ظرف سس (که به شکل قایق است)
gravy boat
ظرف سس (که به شکل قایق است)
انگلیسی به فارسی
ظرف سس (که به شکل قایق است)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an elongated, boat-shaped dish, often with a pouring spout, that is used for serving gravy or sauce.
• small boat-shaped dish for serving gravy
a gravy boat is a long, shallow jug that is used for serving gravy.
a gravy boat is a long, shallow jug that is used for serving gravy.
جملات نمونه
1. But those less gravy boat is abundance abundance than an heirloom to me.
[ترجمه ترگمان]اما آن ظرف آبگوشت کم تر از آن abundance است که به من تعلق دارد
[ترجمه گوگل]اما این قایق کمتر قهوه ای فراوانی فراوانی نسبت به یک قناری برای من است
[ترجمه گوگل]اما این قایق کمتر قهوه ای فراوانی فراوانی نسبت به یک قناری برای من است
2. Pour the gravy into a gravy boat ready for serving.
[ترجمه ترگمان] آبگوشت رو توی یه ظرف آبگوشت، برای خدمت آماده کن
[ترجمه گوگل]شیرینی را به یک قایق سبزیجات آماده کنید تا خدمت کنید
[ترجمه گوگل]شیرینی را به یک قایق سبزیجات آماده کنید تا خدمت کنید
3. Could you bring me a gravy boat?
[ترجمه ترگمان]میشه یه ظرف آبگوشت برام بیاری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک قایق سبزی بخورید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک قایق سبزی بخورید؟
4. This really gorgeous Lamauge gravy boat.
[ترجمه ترگمان] این قایق واقعا پر زرق و برق بود
[ترجمه گوگل]این واقعا قهوه ای قهوه ای Lamauge زرق و برق دار است
[ترجمه گوگل]این واقعا قهوه ای قهوه ای Lamauge زرق و برق دار است
5. I had found the gravy boat from my mother's china service.
[ترجمه ترگمان]من قایق را از سرویس چینی مادرم پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من قایق های قهوه ای را از سرویس مادری خودم پیدا کرده بودم
[ترجمه گوگل]من قایق های قهوه ای را از سرویس مادری خودم پیدا کرده بودم
6. Half the people in the car were wearing sneakers with splashy designs on them and molded soles that looked like gravy boats.
[ترجمه ترگمان]نیمی از مردم در ماشین کفش های کتانی می پوشیدند و designs را روی آن ها طراحی می کردند و کف soles را شکل می دادند که شبیه به قایق بود
[ترجمه گوگل]نیمی از مردم در ماشین، کفش های کتانی با طرح های چلپ چلوپ بر روی آنها و سایز های ساخته شده داشتند که مانند قایق های قهوه ای بودند
[ترجمه گوگل]نیمی از مردم در ماشین، کفش های کتانی با طرح های چلپ چلوپ بر روی آنها و سایز های ساخته شده داشتند که مانند قایق های قهوه ای بودند
7. Then I reached under my pillow and out the gravy boat.
[ترجمه ترگمان]بعد دستم را دراز کردم و ظرف آبگوشت را بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]سپس زیر بالش من رسیده ام و قایق سبزی را برداشته ام
[ترجمه گوگل]سپس زیر بالش من رسیده ام و قایق سبزی را برداشته ام
8. She was very quiet, just sitting, gazing at the gravy boat.
[ترجمه ترگمان]او خیلی ساکت بود، فقط نشسته بود و به قایق نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او خیلی آرام بود، فقط نشسته بود، در قایق نقاشی تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]او خیلی آرام بود، فقط نشسته بود، در قایق نقاشی تماشا می کرد
9. While Dad carved the lamb, Mother went into the kitchen and returned with the gravy boat.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بابا بره را تراشیده بود، مادر به آشپزخانه رفت و با ظرف آبگوشت برگشت
[ترجمه گوگل]در حالی که پدر بافت بره را برداشت، مادر به آشپزخانه رفت و با قایق قهوه ای برگشت
[ترجمه گوگل]در حالی که پدر بافت بره را برداشت، مادر به آشپزخانه رفت و با قایق قهوه ای برگشت
10. When we were seated, one of the guests noticed the beat-up gravy boat I'd placed among the newer, better dinnerware.
[ترجمه ترگمان]وقتی نشسته بودیم، یکی از مهمانان متوجه ظرف آبگوشت خوری که من در میان آن ها قرار داده بودم، ظروف ناهار را بهتر کرده بودم
[ترجمه گوگل]وقتی که ما نشستیم، یکی از مهمانان متوجه قایق موتوری ضرب و شتم شدم که در میان وسایل جدیدتر و بهتر بود
[ترجمه گوگل]وقتی که ما نشستیم، یکی از مهمانان متوجه قایق موتوری ضرب و شتم شدم که در میان وسایل جدیدتر و بهتر بود
11. Then I reached under my pillow and took out the gravy boat.
[ترجمه ترگمان]بعد دستم را دراز کردم و ظرف آبگوشت را بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]سپس زیر بالش من رسیده بودم و قایق قهوه را بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]سپس زیر بالش من رسیده بودم و قایق قهوه را بیرون آوردم
کلمات دیگر: