(نام سرزمینی در شمال شرقی پاکستان و شمال غربی هند) پنجاب
punjab
(نام سرزمینی در شمال شرقی پاکستان و شمال غربی هند) پنجاب
انگلیسی به فارسی
(نام سرزمینی در شمال شرقی پاکستان و شمال غربی هند) پنجاب
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a northwestern region of the Indian subcontinent now divided between Pakistan and India (usu. prec. by the).
• former region in northwestern british india; region which spans northwestern india and northeastern pakistan; state in northwestern india; province in northeastern pakistan
جملات نمونه
1. He resigned as Governor of Punjab in August.
[ترجمه ترگمان]او در ماه اوت به عنوان فرماندار پنجاب استعفا داد
[ترجمه گوگل]او در ماه اوت به عنوان فرماندار پنجاب استعفا داد
[ترجمه گوگل]او در ماه اوت به عنوان فرماندار پنجاب استعفا داد
2. He had acted in accordance with the Punjab creed, but with too much enthusiasm and a few decades too late.
[ترجمه ترگمان]او مطابق با عقیده پنجاب عمل کرده بود، اما با شور و اشتیاق زیادی و چند دهه بیش از حد دیر شده بود
[ترجمه گوگل]او مطابق با معرفت پنجاب عمل کرده است، اما با شور و شوق زیاد و چند دهه خیلی دیر شده است
[ترجمه گوگل]او مطابق با معرفت پنجاب عمل کرده است، اما با شور و شوق زیاد و چند دهه خیلی دیر شده است
3. In Kashmir and Punjab, religious wars seemingly without end rage on.
[ترجمه ترگمان]در کشمیر و پنجاب، جنگ های مذهبی ظاهرا بدون خشم پایان یافت
[ترجمه گوگل]در کشمیر و پنجاب، جنگهای مذهبی ظاهرا بدون خشم پایان یافتند
[ترجمه گوگل]در کشمیر و پنجاب، جنگهای مذهبی ظاهرا بدون خشم پایان یافتند
4. Mr Mann insists that Punjab must be a homeland for the Sikhs, brought into being by a UN-supervised plebiscite.
[ترجمه ترگمان]آقای مان تاکید دارد که پنجاب باید یک سرزمین برای سیک ها باشد که توسط یک همه پرسی تحت نظارت سازمان ملل آورده شده است
[ترجمه گوگل]آقای مان، اصرار دارد که پنجاب باید یک کشور برای سیک ها باشد، که توسط یک ورزشکار تحت نظارت سازمان ملل متحد ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]آقای مان، اصرار دارد که پنجاب باید یک کشور برای سیک ها باشد، که توسط یک ورزشکار تحت نظارت سازمان ملل متحد ایجاد شده است
5. The death toll in Punjab was almost 500 in 1990, the highest for any year.
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته ها در پنجاب تقریبا ۵۰۰ نفر در سال ۱۹۹۰ است که بالاترین میزان در هر سال است
[ترجمه گوگل]تعداد تلفات در پنجاب تقریبا 500 در سال 1990 بود که بالاترین مقدار هر سال بود
[ترجمه گوگل]تعداد تلفات در پنجاب تقریبا 500 در سال 1990 بود که بالاترین مقدار هر سال بود
6. Punjab alone has over 80 m people.
[ترجمه ترگمان]تنها پنجاب بیش از ۸۰ میلیون نفر دارد
[ترجمه گوگل]پنجاب تنها بیش از 80 میلیون نفر دارد
[ترجمه گوگل]پنجاب تنها بیش از 80 میلیون نفر دارد
7. Southern Punjab is a notorious hub of sectarian and jihadi activity.
[ترجمه ترگمان]پنجاب جنوبی یک مرکز مشهور فعالیت های فرقه ای و جهادی است
[ترجمه گوگل]جنوب پنجاب یک مرکز غم انگیز فعالیت های فرقه ای و جهادی است
[ترجمه گوگل]جنوب پنجاب یک مرکز غم انگیز فعالیت های فرقه ای و جهادی است
8. Meanwhile, the uprising in Punjab has proceeded unabated.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، قیام در پنجاب بی وقفه ادامه داشته است
[ترجمه گوگل]در همین حال، قیام در پنجاب ادامه داشته است
[ترجمه گوگل]در همین حال، قیام در پنجاب ادامه داشته است
9. At least 14 people were reported dead after violence erupted during polling in local elections in the Punjab on Dec. 2
[ترجمه ترگمان]در روز ۲ دسامبر، پس از بروز خشونت در انتخابات محلی پنجاب، دست کم ۱۴ نفر کشته شدند
[ترجمه گوگل]دست کم 14 نفر پس از خشونت در خلال انتخابات محلی در پنجاب در روز 2 دسامبر به خشونت کشیده شدند
[ترجمه گوگل]دست کم 14 نفر پس از خشونت در خلال انتخابات محلی در پنجاب در روز 2 دسامبر به خشونت کشیده شدند
10. Disturbed by these developments, and having somewhat calmed Noakhall, Gandhi moved west toward the Punjab.
[ترجمه ترگمان]گاندی که از این تحولات ناراحت شده بود و تا حدی آرام شد، به سمت غرب به سمت پنجاب حرکت کرد
[ترجمه گوگل]گاندی با این تحولات روبرو شده و از نوحه تا حدودی آرام گرفته است، گاندی به سمت پنجاب حرکت کرده است
[ترجمه گوگل]گاندی با این تحولات روبرو شده و از نوحه تا حدودی آرام گرفته است، گاندی به سمت پنجاب حرکت کرده است
11. It had not been able to clarify its position on vital issues such as Punjab violence and communalism.
[ترجمه ترگمان]نتوانسته بود موضع خود در مورد مسائل حیاتی مانند خشونت پنجاب و communalism را روشن کند
[ترجمه گوگل]این نتوانست موضع خود را در مورد مسائل حیاتی مانند خشونت و جامعه مداری پنجاب توضیح دهد
[ترجمه گوگل]این نتوانست موضع خود را در مورد مسائل حیاتی مانند خشونت و جامعه مداری پنجاب توضیح دهد
12. Later that month it was announced that national and state-level elections would be held in Punjab in mid-June.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن ماه اعلام شد که انتخابات سطح ملی و ملی در اواسط ماه ژوئن در پنجاب برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]بعدا آن ماه اعلام شد که انتخابات ملی و دولتی در اواسط ماه ژوئن در پنجاب برگزار می شود
[ترجمه گوگل]بعدا آن ماه اعلام شد که انتخابات ملی و دولتی در اواسط ماه ژوئن در پنجاب برگزار می شود
13. These are words which could have been written of the Punjab in its heyday.
[ترجمه ترگمان]این ها کلماتی هستند که می توانستند در زمان اوج خود در پنجاب نوشته شوند
[ترجمه گوگل]اینها کلماتی هستند که از زمان پنجاب او نوشته شده است
[ترجمه گوگل]اینها کلماتی هستند که از زمان پنجاب او نوشته شده است
14. On June 2 16 people belonging to one family were massacred in the Punjab provincial capital, Lahore.
[ترجمه ترگمان]در روز ۲ ژوئن، ۱۶ نفر متعلق به یک خانواده در پایتخت استان پنجاب، لاهور، قتل عام شدند
[ترجمه گوگل]در روز 2 ژوئن، 16 تن از افراد متعلق به یک خانواده در ولایت پنجاب در لاهور قتل عام شدند
[ترجمه گوگل]در روز 2 ژوئن، 16 تن از افراد متعلق به یک خانواده در ولایت پنجاب در لاهور قتل عام شدند
15. In 1998 and 199 the commission reported more than 560 cases of women burned at home in Punjab.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۸ و ۱۹۹ کمیسیون گزارش داد که بیش از ۵۶۰ پرونده زنان در خانه در پنجاب سوزانده شده اند
[ترجمه گوگل]در سال های 1998 و 199 کمیسیون گزارش داد که بیش از 560 مورد زنان در خانه در پنجاب سوزانده شده است
[ترجمه گوگل]در سال های 1998 و 199 کمیسیون گزارش داد که بیش از 560 مورد زنان در خانه در پنجاب سوزانده شده است
کلمات دیگر: