر وارد توکیو خواهد شد
[ترجمه گوگل]تیم ملی فوتبال بعد از ظهر در توکیو وارد خواهد شد

6. John has taken the leadership of the football team.
[ترجمه ترگمان]جان رهبری تیم فوتبال را برعهده گرفته است
[ترجمه گوگل]جان رهبر تیم فوتبال را گرفته است

7. He made the second string on the football team.
[ترجمه ترگمان]او رشته دوم را روی تیم فوتبال گذاشت
[ترجمه گوگل]او رشته دوم تیم فوتبال را ساخت

8. Our football team defeated theirs this time.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال ما این بار آن ها را شکست داد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال ما این بار خود را شکست داد

9. The English football team were world champions in 196
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال انگلستان در سال ۱۹۶ قهرمان جهان شد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال انگلیسی در 196 سالگی قهرمان جهان شد

10. The football team was disciplined by a professional trainer.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال توسط یک مربی حرفه ای تحت انضباط قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال توسط یک مربی حرفه ای نظارت داشت

11. The crowd were chanting the name of their football team.
[ترجمه ترگمان]مردم نام تیم فوتبال خود را می خواندند
[ترجمه گوگل]این جمعیت نام تیم فوتبال خود را شعار دادند

12. Which football team do you support?
[ترجمه ترگمان]کدام تیم فوتبال از شما حمایت می کند؟
[ترجمه گوگل]کدام تیم فوتبال شما را پشتیبانی می کند؟

13. The football team deepsixed the captain's attempt to call Sunday practice.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال سعی دارد تا به تمرین روز یکشنبه متوسل شود
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال، تلاش کاپیتان برای فراخوانی روز یکشنبه را به اجرا گذاشت

14. The football team needs a bit more ginger in it.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال به کمی زنجبیل (it)نیاز دارد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال نیاز به کمی زنجبیل بیشتری دارد

15. He was captain of the football team for five years.
[ترجمه ترگمان] اون پنج سال کاپیتان تیم فوتبال بود
[ترجمه گوگل]او کاپیتان تیم فوتبال پنج ساله بود


کلمات دیگر: