لوله ها، لوله، لامپ، تونل، مجرا، نای، نی، ناودان، دودکش، لوله خمی رریش و غیره، لوله دار کردن، از لوله رد کردن
tubes
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. bronchial tubes
لوله های (نایژه های) ریه
2. telescoping aluminum tubes
لوله های آلومینیمی که در هم فرو می روند
3. the isthmus of the fallopian tubes
تنگراه لوله های فالوپ
پیشنهاد کاربران
لوله اهنی یا المینیومی
های خمیر دندان
واحد شمارش خمیر دندان
نای
کلمات دیگر: