کلمه جو
صفحه اصلی

terabyte

انگلیسی به فارسی

ترابایت


انگلیسی به انگلیسی

• (computers) one trillion bytes

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ترابایت، تریلیون بایت، یک تریلیون بایت .

جملات نمونه

1. A terabyte of space makes deleting old files virtually unnecessary, for example.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال فضای خالی از فضا حذف فایل های قدیمی را به طور مجازی غیر ضروری می سازد
[ترجمه گوگل]یک ترابایتی از فضا، به عنوان مثال، فایل های قدیمی را عملا غیر ضروری می کند

2. You can buy terabyte external disks for under $100, and after your partition juggling you can use them to back up your important files, to transfer large files between systems, or in other ways.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید terabyte دیسک خارجی را به قیمت ۱۰۰ دلار بخرید، و بعد از juggling partition می توانید از آن ها برای پشتیبانی از فایل های مهم خود، انتقال فایل های بزرگ بین سیستم ها، یا به روش های دیگر استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید دیسک های ترابایت خارجی را برای کمتر از 100 دلار خریداری کنید و پس از جابجایی پارتیشن های خود می توانید از آنها برای پشتیبان گیری از فایل های مهم خود استفاده کنید تا فایل های بزرگ بین سیستم ها یا روش های دیگر را انتقال دهید

3. One terabyte is 1024GB; 1 petabyte (PB) is 1024TB; 1 exabyte (EB) is 1024 PB; and 1 zettabyte (ZB) is 1024PB.
[ترجمه ترگمان]یک terabyte ۱۰۲۴ بایت است؛ ۱ petabyte (PB)۱۰۲۴ سل؛ ۱ exabyte (EB)۱۰۲۴ * ۱ و ۱ zettabyte (ZB)۱۰۲۴ PB است
[ترجمه گوگل]یک ترابایت 1024 گیگابایت است؛ 1 petabyte (PB) 1024TB است؛ 1 اکباتیت (EB) 1024 PB است؛ و 1 zettabyte (ZB) 1024 پوند است

4. Just recently, I built a sixteen terabyte storage server, that includes the ability to grow to twice the space. This allowed for unexpected growth and helped control the budget.
[ترجمه ترگمان]همین اواخر، من یک سرور حافظه ۱۶ terabyte ساختم که شامل توانایی رشد به دو برابر فضا می شود این به رشد غیرمنتظره اجازه داده شد و به کنترل بودجه کمک کرد
[ترجمه گوگل]اخیرا، یک سرور ذخیره سازی شانزده ترابایت ایجاد کردم که توانایی رشد دو برابر فضا را دارد این باعث رشد غیرمنتظره شد و به کنترل بودجه کمک کرد

5. This six-fold increase would mean that a terabyte hard drive could, in the future, hold six terabytes of data on the same size platter.
[ترجمه ترگمان]این افزایش ۶ برابر به این معنی است که یک دیسک سخت terabyte می تواند در آینده شش ترابایت داده روی یک بشقاب بزرگ داشته باشد
[ترجمه گوگل]این افزایش شش برابر به این معنی است که هارد دیسک ترابایت در آینده میتواند 6 ترابایت داده را روی یک دیسک مشابه داشته باشد

6. Snapshots of terabyte file systems are also supported!
[ترجمه ترگمان]عکس فوری از سیستم های پرونده ای terabyte نیز پشتیبانی می شود!
[ترجمه گوگل]Snapshots از سیستم فایل ترابایت نیز پشتیبانی می شوند!

7. Internet-scale refers to the terabyte and petabyte age of data sizes and the ability to scale to meet the processing requirements to handle this amount of data in a timely manner.
[ترجمه ترگمان]مقیاس اینترنتی به عصر terabyte و petabyte اندازه داده ها و توانایی در مقیاس برای برآورده کردن نیازهای پردازش برای رسیدگی به این مقدار داده به موقع اشاره دارد
[ترجمه گوگل]مقیاس اینترنت به ترابایت و پترابایت سن اندازه داده ها و توانایی مقیاس برای پاسخگویی به الزامات پردازش مربوط می شود تا این مقدار اطلاعات را به موقع اداره کند

8. For example, two terabyte drives would result in about six terabytes of storage.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دو محرک terabyte منجر به حدود ۶ ترابایت حافظه می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دو ترابایت درایوها در حدود 6 ترابایت حافظه ذخیره خواهند شد

9. This archive is on the terabyte scale, and few organizations have the storage or computing power to handle it.
[ترجمه ترگمان]این آرشیو در مقیاس terabyte قرار دارد و تعداد کمی از سازمان ها قدرت محاسبه و یا محاسبه قدرت را دارند
[ترجمه گوگل]این آرشیو در مقیاس ترابایت است و چند سازمان دارای ذخیره سازی یا محاسبات برای رسیدگی به آن هستند

10. As database size grows into terabyte and petabyte, the time and hardware resources required will grow substantially.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اندازه پایگاه داده در terabyte و petabyte رشد می کند، زمان و منابع سخت افزاری مورد نیاز به شدت رشد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که اندازه پایگاه داده به ترابایت و petabyte رشد می کند، منابع زمان و سخت افزار مورد نیاز به طور قابل ملاحظه ای رشد خواهند کرد

11. The costlier editions have a one terabyte hard disk, which is roughly 000 gigabytes.
[ترجمه ترگمان]نسخه های گران یک دیسک سخت terabyte دارند که حدود ۰۰۰ گیگابایت است
[ترجمه گوگل]نسخه های گران قیمت یک هارد دیسک یک ترابایت دارد که تقریبا 000 گیگابایت است

12. Per-disk capacity now exceeds a terabyte, but a disk can nonetheless fill up quickly with large data files, lengthy log files, images, and media files such as movies.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت Per در حال حاضر بیشتر از یک terabyte است، اما با این وجود دیسک می تواند به سرعت با فایل های داده بزرگ، فایل های لاگ طولانی، تصاویر و فایل های رسانه ای مثل فیلم پر شود
[ترجمه گوگل]ظرفیت هر دیسک در حال حاضر بیش از یک ترابایت است، اما با این وجود، دیسک می تواند با سرعت بالا با فایل های داده بزرگ، فایل های ضبط شده طولانی، تصاویر و فایل های رسانه ای مانند فیلم ها پر شود

13. Just grab a terabyte of log files, a cluster of commodity servers, and get ready to roll.
[ترجمه ترگمان]فقط یک فایل لاگ فایل را بردارید، یک دسته از کارگزارهای کالا را بردارید و آماده حرکت باشید
[ترجمه گوگل]فقط یک ترابایتی از پرونده های log، یک دسته از سرورهای کالا را بگیر، و آماده شدن برای رول کردن

14. Soon the same will be true for a megabyte, and then soon after that a terabyte. And the internet touches nearly as much of our economy as electricity did when Lewis Strauss issued his prediction.
[ترجمه ترگمان]به زودی همین مساله برای یک megabyte درست خواهد بود، و بعد از آن یک terabyte و اینترنت تقریبا به همان اندازه که الکتریسیته در زمانی که لوئیس استراوس پیش بینی خود را صادر کرد، به اندازه کافی از اقتصاد ما دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]به زودی همین یک مورد برای یک مگابایت درست خواهد شد و پس از آن یک ترابایتی خواهد بود و اینترنت تقریبا همان قدرتی از اقتصاد ما را به خود مشغول می کند، وقتی که لوئیس اشتراوس پیش بینی کرد، برق را انجام داد

دانشنامه عمومی

ترابایت، معادل یک هزار گیگابایت (ده به توان دوازده)، در علوم کامپیوتر این عدد برابر با 2 به توان 40 (یا 1024 به توان 4)است.



کلمات دیگر: