1. Such an inevitable conflict, together with the impracticability of Philosophical Education, is vividly illustrated in Plato's Cave-Metaphor.
[ترجمه ترگمان]این تضاد اجتناب ناپذیر، همراه با impracticability تعلیمات فلسفی، به طور واضح در غار افلاطون شکل می گیرد - استعاره
[ترجمه گوگل]چنین نزاعی اجتناب ناپذیری، همراه با غیرقابل اجرا بودن آموزش فلسفی، به وضوح در غار و متافور افلاطون نشان داده شده است
2. In this paper, in order to remedy the impracticability of classical guidance algorithm in engineering, we have presented an autonomous guidance strategy based on optimal states feedback technology.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، برای اصلاح ساختار الگوریتم راهنمایی کلاسیک در مهندسی، ما یک استراتژی راهنمایی خودکار مبتنی بر فن آوری بازخورد حالت بهینه ارائه کرده ایم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، به منظور اصلاح غیرقابل اجرا بودن الگوریتم هدایت کلاسیک در مهندسی، ما یک استراتژی هدایت مستقل بر اساس تکنولوژی بازخورد حالت مطلوب ارائه کرده ایم
3. Due to the characteristic of technical impracticability, it is hard to calculate the cost of remedying contaminated soil and groundwater.
[ترجمه ترگمان]به خاطر مشخصه of فنی، محاسبه هزینه اصلاح خاک آلوده و آب های زیرزمینی دشوار است
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی غیرقابل کاربرد فنی، سختی در برآورد هزینه های آب آلوده و آب زیرزمینی محاسبه می شود
4. The word practicable means that the employer must prove the impracticability of precautions.
[ترجمه ترگمان]کلمه ممکن است به این معنی باشد که کارفرما باید the اقدامات احتیاطی را ثابت کند
[ترجمه گوگل]کلمه عملی ممکن است بدین معنی باشد که کارفرما باید اقدامات احتیاطی غیر عملی انجام دهد
5. But the prohibition policy of wine did not satisfy the rulers'wishes, the vast distance between the sublimate decision and real operation declarated the impracticability of the policy.
[ترجمه ترگمان]اما سیاست منع مشروبات الکلی خواسته های حاکمان را برآورده نمی کرد، فاصله گسترده بین تصمیم sublimate و عملیات واقعی declarated سیاست بود
[ترجمه گوگل]اما سیاست ممنوعیت شراب، رعایت قوانین حاکم را رعایت نمی کرد؛ فاصله وسیع بین تصمیم گیری و تصمیم گیری در مورد عملیات واقعی، غیرقابل اجرا بودن سیاست را اعلام کرد
6. The invalid contract in China bears the legal characteristics of illegality, impracticability, original invalidity and deserved invalidity.
[ترجمه ترگمان]قرارداد نامعتبر در چین دارای ویژگی های قانونی غیرقانونی بودن، impracticability، بی اعتباری اصلی و بی اعتباری و بی اعتباری است
[ترجمه گوگل]قرارداد نامناسب در چین دارای ویژگی های قانونی غیرقانونی، غیرقابل اجرا بودن، ناتوانی اولیه و عدم توانایی سزاوار است
7. The main management item of the company is unmanned and responsible, purchase, the plan such as sales promotion all approves impracticability because of unmanned autograph.
[ترجمه ترگمان]مورد اصلی مدیریت این شرکت بدون سرنشین است و مسیول، خرید، برنامه ای مانند تبلیغ فروش همه impracticability را به خاطر رونمایی از بدون سرنشین آن تایید می کند
[ترجمه گوگل]آیتم اصلی مدیریت شرکت بدون سرنشین و مسئول، خرید، برنامه ای از قبیل ارتقاء فروش است که تمامیت غیرقابل پذیرش بودن را به دلیل انباشته بدون سرنشین، تایید می کند
8. The weakness of Chinese current research situation is shown on its impracticability in execution, and serious problems in the theory system itself .
[ترجمه ترگمان]ضعف وضعیت تحقیقات فعلی چین بر روی impracticability در اجرا و مشکلات جدی در خود سیستم تیوری نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]ضعف وضعیت تحقیقات فعلی چینی بر روی عدم امکان اجرای آن و مشکلات جدی در نظام تئوری خود نشان داده شده است