کلمه جو
صفحه اصلی

handkerchief


معنی : دستمال گردن، دستمال
معانی دیگر : دستمال (دستمال جیب - به دستمال سفره می گویند: napkin)

انگلیسی به فارسی

دستمال، دستمال گردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small piece of thin cloth, usu. square and sometimes ornamented and used to wipe the nose, face, neck, or hands, or worn as decoration in a pocket.

• small piece of fabric for wiping the eyes or nose; small decorative piece of fabric placed in a pocket
a handkerchief is a small square of fabric or paper used when you blow your nose.

مترادف و متضاد

دستمال گردن (اسم)
ascot, handkerchief, neckerchief, shawl, tie

دستمال (اسم)
handkerchief, napkin, kerchief

جملات نمونه

1. a green-edged handkerchief
دستمال حاشیه سبز

2. he returned the handkerchief to his pocket
دستمال را دوباره در جیبش گذاشت.

3. i gave him a handkerchief to wipe his tears
به او دستمال دادم تا اشک های خود را پاک کند.

4. he blew his nose with a handkerchief
با دستمال دماغش را گرفت.

5. he flicked the dust from his boot with a handkerchief
او با دستمال گرد روی پوتین های خود را زد.

6. she wiped the sweat off her face with a handkerchief
با دستمال عرق چهره ی خود را پاک کرد.

7. tears welled up in his eyes and he brushed them aside with his handkerchief
اشک در چشمانش جمع شد و او با دستمال آن را پاک کرد.

8. the boy sniffled and the teacher asked him to blow his nose with a handkerchief
شاگرد فن فن کرد و معلم از او خواست که با دستمال دماغ خود را بگیرد.

9. He blew his nose in his handkerchief.
[ترجمه ترگمان]بینی اش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه گوگل]او بینی خود را در دستمال خود انداخت

10. She placed the handkerchief on a piece of paper to dry on the radiator.
[ترجمه ترگمان]دستمال را روی یک تکه کاغذ گذاشت تا روی رادیاتور خشک شود
[ترجمه گوگل]او دستمال کاغذی را روی یک رادیاتور خشک کرد

11. He blew his nose on a grubby handkerchief.
[ترجمه ترگمان]بینی اش را با دستمال کثیف پاک کرد
[ترجمه گوگل]او بینی خود را روی یک دستمال گربه انداخت

12. Dab the coffee off with your handkerchief.
[ترجمه ترگمان]با دستمال قهوه را خاموش کن
[ترجمه گوگل]قهوه را با دستمال خود خیس کنید

13. She dabbed her eyes with a handkerchief.
[ترجمه ترگمان]چشمان خود را با دستمال پاک کرد
[ترجمه گوگل]او چشمانش را با دستمال پوشید

14. She fluttered her handkerchief from the train window as a goodbye.
[ترجمه ترگمان]دستمالش را از پنجره قطار به بیرون تکان داد
[ترجمه گوگل]او دستمال را از پنجره قطار به عنوان یک خداحافظی فریب داد

15. She took out her handkerchief and blew her nose loudly.
[ترجمه ترگمان]دستمالش را درآورد و با صدای بلند بینی اش را گرفت
[ترجمه گوگل]او دستمال خود را از دست داد و با صدای بلند بینیش را زیر پا گذاشت

16. She wrapped a handkerchief around her bleeding palm.
[ترجمه ترگمان]او دستمالی را دور دست خون آلود خود پیچید
[ترجمه گوگل]او دستمال کاغذی را در اطراف کف دستش فرو برد

پیشنهاد کاربران

دستمال پارچه ای که برای پاک کردن بینی یا چشم یا دست و گردن غیره استفاده میشه

دستمال دست

دستمال
دستمال کاغذی
دستمال جیبی

دستمال دستی

دستمال صورت

لطفاً انقدر اطلاعات غلط ندید و ننویسید. همین می شه که توی ترجمه کتاب های فعلی این قدر غلط فاحش دیده می شه. از اونجایی که اکثریت توی این عصر تکنولوژی به ندرت حوصله ی ورق زدن دیکشنری های قطور کاغذی رو داریم و اولین دیشکنری آنلاین که بالا می آد اینجاست، سریعاً هرچی به نظرمون می آد ثبت نکنیم. چه به عنوان کاربر، چه خود آبادیس.

فرضاً توی یه رمان انگلیسی قرن ۱۷ یا ۱۸ یا حتی نمایشنامه های شکسپیر ، کلمه handkerchief رو ترجمه کنید "دستمال کاغذی" کاملاً خنده داره! چون قبل از سال 1924 میلادی، اصلاً دستمال کاغذی اختراع نشده بوده.

واسه هر نوع دستمال توی انگلیسی تقریباً یه کلمه ای وجود داره:

Handkerchief = دستمال پارچه ای جیبی ( برای برای استفاده های شخصی و بهداشتی که داخل جیب یا کیف می ذارن و گاهی جنبه تزئینی هم داره. )
Paper Handkerchief = دستمال کاغذی جیبی ( برای برای استفاده های شخصی و بهداشتی که داخل جیب یا کیف می ذارن یا به صورت جعبه ای هم تولید می شه. )
Hand Tissue یا Facial Tissue = دستمال کاغذی ( از جنس کاغذ برای استفاده بهداشتی )
Neckerchief = دستمال گردن ( از جنس انواع پارچه )
Kerchief یا Bandana = دستمال سر ( از جنس انواع پارچه )
Pocket Square یا Pocket Handkerchief = دستمال جیبی مخصوص کُت، پوشِت ( از جنس انواع پارچه که فقط هدف تزئینی داره. )
Paper Towel = دستمال حوله ای کاغذی ( که برای گرفتن روغن یا چربی یا کاربرد های دیگه تو آشپزخونه استفاده می شه. )
Tea Towel = دستمال پارچه ای آشپزخانه
Napkin = دستمال سفره - پارچه ی قنداق یا پوشک نوزاد
Sanitary Napkin = پد بهداشتی ( مخصوص خانم ها )
Toilet paper = دستمال کاغذی توالت


کلمات دیگر: