بی نب
pulseless
بی نب
انگلیسی به فارسی
بی نبض
بی ضرر
انگلیسی به انگلیسی
• without a pulse, lacking a heartbeat
جملات نمونه
1. A case of pulseless disease studied clinically and ophthalmologically is presented.
[ترجمه ترگمان]یک مورد از بیماری pulseless مورد مطالعه بالینی و ophthalmologically ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک مورد بیماری پوکی استخوان به صورت بالینی و چشم پزشکی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک مورد بیماری پوکی استخوان به صورت بالینی و چشم پزشکی ارائه شده است
2. The pulse measurement is to detect pulses and pulseless . The sensor is infrared receiving diode and infrared emission diode.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری پالس این است که پالس های و pulseless را شناسایی کند سنسور، دریافت مادون قرمز و دیود نشر مادون قرمز است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری پالس برای تشخیص پالس و بیضه است سنسور دیود دریافت دیود و مادون قرمز مادون قرمز است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری پالس برای تشخیص پالس و بیضه است سنسور دیود دریافت دیود و مادون قرمز مادون قرمز است
3. The thermal formula can instantly make pulseless hair become full of elasticity and curvilinear beauty.
[ترجمه ترگمان]فرمول گرمایی می تواند به سرعت باعث شود که موهای pulseless پر از کشش و زیبایی منحنی شوند
[ترجمه گوگل]فرمول حرارتی می تواند بلافاصله موهای بدون پوسیدگی پر از کشش و زیبایی منحنی باشد
[ترجمه گوگل]فرمول حرارتی می تواند بلافاصله موهای بدون پوسیدگی پر از کشش و زیبایی منحنی باشد
4. He was initially pulseless with no obtainable blood pressure.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا تحت فشار خون قابل حصول قرار نداشت
[ترجمه گوگل]او ابتدا بدون فشار خون بدون فشار خون بود
[ترجمه گوگل]او ابتدا بدون فشار خون بدون فشار خون بود
5. Through the pulseless haze.
[ترجمه ترگمان]از میان هاله ای از مه رقیق
[ترجمه گوگل]از طریق بی حسی مه
[ترجمه گوگل]از طریق بی حسی مه
6. Get precise, pulseless, repeatable flow.
[ترجمه ترگمان]جریان دقیق، تکرار شونده و تکرار شونده را به دست آورید
[ترجمه گوگل]دریافت دقیق، بیضه، جریان تکرار پذیر
[ترجمه گوگل]دریافت دقیق، بیضه، جریان تکرار پذیر
7. We present a happening in which a 71-year-old patient developed pulseless electrical activity (PEA) while he was undergoing cervical laminectomy for spinal stenosis in the sitting position.
[ترجمه ترگمان]ما یک رویداد را ارائه می کنیم که در آن یک بیمار ۷۱ ساله فعالیت الکتریکی pulseless (PEA)را گسترش داد در حالی که او در حال تحمل laminectomy گردنی برای نخاع در وضعیت نشسته بود
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر اتفاق می افتد که در آن یک بیمار 71 ساله فعالیت الکتریکی بیضه (PEA) را ایجاد کرد، در حالیکه لامینکتومی سرویکال برای تنگی نخاعی در موقعیت نشسته بود
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر اتفاق می افتد که در آن یک بیمار 71 ساله فعالیت الکتریکی بیضه (PEA) را ایجاد کرد، در حالیکه لامینکتومی سرویکال برای تنگی نخاعی در موقعیت نشسته بود
8. Atropine is no longer recommended for routine use in managing and treating pulseless electrical activity or asystole.
[ترجمه ترگمان]atropine دیگر برای استفاده روتین در مدیریت و برخورد با فعالیت الکتریکی pulseless یا asystole توصیه نمی شود
[ترجمه گوگل]آتروپین دیگر برای استفاده روزمره در مدیریت و درمان فعالیت الکتریکی پالسل یا آسیستول توصیه نمی شود
[ترجمه گوگل]آتروپین دیگر برای استفاده روزمره در مدیریت و درمان فعالیت الکتریکی پالسل یا آسیستول توصیه نمی شود
9. This pump range is supplemented by gear pumps providing virtually pulseless flows and piston pumps for very accurate metering and highly corrosive fluids.
[ترجمه ترگمان]این پمپ با پمپ دنده ای همراه با پمپ های بنزین و پمپ پیستون برای کنتور بسیار دقیق و مایعات بسیار خورنده تکمیل می شود
[ترجمه گوگل]این محدوده پمپ با پمپ های دنده ای فراهم می شود که جریانهای بی رویه و پیستون را برای اندازه گیری بسیار دقیق و مایعات بسیار خورنده فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این محدوده پمپ با پمپ های دنده ای فراهم می شود که جریانهای بی رویه و پیستون را برای اندازه گیری بسیار دقیق و مایعات بسیار خورنده فراهم می کند
10. There the three disciples straightened the mangled limbs, and folded the bruised hands upon the pulseless breast.
[ترجمه ترگمان]در آنجا سه مرید دست و پای زخمی را از هم جدا کردند و دست های کوفته و کوفته روی سینه اش را تا کردند
[ترجمه گوگل]سه شاعر وجود دارد که اندام های منگوله را راست کرده و دست های کبود شده را روی سینه پالس قرار داده اند
[ترجمه گوگل]سه شاعر وجود دارد که اندام های منگوله را راست کرده و دست های کبود شده را روی سینه پالس قرار داده اند
11. En route, cardiac arrest occurred for the second time, and on arrival in theatre the patient was pulseless with fixed, widely dilated pupils.
[ترجمه ترگمان]در راه، ایست قلبی برای بار دوم رخ داد، و پس از رسیدن به تئاتر بیمار با مردمک های چشم ثابت و گشاد شده بیمار شد
[ترجمه گوگل]در مسیر، دستگیری قلب برای دومین بار اتفاق افتاد و در هنگام ورود به تئاتر، بیمار بدون مدفوع با دانش آموزان ثابت و به طور گسترده ای dilated شناخته شد
[ترجمه گوگل]در مسیر، دستگیری قلب برای دومین بار اتفاق افتاد و در هنگام ورود به تئاتر، بیمار بدون مدفوع با دانش آموزان ثابت و به طور گسترده ای dilated شناخته شد
کلمات دیگر: