کلمه جو
صفحه اصلی

jocundity


معنی : خوشی، شوخ طبعی
معانی دیگر : شو  طبعی

انگلیسی به فارسی

شوخ طبعی


jocundity، خوشی، شوخ طبعی


انگلیسی به انگلیسی

• cheerfulness, jolliness; amusing remark

مترادف و متضاد

خوشی (اسم)
fun, rejoicing, gaiety, glee, exhilaration, mirth, merriment, spree, solace, pleasure, delight, joy, enjoyment, gust, ball, frolic, festivity, gasser, jollification, consolation, joyfulness, gladness, jollity, merrymaking, lark, hilarity, jamboree, jocundity, pleasance, joyance, laverock

شوخ طبعی (اسم)
prank, jocundity

جملات نمونه

1. I can not but be happy in the jocundity of your company.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم در the شرکت شما خوشبخت باشم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم در خوشبختی شرکت شما خوشحال باشم

2. People look for jocundity, I just wanna know where it has gone.
[ترجمه ترگمان]، مردم دنبال \"jocundity\" میگردن فقط می خوام بدونم کجا رفته
[ترجمه گوگل]مردم به دنبال شادمانی هستند، من فقط می خواهم بدانم کجا رفته است

3. I can not but is happy in the jocundity of your company.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم بگویم که از مصاحبت تو راضی هستم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم از خوشحالی در مورد شرکت شما خوشحال باشم

4. Old people aspire after knowledge, jocundity, feat, and even love, just as an old tree drawn green, or an old tree adorned with flowers, may also be beautiful.
[ترجمه ترگمان]افراد مسن به دنبال کسب دانش، jocundity، شاهکار، و حتی عشق هستند، درست مثل یک درخت قدیمی که سبز شده باشد، یا یک درخت قدیمی که با گل تزیین شده باشد، ممکن است زیبا باشد
[ترجمه گوگل]افراد سالخورده پس از دانش، jocundity، شاهکار، و حتی عاشق می شوند، درست مثل یک درخت قدیمی که سبز شده است، یا درخت قدیمی که با گل تزئین شده است، ممکن است زیبا باشد

5. I could not but be happy in the jocundity of your company.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم در مصاحبت با شما خوشبخت باشم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم در خوشبختی شرکت شما خوشحال باشم

6. It is irresistible forces in your mind, like inexhaustible sorrow accompanying wandering, like immeasurable hollowness after jocundity .
[ترجمه ترگمان]نیروی مقاومت ناپذیر در ذهن شما، مانند اندوهی بی پایان که پس از jocundity بی پایان به گردش می رود، مقاومت ناپذیر است
[ترجمه گوگل]نیروهای مقاومت ناپذیر در ذهن شما، مانند غم و اندوه ناتمام همراه با سرگردان، مانند تلخی های غیر قابل اندازه گیری پس از jocundity

7. An old locust is singing "LA, LA, and LA! "It is the last jocundity. —Yes, the winter is coming!
[ترجمه ترگمان]یک ملخ کهنه، \"لس آنجلس، لس آنجلس، و لس آنجلس\" را می خواند \" این آخرین jocundity است - بله، زمستان دارد می آید!
[ترجمه گوگل]یک مارماهی قدیمی آواز می خواند 'LA، LA، LA! 'این آخرین jocudity است بله، زمستان در حال آمدن است!

8. I pray that the dings would bring blessedness and jocundity to your family. Merry Christmas!
[ترجمه ترگمان]دعا می کنم که برای خانواده شما سعادت و سعادت و سعادت و سعادت نصیب خانواده شما شود کریسمس مبارک - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]من دعا می کنم که حوادث باعث خوشحالی و ناراحتی خانواده شما خواهد شد کریسمس مبارک!


کلمات دیگر: