کلمه جو
صفحه اصلی

rerun


معنی : نمایش مجدد فیلم، عمل دوباره دویدن، بار رانش، باز راندن
معانی دیگر : دوباره دویدن (رجوع شود به: run)

انگلیسی به فارسی

عمل دوباره دویدن، نمایش مجدد فیلم


باز راندن، بار رانش


تجدید نظر، نمایش مجدد فیلم، عمل دوباره دویدن، بار رانش، باز راندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reruns, rerunning, reran, rerun
• : تعریف: to run again or show once more.
مشابه: repeat

- They reran the race that had been cut short by rain.
[ترجمه ترگمان] ان ها نژادی بودند که با باران کوتاه شده بودند
[ترجمه گوگل] آنها مسابقه ای را که توسط باران قطع شده بود، رونمایی کردند
- This television special will be rerun next week.
[ترجمه ترگمان] این برنامه ویژه تلویزیونی هفته آینده تکرار خواهد شد
[ترجمه گوگل] این تلویزیون ویژه هفته آینده برگزار خواهد شد
اسم ( noun )
(1) تعریف: a film or television program that is rebroadcast.

(2) تعریف: the act of running or showing again.
مشابه: repeat

• reshowing of a program or film; program or film that is reshown
run again; reshow a film, rebroadcast a program
if an election is re-run, it is held again, for example because the correct procedures were not followed or because no candidate obtained an overall majority. verb here but can also be used as a count noun. e.g. the election is a re-run of the one held last december. in most constituencies, there'll have to be re-runs in two weeks time.
if a process or event is re-run, it is done or held again. verb here but can also be used as a count noun. e.g. budd earned ?90,000 for a re-run with decker, where she was again left trailing.
if you say that something is a re-run of a particular event or experience, you mean that what is done or what happens now is very similar to what was done or what happened in the past.
if a theatre company or cinema re-runs a play or a film, it shows or puts it on again.
a re-run is a film, play, or programme, that is broadcast or put on again.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] اجرای مجدد
[برق و الکترونیک] تکرار کردن

مترادف و متضاد

نمایش مجدد فیلم (اسم)
rerun

عمل دوباره دویدن (اسم)
rerun

بار رانش (اسم)
rerun

باز راندن (فعل)
rerun

جملات نمونه

1. The James Bond films are always being rerun on television.
[ترجمه ترگمان]فیلم جیمز باند همواره در تلویزیون پخش می شود
[ترجمه گوگل]فیلم های جیمز باند همیشه در تلویزیون پخش می شوند

2. We mustn't rerun the tragedy of last year.
[ترجمه ترگمان]ما نباید این تراژدی سال پیش رو دوباره اجرا کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید فاجعه سال گذشته را بازگو کنیم

3. We don't want a rerun of Monday's fiasco.
[ترجمه ترگمان]ما از شکست دوشنبه آینده خبری نداریم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم یک تکرار ناامید کننده در روز دوشنبه انجام دهیم

4. The government wants to avoid a rerun of last year's crisis.
[ترجمه ترگمان]دولت می خواهد از تکرار بحران سال گذشته اجتناب کند
[ترجمه گوگل]دولت می خواهد از تکرار بحران سال گذشته جلوگیری کند

5. We wanted to avoid a rerun of last year's disastrous trip.
[ترجمه ترگمان]ما می خواستیم از برگزاری مجدد سفر فاجعه بار سال گذشته اجتناب کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواستیم از تجدید نظر در سفر فاجعه آمیز سال گذشته جلوگیری کنیم

6. The Muslim RDR is demanding a rerun of last week's presidential poll.
[ترجمه ترگمان]حزب مسلم لیگ پاکستان خواستار برگزاری مجدد رای گیری ریاست جمهوری هفته گذشته شده است
[ترجمه گوگل]مسلمان RDR خواستار بازنگری در انتخابات ریاست جمهوری هفته گذشته است

7. Officials have ordered a rerun of the last race.
[ترجمه ترگمان]مقامات دستور برگزاری مجدد آخرین مسابقه را داده اند
[ترجمه گوگل]مقامات دستور دادند تا آخرین مسابقه را بازنویسی کنند

8. We can rerun them whenever we want to.
[ترجمه ترگمان] هروقت خواستیم میتونیم دوباره اجراش کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم آنها را هر وقت که بخواهیم بازنویسی کنیم

9. Why not rerun the whole shooting match in every state that was too close to call?
[ترجمه ترگمان]چرا برنامه تیراندازی را در هر ایالتی که بیش از حد به آن نزدیک بود تکرار نکنیم؟
[ترجمه گوگل]چرا تمام بازی تیراندازی در هر کشوری که خیلی زود تماس برقرار کرد، مجددا اجرا نشد؟

10. The Constitutional Court ordered the Melilla rerun on the grounds of irregularities in the original voting.
[ترجمه ترگمان]دادگاه قانون اساسی به Melilla دستور داد که به دلایل بی نظمی هایی در رای گیری اصلی ادامه دهند
[ترجمه گوگل]دادگاه قانون اساسی به موجب بی نظمی ها در رأی گیری اصلی، مجازات ملیه را صادر کرد

11. I could change stadium and team names and rerun stadium columns.
[ترجمه ترگمان]من می توانستم استادیوم و اسامی بازیکنان را تغییر دهم و ستون های استادیوم را مجددا اجرا کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم نام ورزشگاه و تیم را تغییر دهم و ستون های ورزشگاه را بازنویسی کنم

12. The next step might be to rerun the batch of tests with a fresh aliquot of control serum.
[ترجمه ترگمان]قدم بعدی ممکن است برای انجام دادن بار آزمایش با یک سری آزمایش تازه از سرم، انجام شود
[ترجمه گوگل]گام بعدی ممکن است مجموعه ای از آزمایشات را با یک مقدار تازه از سرم کنترل تجدید کند

13. It was like a rerun of the reel in which my father was edited out.
[ترجمه ترگمان]مثل بار rerun بود که پدرم تدوین کرده بود
[ترجمه گوگل]این مانند تجدید قواعدی بود که پدرم از آن خارج شد

14. Subsets of these can be rerun as necessary.
[ترجمه ترگمان]استفاده مجدد از این ها می تواند به همان اندازه لازم تکرار شود
[ترجمه گوگل]زیرمجموعه های این موارد را می توان در صورت لزوم تجدید کرد

پیشنهاد کاربران

دوباره انجام دادن

1 - بازپخش ( برنامه رادیویی و تلویزیونی )
2 - تکرار
3 - بازپخش کردن ( برنامه رادیویی و تلویزیونی ) ( فعل )

نمایش مجدد ( فیلم و غیره )

You can watch reruns of the show on the Internet


کلمات دیگر: