کلمه جو
صفحه اصلی

telematics

انگلیسی به انگلیسی

• combination of telecommunications and informatics, use of telecommunications technology for the transfer of computer data

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نقطه تلاقی راه دور و پردازش خودکار اطلاعات .

جملات نمونه

1. The contact point for the telematics programme is Graham Jenkins.
[ترجمه ترگمان]نقطه تماس برای برنامه telematics، گراه ام جنکینز است
[ترجمه گوگل]نقطه تماس برای برنامه Telematics Graham Jenkins است

2. Assuming no undue delays this means that telematics may be adopted in the next few weeks.
[ترجمه ترگمان]با فرض اینکه هیچ تاخیر اضافی به این معنی است که telematics ممکن است در چند هفته آینده اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]با فرض اینکه تاخیر ناخوشایند، این بدان معناست که در چند هفته آینده ممکن است تله ماتریس ها به تصویب برسد

3. Under this background, this thesis choose "Modern Telematics and Composition Teaching Reform" as a researching direction.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، این پایان نامه \"اصلاح جدید آموزش و اصلاح\" را به عنوان یک جهت تحقیق انتخاب می کند
[ترجمه گوگل]در این زمینه، این پایان نامه به عنوان یک مسیر تحقیقاتی 'ترمیمی مدرن و تربیت نسبی تدریس' را انتخاب می کند

4. Unlike the telematics systems of the recent past, no central service is now needed to consolidate and process the information swiftly and effectively.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف سیستم های telematics در گذشته، هیچ خدمات مرکزی برای تحکیم و پردازش اطلاعات به سرعت و به طور موثر مورد نیاز نیست
[ترجمه گوگل]بر خلاف سیستم های مخابراتی اخیر اخیر، برای تأیید و پردازش اطلاعات به سرعت و موثر، نیازی به خدمات مرکزی لازم نیست

5. GPS is actually but part of a larger movement, called"telematics, "which will eventually attempt to put smart cars on smart highways.
[ترجمه ترگمان]GPS در واقع بخشی از یک حرکت بزرگ تر به نام \"telematics\" است که در نهایت تلاش می کند ماشین های هوشمند را در بزرگراه های هوشمند قرار دهد
[ترجمه گوگل]GPS در واقع بخشی از یک جنبش بزرگتر است، که به نام'telematics 'است، که در نهایت تلاش می کند تا اتومبیل های هوشمند را در بزرگراه های هوشمند قرار دهد

6. By 20 telematics may well be incorporated into one of the major highways in the United States.
[ترجمه ترگمان]۲۰ telematics ممکن است در یکی از بزرگراه های اصلی آمریکا ادغام شوند
[ترجمه گوگل]با 20 تلماتیک ممکن است به یکی از بزرگراه های اصلی ایالات متحده تبدیل شود

7. The wide use of telematics in school leads people to think it over and try to combine telematics and language-literature education efficiently.
[ترجمه ترگمان]استفاده گسترده از telematics در مدرسه منجر به تفکر مردم می شود و سعی در ترکیب telematics و ادبیات زبان - ادبیات دارد
[ترجمه گوگل]استفاده گسترده از تلماتیک در مدرسه باعث می شود مردم به آن فکر می کنند و سعی می کنند کارآمدی تله ماتما و آموزش زبان ادبی را با هم ترکیب کنند

8. Telematics is the combination of telecommunications and information technologies in vehicles, including GPS systems, energy management and other multimedia technologies.
[ترجمه ترگمان]telematics ترکیبی از فن آوری های مخابرات و اطلاعات در خودروها، از جمله سیستم های GPS، مدیریت انرژی و دیگر تکنولوژی های چند رسانه ای است
[ترجمه گوگل]Telematics ترکیبی از ارتباطات و فناوری اطلاعات در وسایل نقلیه است، از جمله سیستم های GPS، مدیریت انرژی و دیگر فناوری های چند رسانه ای

9. The project will develop core technologies for next-generation Telematics system and establish innovative applications for system-proofing through pilot run in field trial.
[ترجمه ترگمان]این پروژه فن آوری های هسته ای را برای سیستم telematics نسل بعدی توسعه خواهد داد و برنامه های ابتکاری برای سیستم - مقاوم سازی سیستم را از طریق اجرای آزمایشی در آزمایش می دانی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این پروژه فن آوری های اصلی برای سیستم نسل بعدی Telematics را توسعه می دهد و برنامه های نوآورانه ای را برای اثبات سیستم از طریق آزمایشی اجرا می کند

10. Even though accident claims dropped by 30 percent during the trial, the required telematics were too expensive to make the program sustainable.
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه ادعاهای تصادفی ۳۰ درصد در طول محاکمه کاهش یافته است، هزینه مورد نیاز برای این برنامه بیش از حد گران است
[ترجمه گوگل]با وجود این که ادعاهای حادثه در طی محاکمه 30 درصد کاهش یافت، تلما مات مورد نیاز برای ایجاد برنامه پایدار خیلی گران بود

11. Road safety charity Brake is calling on fleets to consider the use of telematics to monitor drivers and vehicles.
[ترجمه ترگمان]صندوق خیریه ایمنی جاده از ناوگان خواسته است تا استفاده از telematics برای نظارت بر رانندگان و خودروها را مد نظر قرار دهند
[ترجمه گوگل]موسسه خیریه ایمنی جاده ترمز درخواست ناوگان را برای استفاده از تله ماتریس برای نظارت بر رانندگان و وسایل نقلیه در نظر می گیرد

12. The essay expatiated five reforms in composition teaching led by modern telematics.
[ترجمه ترگمان]این مقاله پنج اصلاحات در آموزش آهنگسازی به رهبری telematics مدرن را به تفصیل شرح داد
[ترجمه گوگل]این مقاله پنج اصلاحات در تربیه ترکیب را به رهبری تله ماتم های مدرن تقدیم می کند

13. If successful, by 2020, as the price of microchips drops to below a penny a piece, telematics could be adopted in thousands of miles of highways in the United States.
[ترجمه ترگمان]در صورت موفقیت، تا سال ۲۰۲۰، همانطور که قیمت of به زیر یک تکه کاغذ کاهش می یابد، telematics می تواند در هزاران کیلومتر بزرگراه ها در آمریکا تصویب شود
[ترجمه گوگل]اگر موفق شود، تا سال 2020، به عنوان قیمت میکروچیپها زیر یک پنی قطره، تله ماتما می تواند در هزاران کیلومتر از بزرگراه ها در ایالات متحده اتخاذ شود

14. It also states the characters and advantages brought by telematics from a practical point of view.
[ترجمه ترگمان]همچنین، شخصیت ها و مزیت های ارایه شده توسط telematics را از نقطه نظر عملی بیان می کند
[ترجمه گوگل]این همچنین شخصیت ها و مزایای ارائه شده توسط telematics را از نقطه نظر عملی بیان می کند

15. The Fleet Safety Forum, a division of Brake, is offering a campaign pack, which alerts drivers and managers to the benefits of using telematics systems to manage risk and improve safety.
[ترجمه ترگمان]انجمن ایمنی ناوگان، بخش ترمز، یک گروه تبلیغاتی ارائه می کند که رانندگان و مدیران را به مزایای استفاده از سیستم های telematics برای مدیریت ریسک و بهبود ایمنی هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]انجمن ایمنی ناوگان، یک بخش ترمز، یک بسته کمپین ارائه می دهد که رانندگان و مدیران را به مزایای استفاده از سیستم های مخابراتی برای مدیریت ریسک و بهبود ایمنی هشدار می دهد

پیشنهاد کاربران

telematics ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: دوروَرزی
تعریف: استفاده از پردازش رایانه‏ای اطلاعات در ارتباطات و استفاده از مخابرات برای ایجاد امکان انتقال برنامه‏ها و داده‏ها از رایانه‏ای به رایانۀ دیگر


کلمات دیگر: