کلمه جو
صفحه اصلی

immure


معنی : محصور کردن، در دیوار قرار دادن، در چهار دیوار نگاهداشتن، زندانی کردن
معانی دیگر : لای جرز گذاشتن، لای دیوار گذاشتن، در دیوار مدفون کردن

انگلیسی به فارسی

در چهار دیوار نگاه داشتن، محصور کردن، زندانی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: immures, immuring, immured
مشتقات: immurement (n.)
(1) تعریف: to confine within or as though within walls; shut in.
مشابه: enclose

(2) تعریف: to build into or bury in a wall.

• confine, imprison; enclose within walls

مترادف و متضاد

محصور کردن (فعل)
close, embay, wall, surround, enclose, compass, embower, ensphere, immure, inclose, mure

در دیوار قرار دادن (فعل)
immure

در چهار دیوار نگاهداشتن (فعل)
immure

زندانی کردن (فعل)
incarcerate, quad, immure, send up

جملات نمونه

1. He was immured in a dark room.
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق تاریک محبوس شده بود
[ترجمه گوگل]او در یک اتاق تاریک حرکت کرد

2. He immured himself in a small room to work undisturbed.
[ترجمه ترگمان]خود را در اطاقی کوچک محبوس کرده بود که بدون مزاحمت کار کند
[ترجمه گوگل]او خود را در یک اتاق کوچک به کار خود ادامه داد

3. At the age of 86 he was immured in his house by infirmity.
[ترجمه ترگمان]در سن ۸۶ سالگی در خانه خود از ضعف و ناتوانی محبوس شده بود
[ترجمه گوگل]در سن 86 سالگی، او در خانه اش از نظر ناتوانی رها شده بود

4. Immured in a dark airless cell, the hostages waited six months for their release.
[ترجمه ترگمان]گروگان ها شش ماه پس از آزادی خود در یک سلول تاریک در هوای تاریک منتظر ماندند
[ترجمه گوگل]گروگان ها در یک سلول بی هوشی تاریک وارد شدند و گروگان ها شش ماه برای آزادی آنها منتظر ماندند

5. The criminal was immured in a dark prison for many years.
[ترجمه ترگمان]مجرم به مدت چندین سال در زندان تاریک بستری شد
[ترجمه گوگل]جنایتکار در چندین سال در یک زندان تاریک زندانی شده است

6. She immured herself in books this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خود را در کتاب ها محبوس کرده بود
[ترجمه گوگل]او امروز صبح در کتاب های خود غرق شده است

7. Similarly, the sentence-grammarian can not remain immured from the discourse he encounters in his daily life.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، دستور زبان دستور زبان، نمی تواند از گفتمان که در زندگی روزانه اش با آن مواجه است، منزوی بماند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، حکم گرامری نمی تواند از گفتمان او در زندگی روزمره خود بی حرکت بماند

8. He immure himself in a small room to work undisturbed.
[ترجمه ترگمان]او خود را در اتاقی کوچک برای کار گذاشته بود که بدون مزاحمت کار کنند
[ترجمه گوگل]او خود را در یک اتاق کوچک برای کار کردن با دست نخورده حرکت می دهد

9. On consideration, it seemed a pity to waste this beautiful weather immured in her cabin.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که حیف است این هوای زیبا را در کابین خود waste
[ترجمه گوگل]در نظر گرفتن، به نظر می رسید تاسف این هدر رفتن آب و هوای زیبا در کابین خود را تحمل کرد

10. Whiplike, graceful thrilling metal dendrites drawing images from the air, bringing brotherhood, communion to Immured apartment people.
[ترجمه ترگمان]تصاویر متحرک و زیبایی که تصاویر را از هوا ترسیم می کردند، اخوت و اخوت و communion را به آپارتمان immured منتقل می کردند
[ترجمه گوگل]جالب توجه، جادوگران جادویی از دندریت های فلزی تصویر را از هوا، اختراع برادران، پیوستن به افراد آپارتمانی مهاجم

11. Word spreads that the bridge company will pay a rich reward to the family of anyone who volunteers to be immured.
[ترجمه ترگمان]خبر منتشر شده مبنی بر اینکه شرکت پل به خانواده افرادی که داوطلب شده اند پاداش خواهد داد
[ترجمه گوگل]ورد گسترش می یابد که شرکت پل یک پاداش غنی برای خانواده ای از هرکسی که داوطلب می شود از بین برود، پرداخت می کند

12. In time, the infection became known as " Acquired Immure Deficiency Syndrome "
[ترجمه ترگمان]به مرور زمان عفونت به نام سندرم کاستی اکتسابی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در طی زمان، عفونت به عنوان 'سندرم کمبود دریافت شده' شناخته شد

13. Aids is a very terrible disease and focused on by more and more people in modern times. Its full name is Acquired Immure Deficiency Syndrome, which is caused by immunodeficiency virus.
[ترجمه ترگمان]ایدز یک بیماری بسیار وحشتناک است و بر روی افراد بیشتر و بیشتر در دوران مدرن تمرکز دارد نام کامل آن نام سندرم کاستی Immure است که ناشی از ویروس نقص ایمنی اکتسابی است
[ترجمه گوگل]ایدز یک بیماری بسیار وحشتناک است و بیشتر و بیشتر افراد در دوران مدرن متمرکز شده است نام کامل آن سندرم کمبود ناخواسته است که به علت ویروس نقص ایمنی ایجاد می شود


کلمات دیگر: