کلمه جو
صفحه اصلی

in toto


معنی : تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم
معانی دیگر : (لاتین) رویهم، جمعا، با هم، کاملا، تماما

انگلیسی به فارسی

(لاتین) رویهم، جمعا، روی هم رفته


به طور کلی، تماما، کاملا، با هم، روی هم رفته


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: (Latin) completely; in all; totally.
مشابه: in full

مترادف و متضاد

تماما (قید)
well, altogether, all, quite, wholly, fully, throughout, in toto, stark, teetotally, hand-and-foot

کاملا (قید)
outright, exactly, altogether, quite, smack, whole-hog, wholly, fully, entirely, totally, thru, in toto, teetotally, hand-and-foot, utterly, scot and lot, soundly, throughly

روی هم رفته (قید)
altogether, overall, totally, all-told, by and large, in toto

با هم (قید)
altogether, vis-a-vis, in toto, together, simultaneously

جملات نمونه

1. The proposal was accepted in toto.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد به طور کلی پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد در این مورد پذیرفته شد

2. The available information amounts to very little in toto.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات موجود به طور کلی به طور کامل کم است
[ترجمه گوگل]اطلاعات موجود به اندازه کافی کم است

3. They accepted the plan in toto.
[ترجمه ترگمان]آن ها نقشه را به طور کامل پذیرفتند
[ترجمه گوگل]آنها این طرح را پذیرفتند

4. The paper reprinted the article in toto.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور کامل مقاله را مجددا به چاپ رساند
[ترجمه گوگل]این مقاله این مقاله را دوباره چاپ کرد

5. They bought the business in toto ; in recommendations were adopted in '.
[ترجمه ترگمان]آن ها کسب وکار را به طور کلی خریدند، و در توصیه ها در این مورد قبول شدند
[ترجمه گوگل]آنها کسب و کار را در toto خرید؛ در توصیه ها در '

6. On this question I differ from you in toto.
[ترجمه ترگمان]من به طور کلی با تو فرق دارم
[ترجمه گوگل]در این سوال من از شما در توت متفاوت است

7. This is 1294 historical record in Toto .
[ترجمه ترگمان]این یک رکورد تاریخی ۱۲۹۴ در توتو است
[ترجمه گوگل]این 1294 سابقه تاریخی در Toto است

8. In recommendations were adopted in toto.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی توصیه ها به طور کامل پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]در توصیه ها در toto مورد استفاده قرار گرفت

9. They bought the business in toto.
[ترجمه ترگمان]آن ها کسب وکار را به طور کلی خریدند
[ترجمه گوگل]آنها کسب و کار را در toto خرید

10. A wise decision is being awaited, not just for the sake of job market per se, but for the sake of our nation in toto .
[ترجمه ترگمان]تصمیم عاقلانه ای در انتظار است نه تنها به خاطر بازار کار بلکه برای کشور ما به طور کلی
[ترجمه گوگل]تصمیم عاقلانه در انتظار نیست، نه فقط به خاطر بازار کار به جای خود، بلکه به خاطر ملت ما در آن است

11. The author points out that the principles behind Western conservation need to be ardently studied, but they cannot be applied in toto to Chinese buildings.
[ترجمه ترگمان]نویسنده اشاره می کند که اصول پشت حفاظت غربی باید با شور و اشتیاق مورد مطالعه قرار گیرند، اما نمی توانند به طور کامل به ساختمان های چینی اعمال شوند
[ترجمه گوگل]نویسنده معتقد است که اصول حفاظت از غربی باید به شدت مورد مطالعه قرار گیرد، اما آنها نمی توانند در ساختمان های چینی استفاده شوند

12. If you carelessly cite a source or inadvertently copy a sentence in toto without adequate attribution, you run the risk of being accused of plagiarism.
[ترجمه ترگمان]اگر شما بدون توجه به یک منبع یا ناخواسته یک جمله را به طور کامل بدون اختیار کافی ذکر کنید، ریسک متهم شدن به سرقت ادبی را رد می کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما بی دقتی یک منبع را ذکر کرده اید یا به طور تصادفی یک حکم را به هیچ عنوان کپی نکنید، احتمال خطر متهم شدن به سرقت ادبی وجود دارد

13. Each project differs from the next in its formal and visual language, yet somehow, in toto, they achieve a dialogue that works.
[ترجمه ترگمان]هر پروژه با زبان رسمی و تصویری آن متفاوت است، با این حال به طور کلی، آن ها به طریقی به گفتگویی دست می یابند که کارساز است
[ترجمه گوگل]هر پروژه در متن زبان رسمی و بصری از بعدی متفاوت است، با این حال، به نوعی، به طوری که به یک گفت و گو که کار می کند

14. During the eighth century, Chinese civility was not only assimilated, it was reproduced in toto.
[ترجمه ترگمان]در طی قرن هشتم، تمدن چینی نه تنها همانندسازی شد، بلکه به طور کامل تکثیر شد
[ترجمه گوگل]در طول قرن هشتم، تمایل چینی نه تنها جذب شده بود، بلکه به تدوین آن نیز بازمی گردد

پیشنهاد کاربران

در مجموع، همگی، تماما، کاملا، اجماعا، از همه جهت، یکسره، به کلی

در مجموع


کلمات دیگر: