معنی : نوکر، شخص آماده بخدمت
معانی دیگر : (مستخدم که متصدی چند کار گوناگون است) فراش، کارمند چند کاره، شخص اماده بخدمت
handyman
معنی : نوکر، شخص آماده بخدمت
معانی دیگر : (مستخدم که متصدی چند کار گوناگون است) فراش، کارمند چند کاره، شخص اماده بخدمت
انگلیسی به فارسی
شخص اماده بخدمت، نوکر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: handymen
حالات: handymen
• : تعریف: a person with a variety of skills, usu. at a low level, that can be used on small jobs.
- Big electrical repair jobs are beyond most home handymen.
[ترجمه ترگمان] شغل های تعمیر و نگهداری بزرگ الکتریکی بیش از handymen خانه هستند
[ترجمه گوگل] شغل بزرگ تعمیر الکتریکی فراتر از اکثر دستیارهای خانگی است
[ترجمه گوگل] شغل بزرگ تعمیر الکتریکی فراتر از اکثر دستیارهای خانگی است
• man hired to do a variety of minor repairs; person who is skilled in repair or household work
a handyman is a man who is good at making or repairing things.
man hired to do various small repairs or construction work
a handyman is a man who is good at making or repairing things.
man hired to do various small repairs or construction work
مترادف و متضاد
نوکر (اسم)
help, man, swain, footman, servant, lackey, valet, server, menial, flunkey, henchman, famulus, handyman, flunky, footboy, manservant, lacquey, servitor, slavey, yes-man
شخص آماده بخدمت (اسم)
handyman
jack-of-all-trades
Synonyms: helper, hired man, man-of-all-work
جملات نمونه
1. The handyman has been looking for years, also without success.
[ترجمه ترگمان]The سالهاست که به دنبال سال ها هستند
[ترجمه گوگل]دستیار سالهای زیادی را دنبال کرده است، همچنین بدون موفقیت است
[ترجمه گوگل]دستیار سالهای زیادی را دنبال کرده است، همچنین بدون موفقیت است
2. Or you could spend a day playing home handyman as you finally fix all that chronic household deterioration.
[ترجمه ترگمان]یا می توانید یک روز را صرف بازی کردن در خانه کنید، همان طور که در نهایت همه آن تباهی خانگی مزمن را ثبت می کنید
[ترجمه گوگل]یا شما می توانید روزی را به عنوان دستیار خانگی بازی کنید، زیرا در نهایت همه چیز را از بین می برد که مزمن خانگی است
[ترجمه گوگل]یا شما می توانید روزی را به عنوان دستیار خانگی بازی کنید، زیرا در نهایت همه چیز را از بین می برد که مزمن خانگی است
3. So, the handyman sends out his patented query: Does anyone out there know where these elusive script numbers are sold?
[ترجمه ترگمان]بنابراین، handyman پرس و جوی ثبت شده اش را ارسال می کند: آیا کسی که در آنجا هست می داند که این اعداد در کجا فروخته می شوند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، دستیار ارسال پرسشنامه ثبت شده خود را می نویسد: آیا کسی که می داند کجا تعداد این اسکریپت های گریخته فروخته می شود؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، دستیار ارسال پرسشنامه ثبت شده خود را می نویسد: آیا کسی که می داند کجا تعداد این اسکریپت های گریخته فروخته می شود؟
4. President Robert Zeitsiff, who sent the handyman the catalog, said that the firm makes custom fixtures as well.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور رابرت Zeitsiff، که کاتالوگ handyman را فرستاد، گفت که این شرکت لوازم جانبی سفارشی نیز می سازد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور رابرت Zeitsiff، که دستیار کاتالوگ را ارسال کرد، گفت که شرکت همچنین وسایل سفارشی را می سازد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور رابرت Zeitsiff، که دستیار کاتالوگ را ارسال کرد، گفت که شرکت همچنین وسایل سفارشی را می سازد
5. The handyman suggested that the faucets should be replaced.
[ترجمه ترگمان]The پیشنهاد کرد که شیره ای آب باید جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]دستیار پیشنهاد کرد که جرثقیل ها باید جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]دستیار پیشنهاد کرد که جرثقیل ها باید جایگزین شوند
6. A 28-year-old handyman, Juan Chavez, has confessed to abducting, raping and murdering Jimmy Ryce.
[ترجمه ترگمان]یک handyman ۲۸ ساله، خوان چاوز، به ربودن، تجاوز و قتل جیمی Ryce اعتراف کرده است
[ترجمه گوگل]خوان چاوز، دستیار 28 ساله، به جیمی ریسه اعتراف کرده است که به ربوده شدن، تجاوز به عنف و قتل جنایتکار رسیده است
[ترجمه گوگل]خوان چاوز، دستیار 28 ساله، به جیمی ریسه اعتراف کرده است که به ربوده شدن، تجاوز به عنف و قتل جنایتکار رسیده است
7. He worked variously as a handyman, carpenter, and waiter.
[ترجمه ترگمان]او هر قدر به عنوان یک نجار، نجار و پیشخدمت کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به تنهایی به عنوان دستیار، نجار و خدمتکار کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به تنهایی به عنوان دستیار، نجار و خدمتکار کار می کرد
8. Imagine that your auto mechanic, handyman, or landscaper proposed to work for you under the same kind of elaborate rules as Wisconsin teachers.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که مکانیک خودرو، handyman، یا landscaper پیشنهادی برای شما تحت همان نوع قواعد پیچیده به عنوان معلم ویسکانسین ارائه شده است
[ترجمه گوگل]تصور کنید که مکانیک خودرو، دستیار شما، و یا باغبان پیشنهاد شده است که برای شما به کار برده شود، طبق قوانین دقیق مانند معلمان ویسکانسین
[ترجمه گوگل]تصور کنید که مکانیک خودرو، دستیار شما، و یا باغبان پیشنهاد شده است که برای شما به کار برده شود، طبق قوانین دقیق مانند معلمان ویسکانسین
9. His dad has always been a handyman. He can fix anything and everything in the house.
[ترجمه ترگمان]باباش همیشه یه نجار بوده اون میتونه هر چیزی و هر چیزی تو خونه رو درست کنه
[ترجمه گوگل]پدرش همواره دستیار بوده است او می تواند چیزی و همه چیز را در خانه تعمیر کند
[ترجمه گوگل]پدرش همواره دستیار بوده است او می تواند چیزی و همه چیز را در خانه تعمیر کند
10. The 46-year-old handyman and house painter, who lives outside of Baltimore, had had hepatitis C, which causes liver damage, for several years.
[ترجمه ترگمان]این نقاش ۴۶ ساله و نقاش خانه، که در خارج از بالتیمور زندگی می کند، هپاتیت سی را داشته است که باعث آسیب کبد به چندین سال می شود
[ترجمه گوگل]دستیار 46 ساله و نقاش خانه که در بیرون از بالتیمور زندگی می کند، چندین سال به حال هپاتیت C داشت که باعث آسیب کبدی می شود
[ترجمه گوگل]دستیار 46 ساله و نقاش خانه که در بیرون از بالتیمور زندگی می کند، چندین سال به حال هپاتیت C داشت که باعث آسیب کبدی می شود
11. So you're a handyman and a fugitive architect?
[ترجمه ترگمان]پس تو یه معمار و یه معمار فراری هستی؟
[ترجمه گوگل]بنابراین شما یک دستیار و معمار فراری هستید؟
[ترجمه گوگل]بنابراین شما یک دستیار و معمار فراری هستید؟
12. The handyman closed the hole in the wall with plaster.
[ترجمه ترگمان]نجار سوراخ دیوار را با گچ بست
[ترجمه گوگل]دستیار سوراخ در دیوار را با گچ بست
[ترجمه گوگل]دستیار سوراخ در دیوار را با گچ بست
13. T : So, you must be the handyman who takes any dirty job, am I correct?
[ترجمه ترگمان]تی: بنابراین، شما باید the باشید که هر کار کثیفی را انجام می دهد، آیا من درست می گویم؟
[ترجمه گوگل]T: بنابراین، شما باید دستیار است که هر کار کثیف را می گیرد، آیا درست است؟
[ترجمه گوگل]T: بنابراین، شما باید دستیار است که هر کار کثیف را می گیرد، آیا درست است؟
14. He is an invaluable handyman to have about the place.
[ترجمه ترگمان]او مردی بسیار با ارزشی است که در مورد این مکان صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او یک دستیار ارزشمند برای داشتن مکان است
[ترجمه گوگل]او یک دستیار ارزشمند برای داشتن مکان است
15. Max: Simon! My favorite handyman! Can you look at my oven? It's not working right.
[ترجمه ترگمان]! سایمون مورد علاقه من، نجار می تونی به اجاق من نگاه کنی؟ این کار درست کار نمی کنه
[ترجمه گوگل]حداکثر: سیمون! دستیار مورد علاقه من! آیا می توانید به اجاق من نگاه کنید؟ درست نیست
[ترجمه گوگل]حداکثر: سیمون! دستیار مورد علاقه من! آیا می توانید به اجاق من نگاه کنید؟ درست نیست
پیشنهاد کاربران
دست به آچار
بخدمت رسیدن
دستیار
فرد عملی یا فنی
تعمیر کار همه کاره
تعمیرکار
همون اصطلاح آچار فرانسه کسی که در تعمیر وسایل تخصص داره
به کسی میگند که در استفاده از ابزارالات مرتبط با تعمیر چیزها، توانایی خوبی داره.
آدم فنی، نیروی فنی، نیروی دست به آچار
آدم فنی، نیروی فنی، نیروی دست به آچار
کلمات دیگر: