• means by which a person uses a computer and its applications
user interface
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] رابط کاربر - روشی که یک برنامه ی کامپیوتری با کاربر ارتباط برقرار می کند. سه نوع مهم این رابطهای کاربر عبارتند از : (1) زبانهای فرمانی ؛ این روش، روش عمومی در ااپرائه دستور به سیستمهای عامل است. مثلا در MS-DOS، OS/2 یا VAX/VMS، کاربر می تواند فهرستی از فایلها را به وسیله ی نوشتن فرمان dir به دست آورد. به کارگیری مداوم زبانهای فرمانی موجب خوب کارکردن آن می شود. (2) منوها؛ کاربر یکی از عناصر فهرست نمایش داده شده را انتخاب می کند. منوها برای نرم فزارهایی که به ندرت به کار می روند، ایده آل هستند، اما ممکن است از نظر کاربران با تجربه بسیار کند باشند. (3) محیطهای گرافیکی ؛ کاربر عملیات را به وسیله ی انتخاب تصاویر کوچک با ماوس انجام می دهد. محیطهایی از نوع، می توانند بسیار مولد باشند. برای آشنایی با نمونه ها، نگاه کنید به Macintosh , Windows و نقص این روش این است که راه ساده ای برای تشریح چگونگی انجام چیزی وجود ندارد، تقریباً الزام دارید که فرد دیگری را برای انجام آن به کار بگیرید . در مقابل، فرمانها را در یک زبان فرمان گرا بر روی کاغذ نوشته شده و حتی دورن برنامه های کامپیوتری می توان جاسازی کرد. - میانجی کمکی
[برق و الکترونیک] واسطه کاربر
[زمین شناسی] میانجى کمکى - روشی که توسط آن کاربر عملیات، سیستم رایانهای را کنترل می کند.
[برق و الکترونیک] واسطه کاربر
[زمین شناسی] میانجى کمکى - روشی که توسط آن کاربر عملیات، سیستم رایانهای را کنترل می کند.
جملات نمونه
1. InConcert uses a graphical user interface and object-oriented user environment.
[ترجمه ترگمان]InConcert از یک واسط گرافیکی کاربر و محیط کاربر شی گرا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]InConcert از یک رابط کاربری گرافیکی و محیط کاربری شی گرا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]InConcert از یک رابط کاربری گرافیکی و محیط کاربری شی گرا استفاده می کند
2. The user interface is very limiting.
[ترجمه ترگمان]رابط کاربر بسیار محدود است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر بسیار محدود است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر بسیار محدود است
3. The user interface looks like setting the standard for future electronic books of this kind.
[ترجمه ترگمان]رابط کاربر مانند تنظیم استاندارد برای کتاب های الکترونیکی آینده از این نوع است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر به نظر می رسد تنظیم استاندارد برای کتاب های الکترونیکی آینده ای از این نوع است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر به نظر می رسد تنظیم استاندارد برای کتاب های الکترونیکی آینده ای از این نوع است
4. Xerox developed the first graphical user interface for its Star computer in the seventies.
[ترجمه ترگمان]شرکت زیراکس در دهه هفتاد اولین رابط گرافیکی کاربر را برای رایانه Star ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]Xerox اولین رابط کاربر گرافیکی را برای رایانه ستاره خود در دهه 1970 توسعه داد
[ترجمه گوگل]Xerox اولین رابط کاربر گرافیکی را برای رایانه ستاره خود در دهه 1970 توسعه داد
5. An add-on graphical user interface is available.
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر در دسترس است
[ترجمه گوگل]یک رابط کاربری گرافیکی اضافه در دسترس است
[ترجمه گوگل]یک رابط کاربری گرافیکی اضافه در دسترس است
6. The five applications include Xalt Desk - a user interface, which can be used to integrate third party applications.
[ترجمه ترگمان]این پنج کاربرد شامل میز Xalt - یک رابط کاربر هستند که می تواند برای ادغام برنامه های شخص ثالث مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]پنج برنامه کاربردی شامل Xalt Desk - یک رابط کاربری است که می تواند برای ادغام برنامه های شخص ثالث مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]پنج برنامه کاربردی شامل Xalt Desk - یک رابط کاربری است که می تواند برای ادغام برنامه های شخص ثالث مورد استفاده قرار گیرد
7. Its key components include a graphical user interface builder, database access, reusable application framework and cross-platform portability, it says.
[ترجمه ترگمان]اجزای کلیدی آن شامل یک سازنده رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب برنامه قابل استفاده مجدد و قابلیت حمل بر روی سکو هستند
[ترجمه گوگل]اجزای کلیدی آن عبارتند از سازنده ی رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب کاربرد مجدد قابل استفاده و قابلیت انتقال کراس پلت فرم، می گوید
[ترجمه گوگل]اجزای کلیدی آن عبارتند از سازنده ی رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب کاربرد مجدد قابل استفاده و قابلیت انتقال کراس پلت فرم، می گوید
8. In addition to user interface changes, a repair report generator was added.
[ترجمه ترگمان]یک مولد گزارش تعمیر باید علاوه بر تغییرات رابط کاربر، اضافه شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر تغییرات رابط کاربری، ژنراتور گزارش تعمیر نیز اضافه شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر تغییرات رابط کاربری، ژنراتور گزارش تعمیر نیز اضافه شد
9. There are other sub-classes for graphical user interface components such as push buttons and scroll bars.
[ترجمه ترگمان]کلاس های فرعی دیگری برای قسمت های رابط کاربر گرافیکی مثل دکمه فشاری و bars scroll وجود دارد
[ترجمه گوگل]دیگر کلاس های زیر برای اجزای رابط گرافیکی مانند دکمه های فشار و نوارهای پیمایش وجود دارد
[ترجمه گوگل]دیگر کلاس های زیر برای اجزای رابط گرافیکی مانند دکمه های فشار و نوارهای پیمایش وجود دارد
10. The graphical user interface supports either Open Look or Motif applications.
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر از برنامه های باز یا Motif پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی پشتیبانی از برنامه Open Look یا Motif را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی پشتیبانی از برنامه Open Look یا Motif را فراهم می کند
11. A user interface reportedly allows a developer to intervene at any stage in the translation.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، رابط کاربری به یک توسعه دهنده اجازه می دهد تا در هر مرحله از ترجمه، مداخله نماید
[ترجمه گوگل]به گفته ی یک رابط کاربری، یک توسعه دهنده می تواند در هر مرحله از ترجمه مداخله کند
[ترجمه گوگل]به گفته ی یک رابط کاربری، یک توسعه دهنده می تواند در هر مرحله از ترجمه مداخله کند
12. At a design level, the user interface determines the screen design and its functionality.
[ترجمه ترگمان]در یک سطح طراحی، رابط کاربر طراحی صفحه و عملکرد آن را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]در سطح طراحی، رابط کاربر طراحی صفحه نمایش و عملکرد آن را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]در سطح طراحی، رابط کاربر طراحی صفحه نمایش و عملکرد آن را تعیین می کند
13. It offers a graphical user interface and uses a simplified data-flow diagramming technique to model the parallel interactions.
[ترجمه ترگمان]این شاخه یک رابط کاربری گرافیکی ارایه می دهد و از تکنیک diagramming جریان داده ساده برای مدل سازی تعاملات موازی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این یک رابط کاربر گرافیکی را ارائه می دهد و از روش ساده سازی نمودار جریان اطلاعات برای مدل سازی تعاملات موازی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این یک رابط کاربر گرافیکی را ارائه می دهد و از روش ساده سازی نمودار جریان اطلاعات برای مدل سازی تعاملات موازی استفاده می کند
14. And its innovative user interface features reduce or eliminate the number of steps needed to perform standard spreadsheet operations.
[ترجمه ترگمان]و ویژگی های نوآورانه کاربر آن، تعداد مراحل مورد نیاز برای انجام عملیات های گسترده گسترده را کاهش و یا حذف می کند
[ترجمه گوگل]و ویژگی های رابط کاربری نوآورانه آن، تعداد مراحل مورد نیاز برای انجام عملیات صفحه بندی استاندارد را کاهش یا حذف می کند
[ترجمه گوگل]و ویژگی های رابط کاربری نوآورانه آن، تعداد مراحل مورد نیاز برای انجام عملیات صفحه بندی استاندارد را کاهش یا حذف می کند
15. It uses a drag and drop style graphical user interface based on OSF/Motif.
[ترجمه ترگمان]این روش از یک رابط کاربری گرافیکی و drop براساس on \/ Motif استفاده می کند
[ترجمه گوگل]از رابط کاربری گرافیکی کشویی و رها کردن بر اساس OSF / Motif استفاده می کند
[ترجمه گوگل]از رابط کاربری گرافیکی کشویی و رها کردن بر اساس OSF / Motif استفاده می کند
پیشنهاد کاربران
نمای کاربری
رابط کاربری
user interface ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: واسط کاربر
تعریف: سامانۀ نرمافزاری یا سختافزاری میان کاربر و رایانه که کاربر ازطریق آن میتواند از امکانات رایانه استفاده کند|||متـ . میانایکاربر
واژه مصوب: واسط کاربر
تعریف: سامانۀ نرمافزاری یا سختافزاری میان کاربر و رایانه که کاربر ازطریق آن میتواند از امکانات رایانه استفاده کند|||متـ . میانایکاربر
کلمات دیگر: