کلمه جو
صفحه اصلی

telecommuting


(کار در منزل توسط کامپیوتر و غیره به جای کار در اداره) آگه رسانی، دور کاری

انگلیسی به فارسی

(کار در منزل توسط کامپیوتر و غیره بهجای کار در اداره) آگهرسانی، دور کاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the performing of office work at home by using a computer terminal and sending this work back to the employer by electronic means.

• working from home in such a way that the employee is linked to his office by a computer and a communications system (computers, telecommunications)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ارتباط بر قرار کردن راه دور .

جملات نمونه

1. Increasingly, even corporate giants are turning to telecommuting as a way to reduce overhead.
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای، حتی غول های شرکتی به دورکاری به عنوان راهی برای کاهش سربار تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]به هر حال، حتی غول های شرکت های بزرگ، به عنوان راهی برای کاهش هزینه های اضافی به کار بر روی دورکاری می پردازند

2. Nevertheless, telecommuting is destined to increase, he said, pushed along by snowstorms, traffic jams and technological progress.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، او گفت که راه دور شدن دورکاری به دنبال افزایش طوفان های برفی، ترافیک و پیشرفت تکنولوژی است
[ترجمه گوگل]او گفت، با این حال، به کارگیری زوال هدف قرار دارد که افزایش یابد، به دلیل برف و باران، ترافیک و پیشرفت تکنولوژیکی همراه است

3. Ironically, one of the big pushes for telecommuting is coming from that traditional bastion of bureaucracy, the federal government.
[ترجمه ترگمان]از قضا، یکی از چالش های بزرگ دورکاری این است که از یک دژ سنتی بروکراسی، دولت فدرال وارد شود
[ترجمه گوگل]به طرز وحشیانه ای، یکی از بزرگراه های بزرگ برای راه اندازی از راه دور است که از آن بنیاد سنتی بوروکراسی، دولت فدرال است

4. The public image of telecommuting has been dominated by cottage cuteness.
[ترجمه ترگمان]تصویر عمومی از راه دور توسط cuteness cottage احاطه شده است
[ترجمه گوگل]تصویر عمومی از راه دور، تحت تأثیر کت و شلوار قرار گرفته است

5. Telecommuting is now reaching the mass market, where it is not as picturesque but has more practical value.
[ترجمه ترگمان]Telecommuting اکنون به بازار انبوه می رسد، جایی که به آن اندازه زیبا نیست، بلکه ارزش عملی بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]راه دور در حال حاضر به بازار انبوه می رسد، جایی که آن را به عنوان زیبا، اما ارزش عملی تر ندارد

6. Telecommuting raises a challenge to the old style of working in office.
[ترجمه ترگمان]Telecommuting چالشی را برای سبک قدیمی کار کردن در دفتر به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]راه دور، چالش با سبک قدیمی کار در دفتر را افزایش می دهد

7. How will it affect the telecommuting ( VPN ) community?
[ترجمه ترگمان]چگونه بر جامعه دورکاری (VPN)تاثیر خواهد گذاشت؟
[ترجمه گوگل]چگونه جامعه ارتباطات راه دور (VPN) را تحت تاثیر قرار می دهد؟

8. Work - life benefits might include permission for telecommuting, flexible hours and on - site or subsidized child care.
[ترجمه ترگمان]مزایای کار - زندگی ممکن است شامل مجوز برای دورکاری، ساعت های انعطاف پذیر و مراقبت از محل و یا مراقبت از کودک باشد
[ترجمه گوگل]مزایای زندگی ممکن است شامل اجازه کار بر روی دورکاری، ساعت های انعطاف پذیر و خدمات مراقبت از کودک و یا خدمات یارانه باشد

9. More people are telecommuting. More people are working as freelancers or consultants.
[ترجمه ترگمان]افراد بیشتری از راه دور می شوند افراد بیشتری به عنوان مشاور یا مشاور کار می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم از راه دور کار می کنند مردم بیشتر به عنوان مترجمان آزاد یا مشاوران کار می کنند

10. Some jobs are better suited to telecommuting than others.
[ترجمه ترگمان]برخی مشاغل برای دورکاری مناسب تر از دیگران هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از مشاغل بهتر از دیگران به کار برده شده است

11. This way of working is called telecommuting or teleworking.
[ترجمه ترگمان]این روش کار کردن از دورکاری یا دورکاری نام دارد
[ترجمه گوگل]این روش کار از راه دور یا دورکاری نامیده می شود

12. Telecommuting a couple of days a week may a possibility.
[ترجمه ترگمان]برای چند روز در هفته ممکن است یک احتمال وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]چندین روز در هفته راه اندازی یک فرصت ممکن است

13. More and more humans are now telecommuting one or added canicule a anniversary as against to traveling to the appointment accustomed.
[ترجمه ترگمان]امروزه انسان ها بیشتر و بیشتر از راه دور یکی می شوند یا canicule را به عنوان یک سالگرد در مقایسه با سفر به قرار ملاقات، اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]هر روز بیشتر و بیشتر انسانها از راه دور کار می کنند و یا یک سالگرد در آنجا می گذرانند و به مسافرت به ملاقات عادت می کنند

پیشنهاد کاربران

در خانه نشستن و کارکردن به کمک تلفن و کامپیوتر، مترادف عبارت teleworking به معنی دورکاری

دورکاری

ارتباط برقرار کردن راه دور


کلمات دیگر: