• soup made with poultry, warm liquid food made from boiling chicken meat in water
chicken soup
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. A bowl of hot chicken soup will be good for you.
[ترجمه A.r] یک کاسه سوپ مرغ داغ برای تو خوب است
[ترجمه سید محمد طاها رضایی] یک کاسه از سوپ مرغ داغ برای شما خوب خواهد بود
[ترجمه Asal fallah] یک کاسه سوپ مرغ داغ برای شما خوب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یه کاسه سوپ جوجه برای تو خوب میشه[ترجمه گوگل]یک کاسه سوپ مرغ داغ برای شما خوب است
2. Dip into the chicken soup and see how it tastes.
[ترجمه مریم :)] به سوپ مرغ آغشته شوید و ببینید که طعم آن چطور است.
[ترجمه ترگمان]به سوپ مرغ فرو کنید و ببینید چه مزه ای دارد[ترجمه گوگل]سوپ مرغ را بشویید و ببینید که چگونه آن را دوست دارد
3. I had a bowl of chicken soup.
[ترجمه ترگمان] من یه کاسه سوپ مرغ داشتم
[ترجمه گوگل]من یک کاسه سوپ مرغ داشتم
[ترجمه گوگل]من یک کاسه سوپ مرغ داشتم
4. She ladled chicken soup from the boiler.
[ترجمه ترگمان]سوپ مرغ را از دیگ بخار بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]او سوپ مرغ را از دیگ خالی کرد
[ترجمه گوگل]او سوپ مرغ را از دیگ خالی کرد
5. She'd made a large pot of chicken soup.
[ترجمه ترگمان]ظرف بزرگی از سوپ جوجه درست کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک ظرف بزرگ از سوپ مرغ را ساخته بود
[ترجمه گوگل]او یک ظرف بزرگ از سوپ مرغ را ساخته بود
6. There'd be soft tomato sandwiches for tea, and chicken soup and dumplings for supper.
[ترجمه ترگمان]برای شام، ساندویچ کوچک گوجه فرنگی و سوپ جوجه و پیراشکی برای شام وجود داشت
[ترجمه گوگل]ساندویچ گوجه فرنگی نرم برای چای، سوپ مرغ و dumplings برای شام وجود دارد
[ترجمه گوگل]ساندویچ گوجه فرنگی نرم برای چای، سوپ مرغ و dumplings برای شام وجود دارد
7. A simple chicken soup is both nourishing and delicious.
[ترجمه ترگمان]سوپ مرغ ساده هر دو مقوی و خوش مزه است
[ترجمه گوگل]یک سوپ مرغ ساده هر دو تغذیه کننده و خوشمزه است
[ترجمه گوگل]یک سوپ مرغ ساده هر دو تغذیه کننده و خوشمزه است
8. So then I made him homemade chicken soup.
[ترجمه ترگمان]واسه همین براش سوپ مرغ خونگی درست کردم
[ترجمه گوگل]پس من او را سوپ مرغ خانگی کردم
[ترجمه گوگل]پس من او را سوپ مرغ خانگی کردم
9. That night I ate tepid chicken soup and yogurt and a few more codeine pills while watching television.
[ترجمه ترگمان]آن شب من سوپ جوجه و yogurt و چند قرص مسکن آرامش بخش را در حالی که تلویزیون تماشا می کردم خوردم
[ترجمه گوگل]در آن شب من در حالی که تماشای تلویزیون بودم، سوپ مرغ و ماست و چند قرص دیگر را خوردم
[ترجمه گوگل]در آن شب من در حالی که تماشای تلویزیون بودم، سوپ مرغ و ماست و چند قرص دیگر را خوردم
10. Both the milk and the chicken soup were left behind.
[ترجمه ترگمان]شیر و سوپ جوجه از پشت سر جا مانده بودند
[ترجمه گوگل]هر دو شیر و سوپ مرغ پشت سر گذاشتند
[ترجمه گوگل]هر دو شیر و سوپ مرغ پشت سر گذاشتند
11. Bowls of the clear chicken soup they loved were put on the table.
[ترجمه ترگمان]Bowls سوپ جوجه روشن را که دوست داشتند روی میز گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]کاسه سوپ مرغ روشن آنها دوست داشتند روی میز گذاشتند
[ترجمه گوگل]کاسه سوپ مرغ روشن آنها دوست داشتند روی میز گذاشتند
12. No patent remedy exists for these, no chicken soup for the soul, however much we may yearn for ready comfort.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حلی برای این کار وجود ندارد، هیچ سوپ مرغ برای روح وجود ندارد، با این حال ما ممکن است آرزوی راحتی و راحتی خود را داشته باشیم
[ترجمه گوگل]هیچ دارویی برای این حق ثبت اختراع وجود ندارد، هیچ سوپ مرغ برای روح وجود ندارد، با این وجود ما می توانیم برای آسایش آماده شویم
[ترجمه گوگل]هیچ دارویی برای این حق ثبت اختراع وجود ندارد، هیچ سوپ مرغ برای روح وجود ندارد، با این وجود ما می توانیم برای آسایش آماده شویم
13. Chicken soup had the lore of being healthful, a strength builder.
[ترجمه ترگمان]سوپ جوجه، حکمت خاصی داشت که سالم بودن، یک سازنده نیرو
[ترجمه گوگل]سوپ مرغ به معنای سالم بودن، سازنده قدرت بود
[ترجمه گوگل]سوپ مرغ به معنای سالم بودن، سازنده قدرت بود
14. Dinner started with the inevitable chicken soup.
[ترجمه ترگمان]شام با سوپ مرغ اجتناب ناپذیر شروع شد
[ترجمه گوگل]شام با سوپ مرغ اجتناب ناپذیر آغاز شد
[ترجمه گوگل]شام با سوپ مرغ اجتناب ناپذیر آغاز شد
پیشنهاد کاربران
سوپ مرغ
سوپ مرغ ایتالیایی
ساخت جمله
l eat chicken supe in the restaurant
معنی
سوپ مرغ
l eat chicken supe in the restaurant
معنی
سوپ مرغ
من بیمار بودم بنابراین مادرم برای من سوپ مرغ درست کرد: )
Im sick So my mother cook chicken soup: )
Im sick So my mother cook chicken soup: )
کلمات دیگر: