معنی : شرح مذاکرات
معانی دیگر : معاملات
transactions
معنی : شرح مذاکرات
معانی دیگر : معاملات
انگلیسی به فارسی
معاملات، شرح مذاکرات
انگلیسی به انگلیسی
• minutes of a meeting
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] فعالیتهای مالی
[کامپیوتر] معامله، تراکنش، معاملات .
[کامپیوتر] معامله، تراکنش، معاملات .
مترادف و متضاد
شرح مذاکرات (اسم)
proceedings, transactions
جملات نمونه
1. business transactions
معاملات بازرگانی
2. cashless transactions
دادو ستدهای بدون پول
3. as a result of war, all transactions among individuals were embarrassed
دراثر جنگ کلیه ی داد و ستدهای بین افراد دچار اشکال شد.
4. The president had entered into fraudulent property transactions.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور وارد معاملات ملکی تقلبی شد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به معاملات املاک تقلبی وارد شده بود
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به معاملات املاک تقلبی وارد شده بود
5. They levied religious taxes on Christian commercial transactions.
[ترجمه ترگمان]آن ها مالیات های مذهبی را بر معاملات تجاری مسیحی وضع کردند
[ترجمه گوگل]آنها مالیات مذهبی را برای معاملات تجاری مسیحی تحمیل کردند
[ترجمه گوگل]آنها مالیات مذهبی را برای معاملات تجاری مسیحی تحمیل کردند
6. Electronic banking may make overthe - counter transactions obsolete.
[ترجمه ترگمان]بانکداری الکترونیکی ممکن است تراکنش های ضد دولتی را منسوخ کند
[ترجمه گوگل]بانکداری الکترونیک ممکن است معاملات منفردی را منسوخ کند
[ترجمه گوگل]بانکداری الکترونیک ممکن است معاملات منفردی را منسوخ کند
7. He discussed business and concluded transactions with us on the spot.
[ترجمه ترگمان]او درباره کسب وکار صحبت کرد و معاملات خود را با ما در محل انجام داد
[ترجمه گوگل]او درباره کسب و کار صحبت کرد و معاملات را با ما در محل انجام داد
[ترجمه گوگل]او درباره کسب و کار صحبت کرد و معاملات را با ما در محل انجام داد
8. Transactions in land are frequently handled by an estate agent.
[ترجمه ترگمان]معاملات در زمین به طور مکرر توسط یک آژانس املاک و مستغلات اداره می شوند
[ترجمه گوگل]معاملات در زمین اغلب توسط عامل املاک مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]معاملات در زمین اغلب توسط عامل املاک مورد استفاده قرار می گیرد
9. All transactions, from banking to shopping, will be performed electronically.
[ترجمه ترگمان]تمام تراکنش ها، از بانکداری به خرید، به صورت الکترونیکی انجام خواهند شد
[ترجمه گوگل]تمام معاملات، از بانکداری به خرید، به صورت الکترونیکی انجام می شود
[ترجمه گوگل]تمام معاملات، از بانکداری به خرید، به صورت الکترونیکی انجام می شود
10. The system records all transactions between the firm and its suppliers.
[ترجمه ترگمان]این سیستم تمام تراکنش های بین شرکت و تامین کنندگان آن را ثبت می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم تمام معاملات بین شرکت و تامین کنندگان آن را ثبت می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم تمام معاملات بین شرکت و تامین کنندگان آن را ثبت می کند
11. These transactions grew explosively in the early 1980s.
[ترجمه ترگمان]این معاملات در اوایل دهه ۱۹۸۰ با شکست مواجه شدند
[ترجمه گوگل]این معاملات در اوایل دهه 1980 انفجاری شد
[ترجمه گوگل]این معاملات در اوایل دهه 1980 انفجاری شد
12. US dollars are considered common currency in international transactions.
[ترجمه ترگمان]دلار آمریکا در معاملات بین المللی به عنوان واحد پول رایج در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]دلار آمریکا پول مشترک در معاملات بین المللی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]دلار آمریکا پول مشترک در معاملات بین المللی محسوب می شود
13. Payments by cheque easily outnumber cash transactions.
[ترجمه ترگمان]پرداخت با چک کردن به راحتی از تراکنش های نقدی است
[ترجمه گوگل]پرداخت توسط چک به راحتی بیشتر از معاملات نقدی
[ترجمه گوگل]پرداخت توسط چک به راحتی بیشتر از معاملات نقدی
14. All transactions have been charged to your account.
[ترجمه ترگمان]تمام تراکنش ها به حساب شما واریز شده است
[ترجمه گوگل]تمام معاملات به حساب شما پرداخته شده است
[ترجمه گوگل]تمام معاملات به حساب شما پرداخته شده است
پیشنهاد کاربران
داد و ستد ، فعالیت مالی
بیزینس
تراکنش
کلمات دیگر: