برخاستن، ر دادن، روی دادن، برامدن، قیام کردن، طلوع
arisen
برخاستن، ر دادن، روی دادن، برامدن، قیام کردن، طلوع
انگلیسی به فارسی
قسمت سوم فعل Arise
منجر شد، برخاستن، رخ دادن، بلند شدن، برامدن، طلوع کردن، قیام کردن
انگلیسی به انگلیسی
Simple Past: arose
جملات نمونه
1. a new problem has arisen
مسئله ی تازه ای به وجود آمده است.
2. Many great men have arisen from humble beginnings.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردان بزرگ از آغاز humble قیام کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان بزرگ از ابتدای فروتنی رسیده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان بزرگ از ابتدای فروتنی رسیده اند
3. A whole host of difficulties has / have arisen.
[ترجمه ترگمان]همه مشکلات و مشکلات به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]مجموعهای از مشکلات را بوجود آورده است
[ترجمه گوگل]مجموعهای از مشکلات را بوجود آورده است
4. During the night a great storm has arisen.
[ترجمه ترگمان]در طول شب توفان عظیمی برپا شد
[ترجمه گوگل]در طول شب طوفان بزرگ رخ داده است
[ترجمه گوگل]در طول شب طوفان بزرگ رخ داده است
5. A crisis has arisen in the Foreign Office.
[ترجمه ترگمان]بحران در وزارت امور خارجه به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]یک بحران در اداره امور خارجی بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]یک بحران در اداره امور خارجی بوجود آمده است
6. A vacancy has arisen in our sales department.
[ترجمه ترگمان] یه جای خالی توی بخش فروش ما پیدا شده
[ترجمه گوگل]واحدی در بخش فروش ما ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]واحدی در بخش فروش ما ایجاد شده است
7. A new crisis has arisen.
[ترجمه ترگمان]بحران جدیدی بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]بحران جدید بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]بحران جدید بوجود آمده است
8. A new difficulty has arisen.
[ترجمه ترگمان]مشکل جدیدی بوجود امده
[ترجمه گوگل]یک مشکل جدید بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]یک مشکل جدید بوجود آمده است
9. Similar problems have arisen in other contexts.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مشابهی در زمینه های دیگر نیز به وجود آمده اند
[ترجمه گوگل]مشکلات مشابه در زمینه های دیگر بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]مشکلات مشابه در زمینه های دیگر بوجود آمده است
10. This situation has arisen as a result of our serious staffing shortages.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت در نتیجه کمبود نیروی انسانی ما بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]این وضعیت به سبب کمبود کارکنان جدی ما به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]این وضعیت به سبب کمبود کارکنان جدی ما به وجود آمده است
11. Such a problem has never arisen within my recollection.
[ترجمه ترگمان]این مشکل هرگز به خاطر من پیش نیامده است
[ترجمه گوگل]چنین مشکلی در خاطره ی من به وجود نیامده است
[ترجمه گوگل]چنین مشکلی در خاطره ی من به وجود نیامده است
12. The question of choosing a successor has arisen.
[ترجمه ترگمان]مساله انتخاب جانشین شده بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]سوال انتخاب جانشین به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]سوال انتخاب جانشین به وجود آمده است
13. A number of problems have arisen.
[ترجمه ترگمان]چند مشکل بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]تعدادی از مشکلات پیش آمده است
[ترجمه گوگل]تعدادی از مشکلات پیش آمده است
14. Doubts have arisen over the viability of the schedule.
[ترجمه ترگمان]شک و تردید بر سر زنده بودن برنامه بوجود امده است
[ترجمه گوگل]شک و تردید بر روی قابلیت زندگی برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]شک و تردید بر روی قابلیت زندگی برنامه ریزی شده است
15. Many large Third World cities have arisen unaccompanied by national industrial growth.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهره ای بزرگ جهان با رشد صنعتی ملی همراه شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهرهای بزرگ جهان سوم با رشد صنعتی ملی همراه شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهرهای بزرگ جهان سوم با رشد صنعتی ملی همراه شده اند
پیشنهاد کاربران
پدیدار شدن ( در متون حقوقی )
کلمات دیگر: