کلمه جو
صفحه اصلی

coppery


مس دار,مانندمس

انگلیسی به فارسی

مسی


انگلیسی به انگلیسی

• resembling or containing copper; reddish-brown

جملات نمونه

1. the sun was hanging in a coppery dome
خورشید در گنبدی سرخگون آویخته بود.

2. Her hair had a lovely coppery sheen.
[ترجمه ترگمان]موهای او مثل برق مس مانند بود
[ترجمه گوگل]موهایش مسخره مسخره ای دوست داشتنی داشت

3. Coppery blooms and pale green foliage.
[ترجمه ترگمان]شاخ و برگ های سبز کم رنگ و برگ های سبز کم رنگ
[ترجمه گوگل]شکوفه کرم و شاخ و برگ سبز رنگ پریده

4. That coppery twang on the emergency cord that hangs tight in his gut.
[ترجمه ترگمان]مسی و twang، طناب اضطراری که در دل و روده او آویزان است
[ترجمه گوگل]این مسنجر بر روی بند ناف اضطراری قرار دارد که در روده اش تنگ است

5. His eye was alight, his color coppery, his air swagger, devil - may - care, bacchanal.
[ترجمه ترگمان]چشمانش برق می زد، رنگ مس مانند، غرور و خودبینی، شیطان - ممکن است اهمیتی داشته باشد
[ترجمه گوگل]چشم او روشن بود، مسطح رنگش، جادوگر هوا، شیطان - ممکن است - مراقبت، bacchanal

6. Speciality: Product structure: insulated gluey shell 、 coppery terminal 、 pin qty etc.
[ترجمه ترگمان]Speciality: ساختار محصول: صدفی insulated، پایانه مسی، pin qty و غیره
[ترجمه گوگل]ساختار محصول ویژه عایق پوسته چسبنده، ترمینال مسی، تعداد پین و غیره

7. The coppery waves were now clearly outlined, rising heavily one after another.
[ترجمه ترگمان]امواج مس مانند اکنون آشکارا نمایان شده بودند و یکی پس از دیگری بالا می آمد
[ترجمه گوگل]امواج مسی در حال حاضر به وضوح مشخص شده است، به شدت افزایش یکی پس از دیگری

8. Speciality: Product structure: coppery material.
[ترجمه ترگمان]Speciality: ساختار محصول: مواد مس مانند
[ترجمه گوگل]ساختار سازه های خاص محصولات مس

9. The leaves on the trees have started to turn a rich coppery colour.
[ترجمه ترگمان]برگ های درختان به رنگ مس مس غنی تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]برگ های درخت شروع به تبدیل شدن به یک رنگ غنی از مس می کنند

10. I tried to fantasize about Christine: those wondering blue eyes, that coppery red hair of hers.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم در مورد کریستین خیال پردازی کنم؛ چشمان کنجکاو آبی، موهای قرمز مسی
[ترجمه گوگل]من سعی کردم از کریستین فریاد بزنم کسانی که چشمهای آبی را می فهمیدند، که موهای سرخ مس سرشار از آن است

11. This paper introduces the performance of vacuumized and water - cooled coppery casting moulds made solely by machining.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملکرد vacuumized و قالب ریخته گری مس - سرد را معرفی می کند که تنها با ماشین کاری ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]این مقاله عملکرد قالب های قالب گیری ریخته گری کوره و آب خنک را که تنها از طریق ماشینکاری ساخته شده است معرفی می کند

12. During the eclipse, the best viewing in North America found the coppery lunar disc high in a cold winter sky, the Moon reddened by light filtering into the Earth's dark central shadow or umbra.
[ترجمه ترگمان]در طول کسوف بهترین مشاهده در آمریکای شمالی در آسمان سرد زمستانی وجود دارد، ماه از فیلتر نور به سایه مرکزی تاریک زمین یا umbra سرخ شد
[ترجمه گوگل]در طی زلزله، بهترین مشاهده در آمریکای شمالی، دیسک قمر مس را در یک زمستان سرد زمستانی یافت، ماه که از طریق فیلتر نور به سایه مرکزی تاریک زمین یا تنگه قرمز شد


کلمات دیگر: