user friendly

(به ویژه کامپیوتر) آسان کاربرد، سهل العمل، کاربر دوست، آسانکار، کاربرپسند

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )

• : تعریف: easy to use, as a computer or computer application.

• trait of a computer program or instrument with a wide scope which testifies that using and learning how to use it is easy and comfortable even to one who has never used it before
user-friendly equipment is easy to understand and easy to use.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کاربرد آسان، کاربرپسند- در دورانی که کامپیوترها را فقط آمارگران به کار می بردند، توجه چندانی به سهولت استفاده از برنامه ها نمی شد. اما وقتی استفاده از کامپیوترها راسج شد، نوشتن برنامه هایی اهمیت پیداکرد که استفاده از آنها آسان بود. مهمترین نیاز برای ساختن این نوع برنامه ها، لزوم سازگاری برنامه با کار مود نظر است؛ یعنی برنامه باید مناسب کاری باشد که قرار است انجام شود. مستند سازی قابل فهم و راهنمای فوری بر روی صفحه نمایش از ویژگیهای این نوع برنامه ها است . وجود منوهایی که گزینه ها و اسامی فرمانها را فهرست می کنند، از ویژگیهای دیگر برنامه های آسان است . اما در مجموع این برنامه ها نباید پیامهای توضیحی زیادی بر روی صفحه نمایش داشته باشند، زیرا موجب زحمت کاربران می شود.
[برق و الکترونیک] کاربر پسند، نزدیک با کاربر

جملات نمونه

1. User Friendly City of Angels offers a user-friendly professional atmosphere coupled with a high level of comfort.

[ترجمه ترگمان]کاربری دوستانه کاربر برای فرشتگان یک جو حرفه ای دوست دار کاربر فراهم می کند که با سطح بالایی از راحتی همراه است
[ترجمه گوگل]کاربر پسند از شهر فرشتگان یک فضای حرفه ای کاربر پسند همراه با سطح بالایی از آسایش ارائه می دهد

2. This user friendly package is designed to meet the needs of all sized chartered accountancy practices.

[ترجمه ترگمان]این بسته دوستانه کاربر برای پاسخگویی به نیازهای همه شیوه های کار حسابداری با سایز متوسط طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این بسته ی کاربر دوستانه طراحی شده است که به نیازهای کلیه حسابداری مقرر شده است

3. Software is a user friendly, sophisticated block programming language.

[ترجمه ترگمان]نرم افزار یک زبان برنامه نویسی بلوکی پیچیده است
[ترجمه گوگل]نرم افزار یک زبان برنامه نویسی بلوک کاربر پسند است

4. Have a user friendly database and do away with unwanted ambiguity.

[ترجمه ترگمان]یک پایگاه داده سازگار با کاربر داشته باشید و با ابهام ناخواسته آن را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]یک پایگاه داده کاربر پسند داشته باشید و ابهام ناخواسته را کنار بگذارید

5. I tried to make It'super easy and user friendly.

[ترجمه یوسف نادری] تلاش کردم که آن را فوق العاده آسان و کاربرپسند کنم. ( منظور از آن، نرم افزار، وبسایت یا یک نوع محصول است )

[ترجمه ترگمان]سعی کردم این کار را بسیار ساده و با user انجام دهم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم آن را آسان و کاربر پسند کنم

6. Designed with user friendly and easy operating GUI Interfacing.

[ترجمه ترگمان]طراحی شده با استفاده از GUI رابط کاربر پسند و آسان
[ترجمه گوگل]طراحی رابط کاربری رابط کاربری آسان و رابط کاربری آسان

7. User friendly operation with the optimum of company information and details.

[ترجمه ترگمان]عملکرد دوستانه کاربر با اطلاعات و جزییات مطلوب شرکت
[ترجمه گوگل]عملیات کاربر پسند با بهینه سازی اطلاعات شرکت و جزئیات

8. This an entirely computer operated system which is very user friendly.

[ترجمه ترگمان]این یک سیستم کاملا با کامپیوتر است که بسیار کاربر پسند است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم کاملا کامپیوتری است که بسیار کاربر پسند است

9. Portman's maximum loan to value is 95%, which is more user friendly for many first-time buyers.

[ترجمه ترگمان]بالاترین میزان وام پورتمن به ارزش ۹۵ % است، که برای بسیاری از خریداران بار اول دوستانه تر است
[ترجمه گوگل]حداکثر وام به ارزش 95٪ Portman است که برای بسیاری از خریداران اول، کاربر پسند تر است

10. Graphics User Interface (GUI) will be implemented to be user friendly for data capturing and manipulation.

[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر (GUI)برای کاربر پسند جهت دریافت و دستکاری داده ها اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]رابط کاربر گرافیکی (رابط کاربری گرافیکی) برای استفاده و دستکاری داده ها به کار می رود

11. Graphics User Interface (GUI) has been implemented as a user friendly for data capturing and data manipulation.

[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر (GUI)به عنوان یک کاربر پسند برای ثبت داده ها و دستکاری داده ها اجرا شده است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر گرافیکی (GUI) به عنوان کاربر پسند برای گرفتن اطلاعات و دستکاری داده ها اجرا شده است

12. Sludge treatment systems delivered by DWT are economical, effective and user friendly.

[ترجمه ترگمان]سیستم های تصفیه لجن که توسط DWT ارایه می شوند، مقرون به صرفه، موثر و کاربر پسند هستند
[ترجمه گوگل]سیستم های تصفیه لجن که توسط DWT تحویل داده می شوند، مقرون به صرفه، موثر و کاربر پسند هستند

13. This is an entirely computer operated system which is very user friendly.

[ترجمه ترگمان]این یک سیستم عامل کاملا با کامپیوتر است که بسیار کاربر پسند است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم کاملا کامپیوتری است که بسیار کاربر پسند است

14. The technology makes Internet applications smaller, faster and more user friendly.

[ترجمه یوسف نادری] فناوری باعث می شود که برنامه های اینترنتی کوچک تر، سریع تر و کاربرپسند تر شوند.

[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی کاربردهای اینترنت را کوچک تر، سریع تر و more می سازد
[ترجمه گوگل]این تکنولوژی باعث می شود که برنامه های کاربردی اینترنت کوچکتر، سریع تر و کاربر پسند تر باشند

پیشنهاد کاربران

کاربر پسند

Easy to use or understand

آسان

برنامه ای که user friendly هست محیط و اتمسفری کاملا راحت و آسان برای دسترسی داره و پیچیدگی خاصی نداره و ارتباط نزدیکی با کاربر برقرار میکنه و محیطش خیلی دوستانست. امکانات خوبی داره و حس خوبی به کاربر میده

مثلا به متن زیر نگاه کنید :

Not very user friendly at all. It constantly bombards you with facebook sign up ads. That you constantly have to exit out of to get to the main menu. And it won't let you create a playlist without kicking off the app. or find a local station. Not to mention it constantly stops working and forces you to exit the app. Do not recommend

مشتری مدار

user - friendly ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: کاربرپسند
تعریف: ویژگی نرم‏افزار یا سخت‏افزاری که کار کردن با آن و یادگیری استفاده از آن، برای کاربران تازه‏کار یا بی‏تجربه، ساده و آسان باشد

Easy to use , easy to learn

کلمات دیگر: