کلمه جو
صفحه اصلی

singleton


معنی : یگانه، تک ورق
معانی دیگر : (بازی ورق) ورق تک، ورقی که فقط در دست یک نفر است، در بازی ورق تک ورق، ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد، یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد

انگلیسی به فارسی

یگانه، (در بازی ورق) تک ورق، ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد، یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد


تک تک، یگانه، تک ورق، ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد، یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something that occurs or appears singly.
مشابه: single

• single card of a particular suit (cards); individual occurrence or item, single instance or thing

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تک - چیزی که به تنهایی یک مجموعه را تشکیل می دهد؛ تنها عضو یک مجموعه ی تک عضوی .
[ریاضیات] مجموعه ی یک عضوی، مجموعه ی تک عنصری، مجموعه ی تک عضوی، منفرده
[آمار] مجموعه تک عنصری

مترادف و متضاد

یگانه (اسم)
singleton

تک ورق (اسم)
singleton

جملات نمونه

1. Alliott told Singleton he was passing the sentence prescribed by law.
[ترجمه ترگمان]Alliott به سینگلتون گفت که او در حال تصویب حکم تعیین شده توسط قانون است
[ترجمه گوگل]Alliott به تنتنلت گفت که وی مجازات قانونی را صادر کرده است

2. Singleton was a fantasist who claimed to have a karate blackbelt.
[ترجمه ترگمان]سینگلتون یک fantasist بود که ادعا کرد a کاراته دارد
[ترجمه گوگل]سینگلتون یک متفکر بود که ادعا کرد که یک سیاهپوست کاراته داشته باشد

3. Singleton took a whack at Miller's head.
[ترجمه ترگمان]singleton به سر خانه میلر ضربه زد
[ترجمه گوگل]سینگلتون سرم میلر را بغل کرد

4. Jack has a singleton in hearts.
[ترجمه ترگمان]جک دارای قلبی در دل است
[ترجمه گوگل]جک دارای یک تکون در دل است

5. Bank is a 38-year-old singleton who grew up in Philadelphia.
[ترجمه ترگمان]بانک یک singleton ۳۸ ساله است که در فیلادلفیا بزرگ شده است
[ترجمه گوگل]بانک یک مرد 38 ساله است که در فیلادلفیا بزرگ شده است

6. A singleton honour offside will also allow you to score five tricks if you pick it right.
[ترجمه ترگمان]یک افتخار یگانه در offside نیز به شما این امکان را می دهد که اگر آن را درست انتخاب کنید پنج حقه به دست آورید
[ترجمه گوگل]اگر شما یک گزینه را انتخاب کنید، یک پیروزی مجزا نیز به شما امکان می دهد تا پنج ترفند را به دست آورید

7. A good fellow, a fine soldier, thought Mr Singleton.
[ترجمه ترگمان]آقای سینگلتون با خودش فکر کرد مرد خوبی است، سرباز خوبی است
[ترجمه گوگل]یک همکار خوب، یک سرباز خوب، فکر کرد آقای سینگلتون

8. It is that real-life drama that Singleton decided to explore and recreate on film.
[ترجمه ترگمان]این همان درام زندگی واقعی است که سینگلتون در آن تصمیم به کشف و بازسازی دوباره فیلم گرفتند
[ترجمه گوگل]این است که درام واقعی زندگی است که سینگلتون تصمیم گرفت تا فیلم را بازی و کشف کند

9. But in the hands of director John Singleton, it instead descends disappointingly into vacuous, hokey Hollywoodism.
[ترجمه ترگمان]اما در دستان کارگردان جان سینگلتون، به جای آن، به جای آن به طور ناامیدانه در پوچ و پوچ قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اما در دست مدیر جان سینگلتون، آن را به جای ناامید کننده به خالی، hokey Hollywoodism بیرون می کشد

10. Captain Singleton must learn the laws of human fellowship in the company of pirates.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان singleton باید قوانین دوستی انسانی رو در شرکت دزدان دریایی یاد بگیره
[ترجمه گوگل]کاپیتان سینگلتون باید قوانین کمک های انسانی را در شرکت دزدان دریایی یاد بگیرد

11. All calls to a singleton object are handled by one instance of that object.
[ترجمه ترگمان]همه تماس ها به یک شی یگانه توسط یک نمونه از آن شی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]همه تماس ها به یک تک تک یک نمونه از آن شی مورد پردازش قرار می گیرد

12. Inclusion criteria were nulliparity, lack of diabetes, singleton pregnancy, cephalic presentation, and cervical dilatation of less than 6 cm.
[ترجمه ترگمان]معیارهای ورود عبارتند از: nulliparity، عدم وجود دیابت، بارداری یگانه، ارائه cephalic و گردن رحم کم تر از ۶ سانتیمتر
[ترجمه گوگل]معیارهای ورود عبارت بودند از: عدم قطعیت، عدم وجود دیابت، بارداری تک تک، ارائه سرانه و انسداد دهانه رحم کمتر از 6 سانتیمتر

13. Singleton is at a loss, love also indecision!
[ترجمه ترگمان]سینگلتون در یک دست دادن است، عشق نیز تردید دارد!
[ترجمه گوگل]Singleton در از دست دادن است، عشق نیز ناخودآگاه!

14. Because a singleton, father fears him be being beaten dead, often crying to ask Aizi pardon.
[ترجمه ترگمان]پدر از او می ترسد که او را کتک بزنند، و اغلب گریه می کنند و از او پوزش می خواهند
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک تنبل، پدر می ترسد که او را به ضرب و شتم مرده، اغلب گریه می کند تا از عیسی بپرسد

15. Miss Singleton didn't call back, did she?
[ترجمه ترگمان]خانم singleton زنگ نزد، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]خانم سینگلتون تماس نگرفت، آیا او؟

پیشنهاد کاربران

در زایمان : تک قلویی

مجرد

مجموعه تک عضویی ( در ریاضی و آمار )

تک زایی، در مقابل دوقلو یا چندقلو زایی

singleton ( علوم سلامت ) ==واژه بیگانه: singletonواژه مصوب: تک قلوتعریف: تولد یک نوزاد در یک زایمان==singleton ( ریاضی )
واژه مصوب: یکانه
تعریف: مجموعه ای متشکل از یک عنصر


کلمات دیگر: