(چاپ) خطوط آذینی و فرعی حروف، سریف
serif
(چاپ) خطوط آذینی و فرعی حروف، سریف
انگلیسی به فارسی
(چاپ) خطوط آذینی و فرعی حروف، سریف
سرف
انگلیسی به انگلیسی
• small line which caps the tops and bottoms of letters in some typefaces (printing)
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] سرکش - سرکش های کوتاهی که در شکل حروف Roman وجود دارد. ماهیت افقی سرکش ها چشمان خواننده را در طول خط تایپ نگه می دارد. - زاویه حروف
جملات نمونه
1. Serif a small cross stroke at the end of the main stroke of the letter.
[ترجمه ترگمان]ضربه ای کوچک به انتهای خط اصلی نامه وارد کرد
[ترجمه گوگل]سیرفی یک سکته مغزی کوچک در پایان سکته مغزی اصلی نامه
[ترجمه گوگل]سیرفی یک سکته مغزی کوچک در پایان سکته مغزی اصلی نامه
2. If Serif had shared your opinion about PagePlus you might wonder why they bothered to produce a version at all.
[ترجمه ترگمان]اگر Serif نظرات شما را در مورد PagePlus به اشتراک گذاشته بود، ممکن است تعجب کنید که چرا آن ها برای تولید یک نسخه به خود زحمت داده بودند
[ترجمه گوگل]اگر Serif نظرات شما در مورد PagePlus را به اشتراک گذاشته باشد، ممکن است بدانید که چرا آنها هر کدام را به یک نسخه تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]اگر Serif نظرات شما در مورد PagePlus را به اشتراک گذاشته باشد، ممکن است بدانید که چرا آنها هر کدام را به یک نسخه تبدیل می کنند
3. It emerged with a headline in thirty-two-point sans serif:
[ترجمه ترگمان]این مجله با عنوانی در سی و دو نقطه از serif emerged ظاهر شد:
[ترجمه گوگل]آن را با یک عنوان در سی و دو نقطه بدون خط ظاهر شد
[ترجمه گوگل]آن را با یک عنوان در سی و دو نقطه بدون خط ظاهر شد
4. Sans serif: A typeface without series and constructed from strokes of nearly uniform thickness.
[ترجمه ترگمان]فونت Sans serif: یک فونت بدون سری و ساخته از حرکت های نزدیک به ضخامت یکنواخت
[ترجمه گوگل]بدون سرصفحه یک خط بدون سری و ساخته شده از سکته مغزی ضخامت تقریبا یکنواخت
[ترجمه گوگل]بدون سرصفحه یک خط بدون سری و ساخته شده از سکته مغزی ضخامت تقریبا یکنواخت
5. These are typefaces without serifs, otherwise known as sans serif.
[ترجمه ترگمان]این ها typefaces بدون serifs هستند، در غیر این صورت از serif sans مشهور هستند
[ترجمه گوگل]اینها انواع تایپیک بدون سرریفی هستند که در غیر اینصورت به صورت غیررسمی شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]اینها انواع تایپیک بدون سرریفی هستند که در غیر اینصورت به صورت غیررسمی شناخته می شوند
6. The harmonious blendofancientcalligraphy and modern sans serif fonts works like a charm.
[ترجمه ترگمان]فونت های harmonious و sans مدرن sans مثل یک افسون عمل می کنند
[ترجمه گوگل]هندی ترکیب هنرمندانه و نقاشی های مدرن بدون سرف به عنوان یک افسون کار می کند
[ترجمه گوگل]هندی ترکیب هنرمندانه و نقاشی های مدرن بدون سرف به عنوان یک افسون کار می کند
7. A form of the sans serif typeface.
[ترجمه ترگمان]یک فرم از typeface serif serif
[ترجمه گوگل]یک شکل از حروف بدون حروف
[ترجمه گوگل]یک شکل از حروف بدون حروف
8. Square serif: Typeface with serifs the same weight or heavier than the main letter strokes.
[ترجمه ترگمان]serif Square: Typeface با وزن یک سان و یا سنگین تر از ضربه های اصلی حروف
[ترجمه گوگل]مربع خطی نوعی با وزن یکسان یا سنگین تر از خط سکته مغزی است
[ترجمه گوگل]مربع خطی نوعی با وزن یکسان یا سنگین تر از خط سکته مغزی است
9. The sans serif is a form of type face.
[ترجمه ترگمان]The sans نوعی از چهره نوع است
[ترجمه گوگل]بدون سرصفحه نوعی صورت است
[ترجمه گوگل]بدون سرصفحه نوعی صورت است
10. The sentence I had just written in a staid serif typeface suddenly was pushed leeward.
[ترجمه ترگمان]جمله ای که من در آن نوشته بودم ناگهان پشت به باد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جمله ای که من فقط در یک تایپ صریح تایپ شده نوشتم ناگهان تحت فشار قرار دادند
[ترجمه گوگل]جمله ای که من فقط در یک تایپ صریح تایپ شده نوشتم ناگهان تحت فشار قرار دادند
11. Firstly, the text will generally look better in a serif face, especially if there is a lot of it.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، متن به طور کلی در چهره serif بهتر به نظر می رسد، به خصوص اگر مقدار زیادی از آن وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]در ابتدا، متن به طور کلی بهتر است در یک صورت صریح، به ویژه اگر آن زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در ابتدا، متن به طور کلی بهتر است در یک صورت صریح، به ویژه اگر آن زیادی وجود دارد
12. The buttons for each floor were round and prominent, like discoloured eyeballs, with serif numbers as pupils.
[ترجمه ترگمان]دکمه ها برای هر طبقه گرد و برجسته، مانند مردمک بی رنگ، با شماره serif مانند مردمک چشم بود
[ترجمه گوگل]دکمه ها برای هر طبقه دور و برجسته بودند، مثل چشم های رنگی، با عدد های Serif به عنوان دانش آموزان
[ترجمه گوگل]دکمه ها برای هر طبقه دور و برجسته بودند، مثل چشم های رنگی، با عدد های Serif به عنوان دانش آموزان
13. It sets the font to a 24-point bold monospaced font by default, and a 48-point italic serif font when the mouse moves over the button.
[ترجمه ترگمان]این فونت این فونت را به قلم monospaced ۲۴ اشاره می کند که به طور پیش فرض و یک فونت ۴۸ فونت serif فونت serif است که ماوس از روی دکمه عبور می کند
[ترجمه گوگل]این فونت را به صورت پیش فرض فونت یکپارچه با قلم 24 نقطه ای تنظیم می کند و فونت serif font آن 48 نقطه است که ماوس روی دکمه حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این فونت را به صورت پیش فرض فونت یکپارچه با قلم 24 نقطه ای تنظیم می کند و فونت serif font آن 48 نقطه است که ماوس روی دکمه حرکت می کند
14. Names of modules and packages are printed in a sans serif typeface.
[ترجمه ترگمان]نام modules و بسته ها در یک فونت sans serif چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]نام ماژول ها و بسته ها در یک خط بدون خطی چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]نام ماژول ها و بسته ها در یک خط بدون خطی چاپ می شوند
کلمات دیگر: