وابسته به شهر کرینت (عربی: قرنت) و مردم و فرهنگ آن، کرینتی، قرنتی، تجمل پرست و خوش گذران، به سبک کرینتی (که به طور دلپذیری پیچیده و پر جزئیات بود)، (معماری یونان و روم) ستون کرینتی (که بدنه ی آن باریک و دارای شیارهای طولی بود و سرستونی به شکل ناقوس وارونه داشت که با طرح برگ های آکانتوس تزئین شده بود)، آدم ثروتمند، ورزش دوست (و پولدار)، خیر نسبت به ورزشکاران و امور ورزشی، قرنتی ,اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
corinthian
وابسته به شهر کرینت (عربی: قرنت) و مردم و فرهنگ آن، کرینتی، قرنتی، تجمل پرست و خوش گذران، به سبک کرینتی (که به طور دلپذیری پیچیده و پر جزئیات بود)، (معماری یونان و روم) ستون کرینتی (که بدنه ی آن باریک و دارای شیارهای طولی بود و سرستونی به شکل ناقوس وارونه داشت که با طرح برگ های آکانتوس تزئین شده بود)، آدم ثروتمند، ورزش دوست (و پولدار)، خیر نسبت به ورزشکاران و امور ورزشی، قرنتی ,اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
انگلیسی به فارسی
آدم ثروتمند
وابسته به شهر کرینت (عربی: قرنت) و مردم و فرهنگ آن، کرینتی، قرنتی
تجملپرست و خوشگذران
به سبک کرینتی (که بهطور دلپذیری پیچیده و پر جزئیات بود)
(معماری یونان و روم) ستون کرینتی (که بدنهی آن باریک و دارای شیارهای طولی بود و سرستونی به شکل ناقوس وارونه داشت که با طرح برگهای آکانتوس تزئین شده بود)
ورزش دوست (و پولدار)، خیر نسبت به ورزشکاران و امور ورزشی
دوستار قایقهای تجملی (yacht)
قرنتیان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of or pertaining to Corinth or its people or culture.
• (2) تعریف: of or denoting a classical style of architecture marked by fluted columns with capitals in the design of acanthus leaves.
اسم ( noun )
• : تعریف: a native or resident of Corinth.
• native or resident of corinth (city of ancient greece)
of the ancient greek city of corinth; of the corinthian order of greek architecture; elaborate in style; of corinthian pottery (characterized by black figures on a light background); luxurious
of the ancient greek city of corinth; of the corinthian order of greek architecture; elaborate in style; of corinthian pottery (characterized by black figures on a light background); luxurious
جملات نمونه
1. The Corinthian women acted as though their redemption had caused them to transcend their created sexuality.
[ترجمه ترگمان]زنان Corinthian طوری رفتار می کردند که انگار رستگاری آن ها باعث شده بود که آن ها تمایلات جنسی خود را فراتر ببرند
[ترجمه گوگل]زنان Corinthie عمل می کنند همانطور که اگر رستگاری آنها باعث شده آنها را فراتر از جنسیت ایجاد شده خود را
[ترجمه گوگل]زنان Corinthie عمل می کنند همانطور که اگر رستگاری آنها باعث شده آنها را فراتر از جنسیت ایجاد شده خود را
2. Graceful, narrow arches supported by Corinthian columns flank its altar and frame its windows.
[ترجمه ترگمان]طاق های باریک، طاق های باریک با ستون های کورنتی جلو محراب خود و پنجره های آن را کشیده اند
[ترجمه گوگل]آرک های باریک و آرامی که توسط ستون های Corinthie پشتیبانی می شوند، قطار محراب خود را می پوشانند و پنجره های آن را می پوشانند
[ترجمه گوگل]آرک های باریک و آرامی که توسط ستون های Corinthie پشتیبانی می شوند، قطار محراب خود را می پوشانند و پنجره های آن را می پوشانند
3. This is the epitome of the Corinthian overrealized eschatology.
[ترجمه ترگمان]این خلاصه ای از the overrealized Corinthian است
[ترجمه گوگل]این قسمت از قرنطینه اصلاح شده قرنطینه است
[ترجمه گوگل]این قسمت از قرنطینه اصلاح شده قرنطینه است
4. Most Roman temples are in the Corinthian order, a few Ionic but rarely Doric.
[ترجمه ترگمان]بیشتر معابد رومی در ردیف قرنتیان هستند، کمی لونیکی اما به ندرت دوریک بالا می رود
[ترجمه گوگل]بیشتر معابد رومی در نظم قرنطینه هستند، چندین یونی، اما به ندرت داری
[ترجمه گوگل]بیشتر معابد رومی در نظم قرنطینه هستند، چندین یونی، اما به ندرت داری
5. A basic issue between Paul and the Corinthian problem children was over a proper understanding of the self.
[ترجمه ترگمان]یک مساله اساسی بین پل و کودکان سر پا، درک درست خود از خود بود
[ترجمه گوگل]مسئله اساسی بین پل و کودکان مشکل Corinthians بیش از درک درستی از خود بود
[ترجمه گوگل]مسئله اساسی بین پل و کودکان مشکل Corinthians بیش از درک درستی از خود بود
6. Its portico of six Corinthian columns exists, as does the finely sculptured frieze of its entablature.
[ترجمه ترگمان]رواق آن با شش ستون قرنتیان وجود دارد که the sculptured finely آن را می سازد
[ترجمه گوگل]ستون آن از شش ستون کورینتیک وجود دارد، همانطور که فریحا از مجسمه سازی مجذوب آن است
[ترجمه گوگل]ستون آن از شش ستون کورینتیک وجود دارد، همانطور که فریحا از مجسمه سازی مجذوب آن است
7. If he had had fibreglass Corinthian columns at his disposal, he would have used them.
[ترجمه ترگمان]اگر او ستون های سر ستون قرنتیان را در اختیار داشت از آن ها استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]اگر او ستون های Corinthians فایبرگلاس را در اختیار داشت، از آنها استفاده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر او ستون های Corinthians فایبرگلاس را در اختیار داشت، از آنها استفاده خواهد کرد
8. Corinthian vase-painters use more colour, and on plaques approximate to the manner of panel painters.
[ترجمه ترگمان]Corinthian Corinthian - نقاشان از رنگ های بیشتری استفاده می کنند و بر روی plaques تقریبی به شیوه نقاشان تابلو
[ترجمه گوگل]گلهای رنگارنگ کورینتیان از رنگ بیشتری استفاده می کنند و بر روی پلاک تقریبا به شیوه نقاشان پانل
[ترجمه گوگل]گلهای رنگارنگ کورینتیان از رنگ بیشتری استفاده می کنند و بر روی پلاک تقریبا به شیوه نقاشان پانل
9. This statement fits hand in glove with the Corinthian assertions in 6: 12-
[ترجمه ترگمان]این عبارت با استفاده از عبارات قرنتیان در ۶: ۱۲ به دست می آید
[ترجمه گوگل]این بیانیه با دستاوردهای ادعاهای کورنینته در 6 سالگی 12-
[ترجمه گوگل]این بیانیه با دستاوردهای ادعاهای کورنینته در 6 سالگی 12-
10. It does reflect the position of the Corinthian problem children, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این موضوع منعکس کننده وضعیت کودکان سر ستون قرنتیان است
[ترجمه گوگل]با این وجود، این نشان دهنده موقعیت کودکان مشکل Corinthians است
[ترجمه گوگل]با این وجود، این نشان دهنده موقعیت کودکان مشکل Corinthians است
11. The order is Corinthian and the capitals and bases are of white Pentelic marble.
[ترجمه ترگمان]ردیف قرنتیان و حروف و ستون ها از مرمر Pentelic سفید است
[ترجمه گوگل]این سفارش قرنتیان است و پایتخت ها و پایه ها از سنگ مرمر سفید Pentelic است
[ترجمه گوگل]این سفارش قرنتیان است و پایتخت ها و پایه ها از سنگ مرمر سفید Pentelic است
12. Corinthian columns, tall arched windows, a rank of four librarians at the desk on the right as you enter.
[ترجمه ترگمان]ستون های کورنتی، پنجره های خمیده بلند، رتبه چهار کتابداران در میز سمت راست هنگام ورود شما
[ترجمه گوگل]ستون های Corinthian، پنجره های قوسی بلند، رتبه چهار کتابدار در سمت راست سمت راست، همانطور که وارد می کنید
[ترجمه گوگل]ستون های Corinthian، پنجره های قوسی بلند، رتبه چهار کتابدار در سمت راست سمت راست، همانطور که وارد می کنید
13. By contrast to the Corinthian triumphalism, the apostles clearly live within the limits of the Present Evil Age.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف the Corinthian، the به وضوح در محدوده عصر پلید کنونی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]در مقابل تثلیث Corinthians، رسولان به وضوح در درون عصر حاضر شیطان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]در مقابل تثلیث Corinthians، رسولان به وضوح در درون عصر حاضر شیطان زندگی می کنند
14. He called the Theban and Corinthian shepherds to prove the truth.
[ترجمه ترگمان]او چوپان و چوپانان را صدا زد تا حقیقت را ثابت کند
[ترجمه گوگل]او از چوپانان قرهباغ و صومعه خواست تا حقیقت را اثبات کنند
[ترجمه گوگل]او از چوپانان قرهباغ و صومعه خواست تا حقیقت را اثبات کنند
15. Located on Greece's Corinthian Gulf, its inhabitants believed themselves favored by the sea god Poseidon.
[ترجمه ترگمان]ساکنان این شهر که در ساحل کورنتی قرار دارند، خود را مورد علاقه دریا god قرار دادند
[ترجمه گوگل]ساکنان آن در خلیج کورینتی یونان واقع شده اند و ساکنان آن ها معتقدند که Poseidon از دریا دریایی است
[ترجمه گوگل]ساکنان آن در خلیج کورینتی یونان واقع شده اند و ساکنان آن ها معتقدند که Poseidon از دریا دریایی است
کلمات دیگر: