معنی : بوده، بوده است
معانی دیگر : (عامیانه - شخص یا چیزی که سابقا متداول یا موثر بوده است ولی نه اکنون) دیروزین، از کارافتاده، آدم از دور خارج شده، سابقا
has been
معنی : بوده، بوده است
معانی دیگر : (عامیانه - شخص یا چیزی که سابقا متداول یا موثر بوده است ولی نه اکنون) دیروزین، از کارافتاده، آدم از دور خارج شده، سابقا
انگلیسی به فارسی
بوده، بوده است، سابقا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who is no longer capable of, effective at, or valued for something he or she once did well.
- He hadn't published a song for years and was convinced he had become a has-been as a songwriter.
[ترجمه ترگمان] او سال ها بود که یک آهنگ منتشر نکرده بود و متقاعد شده بود که او به عنوان یک شاعر شناخته شده است
[ترجمه گوگل] او چند ساله آهنگی را منتشر نکرده بود و متقاعد شده بود که او به عنوان یک ترانه ساز تبدیل شده است
[ترجمه گوگل] او چند ساله آهنگی را منتشر نکرده بود و متقاعد شده بود که او به عنوان یک ترانه ساز تبدیل شده است
• a has-been is a person who used to be important or successful, but is not now; an informal word.
مترادف و متضاد
بوده (فعل کمکی)
has been
بوده است (فعل کمکی)
has been
پیشنهاد کاربران
معنی has ben و have been را میخواهم به تنهایی و استفاده شده در جمله کوتاه میخواهم
آدم از دور خارج شده
بوده است
سلام . . . . has been که شما می خواهید فکر کنم برای present perfect passive باشد که به منعنای بوده است و توسط یکی انجام شده عملش
اُمّل - از رده خارج شده
کلمات دیگر: