کلمه جو
صفحه اصلی

copy editor


(روزنامه و موسسه ی انتشارات) سردبیر، ویراستار، ویرایشگر، مصحح

انگلیسی به فارسی

(روزنامه و مؤسسه‌ی انتشارات) سردبیر، ویراستار، ویرایشگر، مصحح


ویرایشگر کپی


انگلیسی به انگلیسی

• one who edits and headlines a newspaper; one who prepares copy for printing
copy editor, one who edits and headlines a newspaper; one who prepares copy for printing; copyreader, one who edits newspaper text; manuscript editor

جملات نمونه

1. In her new position as a copy editor, she independently, is happy and again'successful. "
[ترجمه ترگمان]او در موقعیت جدیدش به عنوان یک ویرایشگر کپی، به طور مستقل، خوشحال و دوباره موفق است \"
[ترجمه گوگل]او در موقعیت جدید خود به عنوان یک ویرایشگر کپی، به طور مستقل، خوشحال است و دوباره موفق شد '

2. Thus, Ray was the ideal editor—as well as copy editor and proofreader.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل بود - و همچنین ویراستار و proofreader
[ترجمه گوگل]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل و همچنین ویرایشگر کپی و ویرایشگر بود

3. I was a copy editor there. It was my first job in journalism.
[ترجمه ترگمان]من در آنجا یک ویرایشگر کپی بودم این اولین کار من در روزنامه نگاری بود
[ترجمه گوگل]من یک ویرایشگر کپی بودم اولین کار من در روزنامه نگاری بود

4. Be your own ruthless copy editor.
[ترجمه ترگمان]تو ویرایشگر کپی ظالمانه خودت باش
[ترجمه گوگل]سردبیر کپی خودتان باشید

5. A copy editor?" Doubtful. Most of us never had the exposure to the wide array of options in the world of work. "
[ترجمه ترگمان]یک ویرایشگر کپی؟ \" بسیاری از ما هرگز در معرض طیف گسترده ای از گزینه ها در دنیای کار قرار نگرفتند \"
[ترجمه گوگل]یک ویرایشگر کپی؟ ' مشکوک اکثر ما هرگز در معرض مجموعه گسترده ای از گزینه ها در دنیای کار نبوده ایم '

6. She has worked, on and off, as a freelance proof reader and copy editor for a national publisher.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک خواننده مستقل و ویراستار برای یک ناشر ملی کار کرده است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خواننده مستقل و ویرایشگر کپی برای یک ناشر ملی کار کرده است

7. Now incidentally I'm writing a book the title of the book is Subprime Solution; I just sent off the draft to the copy editor last Friday.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر من کتابی را می نویسم که عنوان کتاب subprime راه حل است؛ من در جمعه گذشته پیش نویس را به ویرایشگر کپی فرستادم
[ترجمه گوگل]حالا اتفاقا من یک کتاب می نویسم عنوان کتاب این است که Subprime Solution؛ من فقط پیش نویس را به روزنامه کپی رایت فرستادم

8. I had been living in Moscow for a year, working at an English-language weekly called The Russia Journal. I was a copy editor there.
[ترجمه ترگمان]من یک سال بود که در مسکو زندگی می کردم و در یک هفته نامه انگلیسی زبان به نام ژورنال روسیه کار می کردم من در آنجا یک ویرایشگر کپی بودم
[ترجمه گوگل]من مدت یکسال در مسکو زندگی کرده ام، در یک هفتهنامه انگلیسی به نام مجله روسیه مشغول به کار هستم من یک ویرایشگر کپی بودم

9. "Western people usually see dragons as cold-blooded reptiles, like snakes, " said Jonathan Haagen, copy editor for the Teens.
[ترجمه ترگمان]جاناتان Haagen، ویراستار مجله نوجوانان، گفت: \" مردم غربی معمولا اژدها را مانند خزندگان خونسرد مانند مار می بینند \"
[ترجمه گوگل]جاناتان هائان، ویراستار کپی برای نوجوانان، گفت: 'مردم غربی معمولا اژدها را به عنوان خزندگان سرماخوردگی مانند مارها می بینند '

10. The more responsible sites will quickly catch these errors and correct them, but without the expert eye of a trained copy editor, sometimes they can still go overlooked.
[ترجمه ترگمان]محل های مسئول بیشتری به سرعت این خطاها را می گیرند و آن ها را تصحیح می کنند، اما بدون چشم کارشناس یک ویرایشگر کپی آموزش دیده، گاهی اوقات آن ها می توانند نادیده گرفته شوند
[ترجمه گوگل]سایت های مسئولیت پذیر تر این اشتباهات را به سرعت انجام می دهند و آنها را تصحیح می کنند، اما بدون چشم انداز یک ویرایشگر کپی شده آموزش دیده، گاهی اوقات آنها هنوز هم می توانند نادیده گرفته شوند

11. Today I’ve got a staff of 4 writers, a copy editor, and an intern all working together.
[ترجمه ترگمان]امروز من یک کارمند ۴ نویسنده، یک ویرایشگر کپی و یک کارآموز را دارم که همگی با هم کار می کنند
[ترجمه گوگل]امروز من یک کارمند از 4 نویسنده، یک ویرایشگر کپی و یک کارآموز همه با هم کار می کنم

12. Immediately he took a job as a writer and copy editor for a music magazine.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله شغلی به عنوان نویسنده و ویراستار مجله موسیقی گرفت
[ترجمه گوگل]بلافاصله او به عنوان یک نویسنده و ویرایشگر کپی برای یک مجله موسیقی مشغول به کار شد

13. In college I had a paid job as the copy editor of the campus newspaper.
[ترجمه ترگمان]در کالج، من شغلی به عنوان ویراستار روزنامه پردیس دانشگاه داشتم
[ترجمه گوگل]در کالج من به عنوان ویراستار کپی روزنامه دانشگاه مشغول به کار بودم

14. He joined the Journal in January 1989 as a Copy Editor for the Asian edition in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]او در ژانویه ۱۹۸۹ به عنوان ویراستار کپی برای نسخه آسیایی در هنگ کنگ به مجله joined پیوست
[ترجمه گوگل]او به مجله در ژانویه 1989 به عنوان ویرایشگر کپی برای نسخه آسیایی در هنگ کنگ پیوست

پیشنهاد کاربران

کمک ویراستار، ویراستار عمومی

ویراستار مطلب آماده درج یا آماده چاپ


کلمات دیگر: