کلمه جو
صفحه اصلی

coolish


کمی خنک ,نسبتاخنک

انگلیسی به انگلیسی

• chilly, cool, nippy

جملات نمونه

1. We're having warmish days and coolish nights.
[ترجمه ترگمان]ما سه روز و سه شب وقت داریم
[ترجمه گوگل]ما روزهای گرم و روزهای سرد را داریم

2. A coolish wind blew off the sea.
[ترجمه ترگمان]باد از دریا می وزید
[ترجمه گوگل]باد خنک باد دریا را از بین برد

3. She is like mints, like sweet, coolish entrance that is melting, wonderful short - lived.
[ترجمه ترگمان]او مانند sweet شیرین، ورودی coolish که در حال ذوب شدن است و زنده است، مانند mints است
[ترجمه گوگل]او مانند قنادی مانند شیرین و ورودی سرد است که ذوب می شود، فوق العاده کوتاه زندگی می کند

4. I turned my wheelchair to her side and held her hands, which were coolish, soft, flabby but gentle.
[ترجمه ترگمان]I را به طرف او برگرداندم و دست های او را گرفتم که نرم و نرم بود، نرم و نرم اما ملایم
[ترجمه گوگل]صندلی چرخدارم را به طرف او چرخاندم و دستانش را نگه داشتم، که خنک بود، نرم، ملایم اما ملایم

5. It had been raining from yesterday night to this morning. In the coolish air, my long-confused heart freshened much more all at once.
[ترجمه ترگمان]از دیروز تا امروز باران باریده بود در هوای آزاد، قلب پر سردرگمی من همه چیز را عوض کرد
[ترجمه گوگل]از روز دیروز تا امروز صبح بارانی بود در هوای خنک، قلب مکرر من، همه چیز را در یک زمان خیلی بیشتر فشرده می کند


کلمات دیگر: