مربوط به یکی ازانجیل نویسان چهارگانه متی، مرقس، لوقا، یوحنا
evangelistic
مربوط به یکی ازانجیل نویسان چهارگانه متی، مرقس، لوقا، یوحنا
انگلیسی به فارسی
تمدن انسانی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to preachers of the christian gospel, of evangelists
جملات نمونه
1. Its social and evangelistic outposts in numerous countries were staffed by many competent officers.
[ترجمه ترگمان]پاسگاه های اجتماعی و کلیسایی آن در کشورهای متعدد از سوی بسیاری از افسران صالح تامین شده بود
[ترجمه گوگل]دفاتر پست مدرن و اجتماعی آن در بسیاری از کشورها متشکل از بسیاری از افسران صالحه بودند
[ترجمه گوگل]دفاتر پست مدرن و اجتماعی آن در بسیاری از کشورها متشکل از بسیاری از افسران صالحه بودند
2. They were involved in full-time evangelistic work before this and already had considerable experience of mission and church work.
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از انجام این کار درگیر فعالیت های تبلیغی کامل بودند و پیش از این تجربه قابل توجهی از ماموریت و کاره ای کلیسا داشتند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از این کار در تمام دوران تکوینی را درگیر کرده بودند و در حال حاضر تجربه قابل توجهی از کار ماموریت و کلیسا داشتند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از این کار در تمام دوران تکوینی را درگیر کرده بودند و در حال حاضر تجربه قابل توجهی از کار ماموریت و کلیسا داشتند
3. In such establishments the emphasis is usually strongly evangelistic, with worship songs, visiting choirs, pop groups and challenging preaching.
[ترجمه ترگمان]در چنین مکان هایی، تاکید معمولا به شدت ممنوع است، با آهنگ های نیایش، بازدید از گروه های کر، گروه های پاپ و موعظه به چالش کشیدن
[ترجمه گوگل]در چنین موسسات، تأکید معمولا به شدت تمسخر آمیز است، با آهنگ های پرستش، بازدید از کر، گروه های پاپ و موعظه به چالش کشیدن
[ترجمه گوگل]در چنین موسسات، تأکید معمولا به شدت تمسخر آمیز است، با آهنگ های پرستش، بازدید از کر، گروه های پاپ و موعظه به چالش کشیدن
4. The testimonies of ex-television addicts often have the evangelistic overtones of stories heard at Alcoholics Anonymous meetings.
[ترجمه ترگمان]شهادت معتادان سابق تلویزیون اغلب دارای بار evangelistic داستان هایی است که در جلسات Alcoholics Anonymous شنیده می شود
[ترجمه گوگل]شهادت معتادان سابق تلویزیونی اغلب از ویژگی های تمدن طلبانه ای از داستان هایی که در جلسات نامعلوم الکل شنیدند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]شهادت معتادان سابق تلویزیونی اغلب از ویژگی های تمدن طلبانه ای از داستان هایی که در جلسات نامعلوم الکل شنیدند، وجود دارد
5. The truth is that we should all be evangelistic towards making people followers of Jesus.
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که همه ما باید به کلیسا be تا مردم را از عیسی جدا کنیم
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که ما باید همه را به سمت ایجاد پیروان عیسی مسیح بکشیم
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که ما باید همه را به سمت ایجاد پیروان عیسی مسیح بکشیم
6. In fact, theimportance of the evangelistic function in Christian literature canhardly be overemphasized.
[ترجمه ترگمان]در واقع، theimportance از تابع evangelistic در ادبیات مسیحی باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، مهمترین نقش تدریجی در ادبیات مسیحی به شدت مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، مهمترین نقش تدریجی در ادبیات مسیحی به شدت مورد توجه قرار می گیرد
7. One called the books the "greatest evangelistic opportunity the church has ever missed. " But Rowling notes that there was always another side to the holy war.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها کتاب را \"بزرگ ترین فرصتی است که کلیسا تا به حال از دست داده است\"، اما رولینگ می گوید که همیشه جنبه دیگری برای جنگ مقدس وجود دارد
[ترجمه گوگل]یکی از این کتابها 'بزرگترین فرصت امپرسیونیستی است که کلیسا هرگز از دست داده است اما رویلینگ یادآور می شود که همیشه جنگ دیگری است
[ترجمه گوگل]یکی از این کتابها 'بزرگترین فرصت امپرسیونیستی است که کلیسا هرگز از دست داده است اما رویلینگ یادآور می شود که همیشه جنگ دیگری است
8. They were part of his evangelistic team.
[ترجمه ترگمان]آن ها بخشی از تیم evangelistic بودند
[ترجمه گوگل]آنها بخشی از تیم مذهبی خود بودند
[ترجمه گوگل]آنها بخشی از تیم مذهبی خود بودند
9. Pray for the Evangelistic Movie Event on this coming Saturday (2/
[ترجمه ترگمان]برای رویداد فیلم evangelistic در این شنبه آینده (۲ \/ ۲)دعا کنید
[ترجمه گوگل]دعا برای رویداد فیلم Evangelistic در این شنبه آینده (2 /
[ترجمه گوگل]دعا برای رویداد فیلم Evangelistic در این شنبه آینده (2 /
10. Let us remember all the cross-cultural evangelistic efforts and the safety of workers and believers in Central Asia.
[ترجمه ترگمان]بیایید همه تلاش های مذهبی متقابل فرهنگی و امنیت کارگران و مومنان در آسیای میانه را به خاطر داشته باشیم
[ترجمه گوگل]بگذارید تمام تلاش های بین المللی فرهنگی و ایمنی کارگران و مؤمنان در آسیای میانه را به یاد داشته باشیم
[ترجمه گوگل]بگذارید تمام تلاش های بین المللی فرهنگی و ایمنی کارگران و مؤمنان در آسیای میانه را به یاد داشته باشیم
11. The new classical macroeconomists are committed believers in the power of market forces, being fired with an almost evangelistic enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]The کلاسیک جدید، مومنان را به قدرت نیروهای بازار متعهد می کنند و با شور و شوق بسیار مذهبی اخراج می شوند
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان کلان اقتصادی کلاسیک معتقد به قدرت نیروهای بازار هستند و با اشتیاق تقریبا اوانگستیز اخراج می شوند
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان کلان اقتصادی کلاسیک معتقد به قدرت نیروهای بازار هستند و با اشتیاق تقریبا اوانگستیز اخراج می شوند
12. Fraser gives much of the credit to networks of monasteries across Europe whose monks have spent the preceding few centuries cutting down Europe's forests with evangelistic zeal.
[ترجمه ترگمان]\"فریسر\" اعتبار بیشتری نسبت به شبکه صومعه ها در سراسر اروپا می دهد که راهبان آن چند قرن قبل را در جنگل های اروپا با شور و حرارت کلیسایی سپری کرده اند
[ترجمه گوگل]فریزر اعتقاد زیادی به شبکه های صومعه های سراسر اروپا دارد که راهبان چندین قرن پیش از جنگل های اروپایی با مشتاقان انسانی صرف کرده اند
[ترجمه گوگل]فریزر اعتقاد زیادی به شبکه های صومعه های سراسر اروپا دارد که راهبان چندین قرن پیش از جنگل های اروپایی با مشتاقان انسانی صرف کرده اند
13. To live and grow, these new churches must be filledwith evangelistic zeal.
[ترجمه ترگمان]برای زیستن و رشد، این کلیساهای جدید باید تعصب مذهبی داشته باشند
[ترجمه گوگل]برای زندگی و رشد، این کلیساهای جدید باید با مشتاقان انسانی پر شود
[ترجمه گوگل]برای زندگی و رشد، این کلیساهای جدید باید با مشتاقان انسانی پر شود
14. The work of God in the world is primarily evangelistic.
[ترجمه ترگمان]کار خداوند در جهان در درجه اول تبلیغ مسیحیت است
[ترجمه گوگل]کار خداوند در جهان عمدتا تمدن است
[ترجمه گوگل]کار خداوند در جهان عمدتا تمدن است
کلمات دیگر: