کلمه جو
صفحه اصلی

companions


قانون ـ فقه : صحابه

جملات نمونه

1. evil companions seduced her
همنشینان نابکار او را از راه به در بردند.

2. he and his companions went to the hotel
او و همراهانش به هتل رفتند.

3. he gambled too much and had too many unlikely companions
او خیلی قمار می کرد و دوستان ناباب زیادی داشت.

پیشنهاد کاربران

همراهان

همنشینان


کلمات دیگر: