کلمه جو
صفحه اصلی

immerge


معنی : غوطه دادن، فرو بردن، فرو رفتن
معانی دیگر : (در مطلبی) غرق شدن، رجوع شود به: immerse، (در آبگونه) فرورفتن و ناپدید شدن، فرو کردن، غوطه دادن در اب یا مایع دیگری، غسل ارتماسی دادن

انگلیسی به فارسی

فرو بردن، غوطه دادن(در آب یا مایع دیگری)، غسل ارتماسی دادن، فرو رفتن


لرزیدن، فرو رفتن، فرو بردن، غوطه دادن


مترادف و متضاد

غوطه دادن (فعل)
soak, cause to dive, dunk, immerse, cause to duck, plunge, immerge

فرو بردن (فعل)
stick, sink, pick, ram, immerse, plunge, swallow, dig in, stab, gulp, immerge, ingulf

فرو رفتن (فعل)
founder, merge, sink, dive, immerge

جملات نمونه

1. no need to immerge further into this topic
نیازی نیست که بیش از این وارد این موضوع بشوی.

2. I saw his head immerge into water.
[ترجمه ترگمان]سر او را دیدم که در آب فرو می رود
[ترجمه گوگل]من سرش را در آب دیدم

3. There is no need to immerge further into this topic.
[ترجمه ترگمان]نیازی به توضیح بیشتر در این موضوع نیست
[ترجمه گوگل]لازم نیست بیشتر به این موضوع بپردازید

4. Heat evaporate face water very hot, with towel immerge, pigheaded dry rear cover is in 5 minutes on the face.
[ترجمه ترگمان]آب با آب داغ بسیار داغ و با حوله immerge خشک است و پوشش عقب تر در ۵ دقیقه روی صورت قرار دارد
[ترجمه گوگل]تبخیر تبخیر آب با آب بسیار داغ، با حوله خالی می شود، جلوی خشکی خمیردندان در 5 دقیقه روی صورت است

5. How was it for you to immerge yourself in this totally different kind of movie?
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی خودت رو تو این فیلم کاملا متفاوت نشون بدی؟
[ترجمه گوگل]چطور بود که شما در این فیلم کاملا متفاوت از خودتان نفوذ کنید؟

6. Do not immerge the resin to the soldering stove.
[ترجمه ترگمان]چسب را روی اجاق لحیم کاری قرار ندهید
[ترجمه گوگل]رزین را به اجاق لحیم کاری ندهید

7. The leadership's belief should immerge into the administration gradually.
[ترجمه ترگمان]عقیده رهبری باید به تدریج وارد دولت شود
[ترجمه گوگل]اعتقاد رهبری باید به تدریج وارد دولت شود

8. With the development of foreign exchange of politics, economy, culture and so on, China English starts to immerge into the category of world English .
[ترجمه ترگمان]با توسعه مبادلات خارجی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و غیره، زبان انگلیسی چینی شروع به immerge به مقوله انگلیسی جهانی می کند
[ترجمه گوگل]با توسعه ارز خارجی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و غیره، چین انگلیسی شروع به وارد شدن به رده جهانی انگلیسی می کند

9. Those stories happened when one was young and rash are like newly sliced fresh lemons, and the acerbic fragrance they give out immerge slowly into the lines of history.
[ترجمه ترگمان]این داستان ها وقتی رخ دادند که یکی از آن ها جوان و تند بود، مانند لیمو ترش تازه بریده شده، و عطر acerbic که آن ها را به آرامی به خطوط تاریخ عرضه می کنند
[ترجمه گوگل]این داستان ها زمانی اتفاق می افتد که یک جوان جوان باشد و بثورات مانند لیمو تازه تازه برش خورده است و عطر آرگکی آنها را به آرامی وارد خطوط تاریخ می کند

10. There isn't any disrepair on the microcosmic surface of CAF, and the sol can immerge into the holes of the alumina foil.
[ترجمه ترگمان]هیچ عیب و نقصی در سطح microcosmic of وجود ندارد و sol می تواند به درون سوراخ های فویل آلومینا نفوذ کند
[ترجمه گوگل]هیچ نقصی در سطح میکروکوزمی CAF وجود ندارد و نمک میتواند به سوراخ فویل آلومینا نفوذ کند

11. The invention discloses a surface treating method for welding points. The method uses an alkaline buffer solution and makes a welding point immerge into the alkaline buffer solution.
[ترجمه ترگمان]اختراع یک روش برخورد سطحی برای نقاط جوش را نشان می دهد این روش از یک محلول بافر قلیایی استفاده می کند و نقطه جوش را به محلول بافر قلیایی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]این اختراع روش درمان سطح برای نقاط جوشکاری را تشریح می کند این روش از محلول بافر قلیایی استفاده می کند و یک نقطه جوشکاری را در محلول بافر قلیایی قرار می دهد

12. The key techniques of the monitor software is how to go along with the information exchange and immerge between computer of industry control and peripheral instruments.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های کلیدی نرم افزار نظارت بر این است که چگونه با تبادل اطلاعات و ارتباط بین کامپیوتر کنترل صنعت و ابزارهای جانبی، همراه شود
[ترجمه گوگل]تکنیک های کلیدی نرم افزار مانیتورینگ این است که چگونه با تبادل اطلاعات و وارد شدن به کامپیوتر از کنترل صنعت و وسایل جانبی محیطی حرکت کنید

13. As Chase progresses through the investigation, startling secrets about her past life begin to immerge.
[ترجمه ترگمان]همچنان که چیس در جریان تحقیقات پیشرفت می کنه رازهای حیرت انگیز زندگیش در مورد زندگی گذشته اون شروع می شه
[ترجمه گوگل]همانطور که چیس از طریق تحقیقات پیشرفت می کند، اسرار وحشتناکی در مورد زندگی گذشته او شروع به فرو ریختن می کند

14. The composition and variation of the bacterial films on the immerge seawater material surfaces were investigated.
[ترجمه ترگمان]ترکیب و تنوع فیلم های باکتریایی بر روی سطوح مواد آب دریا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ترکیب و تنوع فاکتورهای باکتریایی روی سطوح مواد دریایی Immerge مورد بررسی قرار گرفت

No need to immerge further into this topic.

نیازی نیست که بیش از این وارد این موضوع بشوی.



کلمات دیگر: