صبورانه، گستاخانه، ازروی اهانت یا بی احترامی، مغرورانه
insolently
صبورانه، گستاخانه، ازروی اهانت یا بی احترامی، مغرورانه
انگلیسی به انگلیسی
• contemptuously; rudely; arrogantly
جملات نمونه
1. But now, here I was being handily and insolently dismissed as a psychedelic Diplodicus by a gang of callow sub-Generation Xers.
[ترجمه ترگمان]اما حالا، اینجا من استادانه و گستاخانه بودم و به عنوان یک Diplodicus روان گردان توسط گروهی از نسل X نسل X کنار گذاشته شده بودم
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، در حال حاضر، به شدت از دست و دلبستگی به عنوان یک روانگردان افراطیسیوس توسط یک باند از ژنرال زیرزمینی Xers استفاده شد
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، در حال حاضر، به شدت از دست و دلبستگی به عنوان یک روانگردان افراطیسیوس توسط یک باند از ژنرال زیرزمینی Xers استفاده شد
2. How many populations that insolently opposed the Command of their Lord and of His messengers, did We not then call to account, - to severe account ?- and We imposed on them an exemplary Punishment.
[ترجمه ترگمان]چند نفر از مردم که با گستاخی فرمان فرمان روا و of را دفع می کنند، پس از آن، به حساب شدید، آن را به حساب not؟ و ما برای آن ها یک مجازات نمونه اعمال کردیم
[ترجمه گوگل]چند نفر از جمعیت هایی که به شدت با فرمان پروردگارشان و فرستادگان او مخالفت کردند، آیا پس از آن به حساب نرسیده ایم - به حساب شدید؟ - و ما بر آنها یک مجازات عادلانه اعمال کردیم
[ترجمه گوگل]چند نفر از جمعیت هایی که به شدت با فرمان پروردگارشان و فرستادگان او مخالفت کردند، آیا پس از آن به حساب نرسیده ایم - به حساب شدید؟ - و ما بر آنها یک مجازات عادلانه اعمال کردیم
3. No does not respect, speak insolently, satire, etc for TT management team member.
[ترجمه ترگمان]هیچ احترامی، گستاخانه، هجویه، و غیره برای اعضای تیم مدیریت TT وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچکدام از اعضای تیم مدیریت TT احترام نمی گذارند، به طرز وحشیانه ای، ترس و غیره صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از اعضای تیم مدیریت TT احترام نمی گذارند، به طرز وحشیانه ای، ترس و غیره صحبت می کنند
4. He came insolently towards Mr. Won, his features set in a scowl.
[ترجمه ترگمان]با گستاخی به طرف آقای وین سی آمد، قیافه اش درهم رفت
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای نسبت به آقای ون آمد، ویژگی های او در یک ترس و وحشت
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای نسبت به آقای ون آمد، ویژگی های او در یک ترس و وحشت
5. No does not respect, speak insolently, satire, etc for forum's management team member.
[ترجمه ترگمان]نه احترام می گذارد، گستاخانه، هجویه، و غیره برای اعضای تیم مدیریت انجمن صحبت می کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس به عضو تیم مدیریت انجمن احترام نمی گذارد، سخاوتمندانه، ترسناک و غیره صحبت می کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس به عضو تیم مدیریت انجمن احترام نمی گذارد، سخاوتمندانه، ترسناک و غیره صحبت می کند
6. He had replied insolently to his superiors.
[ترجمه ترگمان]او با گستاخی جواب داده بود
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای به سرپرست خود پاسخ داد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای به سرپرست خود پاسخ داد
7. Her baby was wide awake, watchful, sitting by the road with that insolently erect posture little ones have.
[ترجمه ترگمان]بچه او کام لا بیدار بود و گوش به زنگ و گوش به زنگ ایستاده بود و با این گستاخی posture قد راست می کرد
[ترجمه گوگل]کودک او بیدار بود، مراقب بود، نشستن در جاده ها با آن دسته از کودکانی که به طرز محکمی ایستاده بودند، کوچک بودند
[ترجمه گوگل]کودک او بیدار بود، مراقب بود، نشستن در جاده ها با آن دسته از کودکانی که به طرز محکمی ایستاده بودند، کوچک بودند
8. Not one would admit them; every time they were dismissed insolently and the door barred against them.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به آن ها اعتراف نمی کرد؛ هر بار که با گستاخی خارج می شدند و در مقابل آن ها بسته می شد
[ترجمه گوگل]هیچ کس آنها را قبول نمی کند؛ هر زمانی که آنها به طرز وحشیانه ای اخراج شدند و درب در برابر آنها متوقف شد
[ترجمه گوگل]هیچ کس آنها را قبول نمی کند؛ هر زمانی که آنها به طرز وحشیانه ای اخراج شدند و درب در برابر آنها متوقف شد
9. There was an interview with some CEO on TV insolently summing-up the secrets of success "Our success is due to those personnel happily working for the enterprise day and night,[sentence dictionary] day after day. "
[ترجمه ترگمان]یک مصاحبه با یک مدیر عامل در تلویزیون با ارائه summing اسرار موفقیت انجام شد موفقیت ما به این خاطر است که پرسنل با خوشحالی برای شرکت در روز و شب، [ فرهنگ لغت هر روز ] کار می کنند \"
[ترجمه گوگل]مصاحبه ای با برخی از مدیران اجرایی بر روی تلویزیون انجام شد و به طرز ناخوشایندی به جمع آوری اسرار موفقیت پرداخت 'موفقیت ما به خاطر آن دسته از کارکنانی است که با خوشحالی برای روز و شب کار می کنند [فرهنگ واژه] روز به روز '
[ترجمه گوگل]مصاحبه ای با برخی از مدیران اجرایی بر روی تلویزیون انجام شد و به طرز ناخوشایندی به جمع آوری اسرار موفقیت پرداخت 'موفقیت ما به خاطر آن دسته از کارکنانی است که با خوشحالی برای روز و شب کار می کنند [فرهنگ واژه] روز به روز '
10. Passepartout was ready to pounce upon the American, who was staring insolently at his opponent.
[ترجمه ترگمان]Passepartout آماده حمله به آمریکا بود که با گستاخی به حریف خیره شده بود
[ترجمه گوگل]Passepartout آماده شد تا بر آمریکایی که از حریفش خشنود بود خشمگین شود
[ترجمه گوگل]Passepartout آماده شد تا بر آمریکایی که از حریفش خشنود بود خشمگین شود
کلمات دیگر: