کلمه جو
صفحه اصلی

robustness


معنی : خوشفکری
معانی دیگر : تنومندی، ستبری، نیرومندی، قوت

انگلیسی به فارسی

نیرومندی، خوشفکری


انگلیسی به انگلیسی

• strength, power; stoutness, soundness

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نیرومندی
[برق و الکترونیک] مقاوم بودن
[نساجی] توانایی
[آمار] استواری

مترادف و متضاد

خوشفکری (اسم)
reason, sanity, soundness, robustness

جملات نمونه

1. However robustness is not as great a factor on the desktop as on the server.
[ترجمه ترگمان]با این حال، استحکام به عنوان یک عامل بزرگ روی رومیزی به عنوان سرور نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، استحکام بودن به عنوان عامل بزرگ در دسکتاپ به عنوان در سرور نیست

2. Considering its robustness and the all-round windshield, weight is kept low and it packs neatly away into the small bag supplied.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن استحکام آن و شیشه جلو، وزن کم نگه داشته می شود و در کیف کوچک بسته بندی می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به استحکام آن و شیشه جلو و عقب، وزن کم نگه داشته می شود و به راحتی در کیسه های کوچک عرضه می شود

3. BP neural network has the robustness, associated memory and nonlinear mapping, this paper embodies ingathering of samples, confirmation of framework and training of network.
[ترجمه ترگمان]شبکه عصبی BP قوی، حافظه مربوطه و نقشه برداری غیرخطی را دارد، این مقاله ترکیبی از نمونه هایی از نمونه ها، تایید چارچوب و آموزش شبکه است
[ترجمه گوگل]شبکه عصبی BP دارای استحکام، حافظه همراه و نقشه برداری غیر خطی است، این مقاله شامل جمع آوری نمونه ها، تایید چارچوب و آموزش شبکه می باشد

4. PID controller design method based on probabilistic robustness was presented for thermal process with varied parameters.
[ترجمه ترگمان]روش طراحی کنترلر PID مبتنی بر مقاومت احتمالی، برای فرآیند حرارتی با پارامترهای مختلف ارایه شد
[ترجمه گوگل]روش طراحی PID بر اساس توانمندی احتمالی برای فرایند حرارتی با پارامترهای مختلف ارائه شده است

5. This paper analyzes the robustness of interferential factor to speaker and studies how to increase the adaptive ability of system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تحلیل نیرومندی عامل interferential به گویشور و مطالعه این که چگونه قابلیت انطباقی سیستم را افزایش دهد، تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، استحکام فاکتور تداخل به سخنران مورد بررسی قرار گرفته و مطالعاتی در مورد چگونگی افزایش قابلیت سازگاری سیستم انجام شده است

6. Thirdly, the accessibility, approachability, invariability and robustness of quasi-sliding mode are discussed.
[ترجمه ترگمان]سوم، قابلیت دسترسی، approachability، invariability و نیرومندی حالت نیمه کشویی مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سوم، دسترسی، قابلیت دسترسی، غیر قابل تغییر بودن و استحکام حالت نیمه کششی مورد بحث قرار گرفته است

7. Moreover we analyze its robustness when exhaustive search and subtraction attack are inflicted on the watermarked content.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این ما مقاومت خود را هنگامی تجزیه و تحلیل می کنیم که حملات جستجوی دقیق و کاهش به محتوای watermarked تحمیل می شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قابلیت اطمینان آن را زمانی که جستجو جامع و تفریق حمله بر روی محتوای علامت گذاری شده است، تحلیل می کنیم

8. The new regulators guarantee robustness with cycle-by-cycle current limit, short-circuit protection and thermal shut-down.
[ترجمه ترگمان]تنظیم کنندگان جدید مقاومت با محدودیت جریان دور از چرخه، حفاظت از مدار کوتاه و کاهش حرارتی را تضمین می کنند
[ترجمه گوگل]رگولاتورهای جدید، با محدودیت فعلی چرخه با چرخه، حفاظت از اتصال کوتاه و خاموش شدن حرارتی، ثبات را تضمین می کنند

9. The problem of odorous water was solved fairly simply, but it also demonstrated the basic simplicity and robustness of the system.
[ترجمه ترگمان]مساله آب معطر به طور نسبتا ساده حل شد، اما سادگی و استحکام اساسی سیستم را نشان داد
[ترجمه گوگل]مشکل آب آشامیدنی به سادگی حل شد، اما همچنین سادگی و پایداری ساده سیستم را نشان داد

10. A time minimum robust time delay filter of flexible system is proposed in this paper to improve the robustness of traditional time optimal control.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، حداقل یک فیلتر تاخیر زمان قوی برای سیستم انعطاف پذیر، در این مقاله پیشنهاد شده است تا قدرت کنترل بهینه زمان سنتی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک فیلتر حداقل تاخیر زمانی قوی از سیستم انعطاف پذیر در این مقاله پیشنهاد شده است تا توانایی کنترل بهینه در زمان سنتی را بهبود بخشد

11. Compared to C/S technique, the distributed search mechanism of P2P has many advantages such as better retractility, stronger robustness, higher efficiency of using resource, less investment and so on.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با تکنیک C \/ S، مکانیزم جستجو توزیعی در P۲P مزایای بسیاری دارد مثل retractility بهتر، استحکام قوی تر، کارایی بالاتر استفاده از منابع، سرمایه گذاری کم تر و غیره
[ترجمه گوگل]در مقایسه با روش C / S، مکانیزم جست وجوی توزیع P2P دارای مزایای فراوانی است از قبیل کاهش قابلیت اطمینان، قوی تر بودن، بهره وری بالاتر از استفاده از منابع، سرمایه گذاری کمتر و غیره

12. The method provides simple algorithm, clear physics conception to study robustness of the system and to find two original approaches to defining the maximal duty ratio limitation.
[ترجمه ترگمان]این روش یک الگوریتم ساده، یک مفهوم فیزیکی روشن برای مطالعه نیرومندی سیستم و یافتن دو رویکرد اصلی برای تعریف حداکثر محدودیت نسبت عوارض را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این روش، الگوریتم ساده، مفهوم فیزیک روشن را برای بررسی قابلیت اطمینان سیستم و یافتن دو رویکرد اصلی برای تعیین محدودیت نسبت حداکثر وظیفه ارائه می دهد

13. The experiment and simulation indicates that the controller is qualified with excellent robustness and satisfactory control effect.
[ترجمه ترگمان]آزمایش و شبیه سازی نشان می دهد که کنترل کننده با مقاومت بسیار خوب و تاثیر کنترل رضایت بخشی به دست آمده است
[ترجمه گوگل]آزمایش و شبیه سازی نشان می دهد که کنترل کننده با استحکام عالی و اثر کنترل رضایت بخش واجد شرایط است

14. Secondly, analyzed and implement a spatial domain LSB algorithm, although this algorithm' robustness is not good, but it is important in the secret communication.
[ترجمه ترگمان]دوم، الگوریتم LSB دامنه فضایی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، اگر چه این الگوریتم مقاومت خوبی نیست، اما در ارتباط سری مهم است
[ترجمه گوگل]دوم، الگوریتم LSB دامنه فضایی را تحلیل و اجرا می کند، اگرچه این الگوریتم 'robustness خوب نیست، اما در ارتباطات مخفی مهم است

پیشنهاد کاربران

استحکام

سخت جانی

تقویت

استواری، استحکام

قوام

قابلیت اطمینان - قابل اطمینان بودن

پایداری

مقاومت

در فیلوژنی استحکام

سرسخت
the overall robustness of national and international financial systems

قدرت

پابرجایی
استواری

پایایی

robustness ( noun ) = {سلامتی، نشاط، تندرستی ( در مورد ویژگی یا وضعیت سلامتی ) }، {سرزندگی، خوش بنیگی، پر شوری ( در رابطه با داشتن انرژی یا فعالیت فراوان ) }، {ورزیدگی، نیرومندی، ستبری، پرواری ( در مورد قدرت به ویژه قدرت عضلانی ) }، {مردانگی، جوانمردی ( در رابطه با درجه یا خصلت مردانگی ) }، {قباحت، زشتی، ابتذال، بی آلایشی، خاکی، سادگی ( در مورد دنیوی بودن ) }، {خوشبختی، سلامتی، رفاه، مزیت، منفعت ( در رابطه با فایده یا مزیت چیزی )

معانی دیگر >>>>> استحکام، استواری ( در مهندسی صنایع )

نیرومندی، استحکام، قدرتمندی، استواری

robustness ( آمار )
واژه مصوب: استواری
تعریف: [آمار] عدم حساسیت نسبی یک روش آماری به نقض فرض های معینی که این روش به آنها وابسته است|||[زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری]‏ پایداری سامانة زیستی در برابر جهش ها و نوسانات محیطی


کلمات دیگر: