کلمه جو
صفحه اصلی

grease monkey


(آمریکا-خودمانی) کارگر مکانیک (به ویژه مکانیک اتومبیل و هواپیما)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا-عامیانه) کارگر مکانیک (به‌ویژه مکانیک اتومبیل و هواپیما)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) a mechanic, esp. one who works on cars or airplanes.

• mechanic, auto repairman (slang)

مترادف و متضاد

automobile mechanic


Synonyms: auto mechanic, mechanic, mechanician


جملات نمونه

1. How much money does a grease monkey make each month?
[ترجمه ترگمان]یه میمون چقدر پول درمیاره هر ماه؟
[ترجمه گوگل]هر ماه یک میمون گریس چقدر هزینه می کند؟

2. The grease monkey was all dirty when he came out from under the car.
[ترجمه ترگمان]وقتی از زیر ماشین بیرون آمد، میمون روغنی کثیف بود
[ترجمه گوگل]وقتی که او از زیر ماشین بیرون آمد، میمون گریس کثیف بود

3. Jack was a grease monkey in Air Force.
[ترجمه ترگمان] جک یه میمون روغنی تو نیروی هوایی بود
[ترجمه گوگل]جک یک میمون گریس در نیروی هوایی بود

4. He's a grease monkey.
[ترجمه ترگمان]اون یک میمون grease
[ترجمه گوگل]او یک میمون گریس است

5. After that, my father jokingly called her his little grease monkey.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، پدرم به شوخی او را میمون little می نامید
[ترجمه گوگل]بعد از آن، پدرم به شوخی گفت: 'میمون گریس کوچک'


کلمات دیگر: