کلمه جو
صفحه اصلی

inattention


معنی : عدمتوجه، بی اعتنایی، بی توجهی، بی اعتنا بودن
معانی دیگر : قصور، محل نگذاشتن

انگلیسی به فارسی

عدم توجه، محل نگذاشتن، بی اعتنا بودن، بی توجهی، بی اعتنایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: lack of attentiveness; neglect.
متضاد: attention, concentration
مشابه: disregard, neglect, oversight

- His inattention caused him to miss some points that would end up being on the test.
[ترجمه ترگمان] بی توجهی او باعث شد بعضی نکات را از دست بدهد که در امتحان قرار می گرفت
[ترجمه گوگل] نادیده گرفتن او موجب شد تا برخی از نقاطی که در آزمون می گذرد از دست بدهند

• lack of attention, heedlessness; negligence
inattention is lack of attention to what is being said or done.

مترادف و متضاد

عدم توجه (اسم)
carelessness, inattention

بی اعتنایی (اسم)
slight, defiance, insouciance, incaution, scorn, inattention, incuriosity

بی توجهی (اسم)
inadvertence, inadvertency, inattention, incuriosity

بی اعتنا بودن (اسم)
inattention

جملات نمونه

1. He was dismissed for inattention to his duty.
[ترجمه ترگمان]به خاطر بی توجهی به وظیفه اش از او مرخص شد
[ترجمه گوگل]او برای وظایف خود به خاطر بی توجهی اخراج شد

2. He preceded his speech with a warning against inattention.
[ترجمه ترگمان]او با یک اخطار قبلی در برابر بی توجهی پیش رفت
[ترجمه گوگل]او پیش از سخنرانی خود با هشدار در برابر بی توجهی پیش رفت

3. The accident was the result of a moment's inattention.
[ترجمه ترگمان]تصادف ناشی از بی توجهی یک لحظه بود
[ترجمه گوگل]حادثه ناشی از نادیده گرفتن لحظه ای بود

4. One moment of inattention when driving could be fatal.
[ترجمه ترگمان]یک لحظه از بی توجهی، وقتی که رانندگی می توانست کشنده باشد
[ترجمه گوگل]یک لحظه نادیده گرفتن هنگام رانندگی می تواند مرگبار باشد

5. The slightest little bit of inattention can let something slip through.
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین نشانی از بی توجهی می تواند از درون آن عبور کند
[ترجمه گوگل]کوچکترین کمی نادیده گرفتن می تواند چیزی را از بین ببرد

6. They complained about his inattention to his patients.
[ترجمه ترگمان]آن ها از بی توجهی او به بیمارانش شکایت کردند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد عدم توجه خود به بیماران خود شکایت کردند

7. Vital evidence had been lost through a moment's inattention.
[ترجمه ترگمان]شواهد موجود در یک لحظه از بی توجهی ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]شواهد حیاتی از طریق نادیده گرفتن لحظه ای از دست رفته بود

8. The inattention, the nothingness, the neglect hurt them deeply.
[ترجمه ترگمان]بی توجهی، the، غفلت آن ها را عمیقا آزار می داد
[ترجمه گوگل]بی توجهی، بی هیچ چیز، غفلت به آنها عمیقا صدمه می زند

9. Drug use and inattention by lawyer Richard Horwitz were cited as factors in that crash.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد مخدر و بی توجهی وکیل ریچارد Horwitz به عنوان عوامل در این تصادف ذکر شد
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد مخدر و بی توجهی توسط وکیل ریچارد هاویتز به عنوان عوامل در این تصادف ذکر شده است

10. Henry VIII's inattention to business was a constant irritation to his servants.
[ترجمه ترگمان]بی توجهی هنری هشتم نسبت به کسب وکار مایه آزردگی خاطر خدمتکاران او بود
[ترجمه گوگل]بی توجهی هنری هشت به کسب و کار، باعث تحریک همیشگی بندگانش شد

11. But it was almost hopeless, her inattention to bathing being only one of her failings.
[ترجمه ترگمان]اما دیگر امیدی نداشت، بی توجهی به آب تنی فقط یکی از خطاهای او بود
[ترجمه گوگل]اما تقریبا ناامید شد، نادیده گرفتن او به حمام بودن تنها یکی از نارسایی های او بود

12. Several workers were fired for inattention to their duties.
[ترجمه ترگمان]چندین کارگر به خاطر بی توجهی به وظایف خود اخراج شدند
[ترجمه گوگل]چندین کارگر به علت بی توجهی به وظایفشان اخراج شدند

13. Rope breaks usually occur through inattention and getting badly out of position.
[ترجمه ترگمان]طناب دار معمولا از طریق بی توجهی رخ می دهد و به شدت از موقعیت خارج می شود
[ترجمه گوگل]شکستن طناب معمولا از طریق بی توجهی و بی توجهی به وضعیت بدست می آید

14. This inattention to politics allows even egalitarian feminists to adopt woman-centred arguments when dealing with cultural issues.
[ترجمه ترگمان]این بی توجهی به سیاست حتی به feminists egalitarian اجازه می دهد که استدلال های زنان محور هنگام برخورد با مسائل فرهنگی را قبول کنند
[ترجمه گوگل]این نادیده گرفتن به سیاست، حتی در مورد مسائل فرهنگی حتی فمینیست های مساواتطلبی اجازه می دهد تا استدلال های زن محور را اتخاذ کنند

15. What other organization would claim such inattention to details like pricing and luxury suites?
[ترجمه ترگمان]چه سازمان دیگری چنین بی توجهی را به جزئیات مانند قیمت گذاری و مجموعه های لوکس ادعا می کند؟
[ترجمه گوگل]چه سازمان دیگری چنین نادیده ای را به جزئیات مانند قیمت گذاری و سوئیت های لوکس می دهد؟

پیشنهاد کاربران

Rash, careless, touthless


کلمات دیگر: