1. Toast hazelnuts on a baking sheet until the skins char.
[ترجمه ترگمان]Toast hazelnuts روی یک ورقه پخت تا ماهی قزل آلای پوست
[ترجمه گوگل]فندق نان تست بر روی یک ورق پخت تا زمانی که چرم پوسته باشد
2. Using two forks, dip in the skinned hazelnuts, and stir until coated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از دو چنگال، دیپ در پوست تیره پوست، و تکان دادن تا زمانی که پوشش داده شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از دو چنگال، فرو بردن در فندق پوست پوست، و هم بزنید تا پوشش داده شود
3. Planters Plantation Mix is a combination of almonds, hazelnuts, peanuts and raisins.
[ترجمه ترگمان]Planters Plantation، ترکیبی از بادام، hazelnuts، بادام زمینی و کشمش است
[ترجمه گوگل]Planting Plantation Mix ترکیبی از بادام، فندق، بادام زمینی و کشمش است
4. And hazelnut stuffed aubergines, mozzarella cheese, parmesan, the tiniest button mushrooms she could find.
[ترجمه ترگمان]و فندق، پنیر mozzarella پنیر، parmesan، the که می توانست پیدا کند
[ترجمه گوگل]و بادام زمینی سرخ شده با فندق، پنیر موزارهلا، پارمسان، قارچ دکمه ای کوچک که می تواند پیدا کند
5. The female hazelnut flowers have extended their tiny purple tongues, but the male flowers resemble those of the alders.
[ترجمه ترگمان]گل های hazelnut زن زبان های کوچک ارغوانی خود را گسترش داده اند، اما گل های نر شبیه به گله ای of هستند
[ترجمه گوگل]گلهای زنانه فندق زبانهای بنفش کوچک خود را گسترش داده اند، اما گلهای مردانه شبیه به هویج است
6. Hazelnuts will grow in ordinary soil and are a joy unless you have squirrels in the neighborhood.
[ترجمه ترگمان]hazelnuts در خاک معمولی رشد خواهند کرد و یک شادی هستند، مگر اینکه سنجاب ها را در همسایگی خود داشته باشید
[ترجمه گوگل]فندق در خاک معمولی رشد می کند و لذت می برد مگر اینکه شما در محله شما سنجاب داشته باشید
7. Maybe Grandma will make some hazelnut pudding.
[ترجمه ترگمان]شاید مامان بزرگ یه مقدار دسر فندق درست کنه
[ترجمه گوگل]شاید مادر بزرگ برخی از پودینگ فندق را تهیه کند
8. Nut trees such as filbert, hazelnut and yellowhorn produce well with only sun in the morning.
[ترجمه ترگمان]درختان مفید و مفید نظیر filbert، hazelnut و yellowhorn تنها با خورشید در صبح به خوبی تولید می کنند
[ترجمه گوگل]درختان گردو مانند فیلتر، فندق و زردآلو به خوبی با صبحانه خورشید تولید می شود
9. When filled with hazelnut pastry cream, they are a real treat.
[ترجمه ترگمان]، وقتی که پر از خامه فندق بود اونا یه درمان واقعی هستن
[ترجمه گوگل]هنگامی که با کرم خردل فندق پر می شود، آنها یک درمان واقعی هستند
10. The content of unsaturated fatty acid in hazelnut oil is approximately 9
[ترجمه ترگمان]محتوای اسیده ای چرب اشباع نشده در روغن hazelnut تقریبا ۹ است
[ترجمه گوگل]محتوای اسید چرب اشباع نشده در روغن فندق تقریبا 9 است
11. Hazelnut nut maturity and variety of closely related species and climatic conditions.
[ترجمه ترگمان]بلوغ nut و انواع مختلف مربوط به شرایط آب و هوایی
[ترجمه گوگل]بلوط مهره فندق و انواع مختلف گونه های مرتبط با آن و شرایط آب و هوایی
12. Hazelnut shell brown pigment oxidation in vitro experiments showed that the pigment had scavenging effects on hydroxyl radical, superoxide anion radical and aliphatic radicals on lipid-per oxidation.
[ترجمه ترگمان]اکسید hazelnut پوسته قهوه ای پوسته شده در آزمایش ها in vitro نشان می دهد که پودر pigment بر رادیکال هیدروکسیل، superoxide آنیون superoxide و رادیکال های آلیفاتیک در هر اکسیداسیون تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]اکسیداسیون رنگدانه قهوه ای فندق در آزمایشی in vitro نشان داد که رنگدانه اثرات فرسایش دهنده رادیکال های هیدروکسیل، رادیکال سوپراکسید آنیونی و رادیکال های آلفا را بر لیپید در هر اکسیداسیون دارد
13. Spice-based flavored coffee can either be cinnamon hazelnut or cinnamon almond praline.
[ترجمه ترگمان]قهوه طعم شده با طعم ادویه می تواند دارچین hazelnut یا دارچین cinnamon باشد
[ترجمه گوگل]قهوه با طعم ادویه مبتنی بر ادویه می تواند حاوی فندق دارچین یا پریلین بادام میوه باشد