کلمه جو
صفحه اصلی

topology


معنی : توپولوژی، مکان شناسی، وضعیت جغرافیایی، قیاس بمکان
معانی دیگر : جای شناسی، بررسی جای نگاری (مربوط به بدن انسان یا سطح زمین و غیره)

انگلیسی به فارسی

مکان شناسی، وضعیت جغرافیایی، قیاس بمکان


توپولوژی


توپولوژی، مکان شناسی، وضعیت جغرافیایی، قیاس بمکان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: topologies
(1) تعریف: a topographic study, esp. of a specific place, object, or entity.

(2) تعریف: the study of the anatomy of a particular area of the body, such as the brain.

• non-quantitative geometry, branch of mathematics dealing with geometric configurations that remain unchanged by stretching bending or twisting (mathematics)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] توپولوژی مطالعه ی ریاضی در باره ی چگونگی اتصال نقاط به یکدیگر . اگر شیئی تا شده با امتداد یابد . شکل هندسی آن تغییر می کند. اما خصوصیات توپولوژیک آن بدون تغییر می ماند. توپولوژی یک شبکه ی کامپیوتری . الگویی از اتصالات میان ماشینها در شبکه است. شبکه ی حلقه ای، شبکه ی ستاره ای، شبکه ی گذرگاهی . نگاه کنیدبه jocal area network . - جانمایی، توپولوژی .
[برق و الکترونیک] شکل ساختاری، توپولوژی - همبندی، توپولوژی الگوی اتصالهای متقابل برای قطعات الکترونیکی که می تواند. نمایشی از کلاس کلی مدارهایی مانند منابع تغذیه یا تقویت کننده ها باشد .
[زمین شناسی] توپولوژی ،مکان شناسی ،وضعیت جغرافیایی - تأیید روابط فضایی میان عناصر داده ها
[ریاضیات] توپولوژِی

مترادف و متضاد

توپولوژی (اسم)
topology

مکان شناسی (اسم)
topology

وضعیت جغرافیایی (اسم)
topology

قیاس بمکان (اسم)
topology

جملات نمونه

1. It laid the foundations of topology, the differential geometry of manifolds and the theory of space-time and gravitation.
[ترجمه ترگمان]آن شالوده توپولوژی، هندسه تفاضلی منیفولدها و نظریه فضا - زمان و جاذبه را پی ریزی کرد
[ترجمه گوگل]این پایه های توپولوژی، هندسه دیفرانسیلی چند منظوره و تئوری فضا-زمان و گرانش را گذاشت

2. The network topology is such that new file-servers can be plugged in at any time should the need arise.
[ترجمه ترگمان]توپولوژی شبکه چنین است که سرور فایل جدید را می توان در هر زمانی که نیاز باشد مسدود کرد
[ترجمه گوگل]توپولوژی شبکه چنین است که سرورهای پرونده های جدید را می توان در هر زمانی که نیاز است بوجود می آیند

3. Most providers will provide details of their network topology and explain what service can be expected in various times of the day.
[ترجمه ترگمان]اکثر ارایه دهندگان جزییات توپولوژی شبکه خود را ارایه می کنند و توضیح می دهند که چه نوع خدمات را می توان در زمان های مختلف روز پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]اکثر ارائه دهندگان جزئیات توپولوژی شبکه خود را ارائه می دهند و توضیح می دهند که چه خدماتی را می توان در زمان های مختلف از آن انتظار داشت

4. The network topology within each LAN is flexible.
[ترجمه ترگمان]توپولوژی شبکه در هر LAN انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]توپولوژی شبکه در هر شبکه انعطاف پذیر است

5. Main circuit topology apply AC - DC - AC, a combination of control areas used the integrated chips and MCU.
[ترجمه ترگمان]توپولوژی مدار اصلی جریان متناوب AC - DC را اعمال می کند، ترکیبی از مناطق کنترلی که از تراشه های یکپارچه و MCU استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]توپولوژی اصلی مدار AC-DC-AC، ترکیبی از مناطق کنترل شده از تراشه های یکپارچه و MCU استفاده می کند

6. The golden topology is suited for all the remaining cases, in which asynchronous processing plays a significant role in the solution.
[ترجمه ترگمان]توپولوژی طلایی برای تمامی موارد باقی مانده مناسب است، که در آن پردازش غیر همزمان نقش مهمی در راه حل ایفا می کند
[ترجمه گوگل]توپولوژی طلایی برای تمام موارد باقی مانده مناسب است، که پردازش ناهمزمان نقش مهمی در راه حل دارد

7. This system features of wireless data transmission and topology with star network.
[ترجمه ترگمان]این سیستم از انتقال داده بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این ویژگی های سیستم انتقال داده های بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره

8. First, a new key tree topology comprised of main tree and join tree is put forward.
[ترجمه ترگمان]اول، یک توپولوژی درخت کلیدی جدید متشکل از درخت اصلی و درخت به جلو گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]اول، یک توپولوژی درخت کلید جدید شامل درخت اصلی و درخت پیوستن است

9. At is time the subject of topology was known as analysis situs .
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر موضوع توپولوژی به عنوان تحلیل situs شناخته شده است
[ترجمه گوگل]در زمان زمان موضوع توپولوژی شناخته شده به عنوان محل تجزیه و تحلیل است

10. Because this is a star topology structure with the command center as the center. All the terminals trusted in the center.
[ترجمه ترگمان]چون اینجا یک ساختار توپولوژی ستاره ای با مرکز فرماندهی به عنوان مرکز است تمام ترمینال ها مورد اعتماد در مرکز
[ترجمه گوگل]از آنجا که این یک ساختار توپولوژی ستاره با مرکز فرماندهی به عنوان مرکز است تمام پایانه ها در مرکز اعتماد دارند

11. The methodology is operationalized in a macro which calls a separate program to perturb the input data without changing the topology.
[ترجمه ترگمان]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را فراخوانی می کند تا داده های ورودی را آشفته کند بدون تغییر توپولوژی
[ترجمه گوگل]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را برای تغییر داده های ورودی بدون تغییر توپولوژی فراخوانی می کند

12. Standard bobbins can not be used for E cores, since all three legs have to be used for the isolated topology.
[ترجمه ترگمان]bobbins استاندارد را نمی توان برای هسته های ای استفاده کرد، زیرا هر سه پا باید برای توپولوژی مجزا مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]بوبین های استاندارد برای هسته های E نمی توانند استفاده شوند، زیرا تمام سه پایه باید برای توپولوژی های جدا شده مورد استفاده قرار گیرد

13. This lets you connect two workstations to the card, and essential feature in a bus topology.
[ترجمه ترگمان]این به شما این امکان را می دهد که دو ایستگاه کار را به کارت متصل کنید، و یک ویژگی ضروری در یک توپولوژی اتوبوس
[ترجمه گوگل]این به شما اجازه می دهد که دو ایستگاه کاری را به کارت وصل کنید و ویژگی ضروری در یک توپولوژی اتوبوس باشد

14. They can be used to obtain information on network topology, policy, and interconnection information in order to construct routing tables.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند برای بدست آوردن اطلاعات مربوط به توپولوژی شبکه، سیاست، و اطلاعات اتصال به منظور ایجاد جداول مسیریابی استفاده شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند برای به دست آوردن اطلاعات در مورد توپولوژی شبکه، سیاست و اطلاعات مربوط به اتصال به منظور ساخت جداول مسیریابی استفاده شوند

پیشنهاد کاربران

( در شبکه های رایانه ای ) هم بندی

شکل ساختارى

( اینترنت ) ساختار

بررسی جایگاهی ، بررسی ساختاری

جایگاه شناسی ، جایگاه نمایی ، جایگاه نگاری

ریخت بندی ، ریخت نمایی ، ریخت نگاری

ساختاربندی ، ساختارنمایی ، ساختارنگاری

پیوندبندی ، پیوندنمایی ، پیوندنگاری

وضعیت ساختاری ، حالت ساختاری

شکل بندی - ساختار گان

topology ( ریاضی )
واژه مصوب: توپولوژی
تعریف: 1. علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نمی‏کند|||2. خانواده‏ای از زیرمجموعه‏های یک مجموعه که نسبت به اجتماع دلخواه و اشتراک متناهی بسته است و خود مجموعه و مجموعۀ تهی را نیز در بر می‏گیرد


کلمات دیگر: