1. The silicon chip is less than a millimeter thick.
[ترجمه ترگمان]تراشه سیلیکون کم تر از یک میلیمتر ضخامت دارد
[ترجمه گوگل]تراشه سیلیکون کمتر از یک میلیمتر ضخامت دارد
2. A chip is a piece of silicon about the size of a postage stamp.
[ترجمه ترگمان]یک چیپ یک تکه از سیلیکون در اندازه یک تمبر پستی است
[ترجمه گوگل]تراشه یک قطعه سیلیکون در مورد اندازه یک تمبر پستی است
3. This company pioneered the use of silicon chip.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پیشگام استفاده از تراشه های سیلیکونی است
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشگام استفاده از تراشه سیلیکون بود
4. Designing silicon chips to mimic human organs sounds fanciful.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تراشه های سیلیکونی برای تقلید از اندام های انسان، عجیب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ساخت تراشه های سیلیکونی به منظور تقلید از ارگان های انسان به نظر می رسد فریبنده است
5. Silicon and oxygen are the fundamental constituents of rocks in the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]سیلیکون و اکسیژن اجزای بنیادی سنگ ها در پوسته زمین هستند
[ترجمه گوگل]سیلیکون و اکسیژن جزء اساسی سنگ ها در پوسته زمین هستند
6. It's very difficult to lure talent away from Silicon Valley.
[ترجمه ترگمان]جذب استعداد از دره سیلیکون بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]استعدادها را به دور از سیلیکون ولی بسیار دشوار است
7. The company pioneered the use of the silicon chip.
[ترجمه ترگمان]شرکت پیشگام استفاده از تراشه های سیلیکونی است
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشگام استفاده از تراشه سیلیکون بود
8. The invention of the silicon chip was a landmark in the history of the computer.
[ترجمه ترگمان]اختراع چیپ سیلیکون نقطه عطفی در تاریخ رایانه بود
[ترجمه گوگل]اختراع تراشه سیلیکون نقطه عطفی در تاریخ کامپیوتر بود
9. The silicon chip is a classic example of the benefits of miniaturization.
[ترجمه ترگمان]تراشه سیلیکون یک نمونه کلاسیک از مزایای miniaturization است
[ترجمه گوگل]تراشه سیلیکون یک مثال کلاسیک از مزایای مینیاتوری است
10. The Earth is made mainly of iron and silicon and things like that.
[ترجمه ترگمان]زمین به طور عمده از آهن و سیلیکون و چیزهایی مثل آن ساخته شده است
[ترجمه گوگل]زمین به طور عمده از آهن و سیلیکون و چیزهایی مانند آن ساخته شده است
11. Silicon Valley computer firms and other high-tech companies have been hit hard by the lawsuits.
[ترجمه ترگمان]شرکت های کامپیوتری دره سیلیکون و دیگر شرکت های فن آوری پیشرفته به شدت تحت تاثیر the قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]شرکت های کامپیوتری سیلیکون دره و دیگر شرکت های با تکنولوژی پیشرفته از طریق پرونده های قضایی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته اند
12. Unlike conventional glass, it contains no silicon oxide.
[ترجمه ترگمان]برخلاف شیشه معمولی، هیچ اکسید سیلیکن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف شیشه معمولی، حاوی هیچ اکسید سیلیکونی نیست
13. Conventional solar cells rely on silicon crystals, and energy conversion is around 10 percent.
[ترجمه ترگمان]سلول های خورشیدی مرسوم به کریستال های سیلیکون تکیه دارند و تبدیل انرژی حدود ۱۰ درصد است
[ترجمه گوگل]سلول های خورشیدی متعارف بر روی بلورهای سیلیکون متکی هستند و تبدیل انرژی حدود 10 درصد است
14. Many Silicon Valley companies are growing so fast, they are eager to build a skilled high-tech workforce.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های دره سیلیکون به سرعت در حال رشد هستند، آن ها مشتاق ساختن نیروی کار با فن آوری پیشرفته ماهر هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های سیلیکون ولی در حال رشد بسیار سریع هستند، آنها مشتاق ساختن نیروی کار با تکنولوژی بالا هستند
15. With Silicon Valley on their doorstep, the students are running small but growing computer companies from their dormitories and houses.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با دره سیلیکون در خانه شان، شرکت های کوچک اما رو به رشد از خوابگاه ها و خانه های خود را اداره می کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با دره سیلکونو در آستان خود کار می کنند اما کارکنان کوچک و کوچک کامپیوتر از کارشناسان و خانه هایشان کار می کنند