قرار دادن، الحاق کردن، داخل کردن، در میان گذاشتن، در جوف چیزی گذاردن، جا دادن
inserting
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• putting in, placing in; adding to
پیشنهاد کاربران
افزودن
در فعالیت های جنسی به دخول هم میگن
عرضه کردن
کلمات دیگر:
قرار دادن، الحاق کردن، داخل کردن، در میان گذاشتن، در جوف چیزی گذاردن، جا دادن