کلمه جو
صفحه اصلی

up and running

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] آماده برای عملیات کامل

پیشنهاد کاربران

راه انداختن، راه اندازی کردن

در حال کار، در حال اجرا

راه اندازی و بهره برداری

The engineer got the air - conditioning up and running again
مهندس دوباره تهویه هوا را به کار انداخت.



کلمات دیگر: