کلمه جو
صفحه اصلی

jubilee


معنی : سالگرد، جشن، روز شادی، روز ازادی، سال ویژه
معانی دیگر : (تاریخ یهود: جشنی که هر پنجاه سال یک بار برگزار می شد و طی آن همه ی بردگان آزاد و زمین های رهن گذاری شده مسترد و کشتزارها آیش می شد و غیره) یوبیل، (به ویژه 50 یا 25 ساله) سالروز، بزرگداشت، برگزاری، جشن 50 ساله، جشن 25 ساله، عید، جشنواره، موسم شادی، فصل سرور، شادمانی، دست افشانی، سرمستی و شادی

انگلیسی به فارسی

جشن، روز شادی، روز آزادی، سال ویژه، سالگرد


جشن سال نو، جشن، سالگرد، روز شادی، روز ازادی، سال ویژه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a particularly celebrated anniversary, such as the fiftieth, or the celebration itself.
مشابه: anniversary, celebration, jubilation, revel

- They were in London during the celebration of the Queen's jubilee.
[ترجمه ترگمان] آن ها در طی جشن سالگرد ملکه در لندن بودند
[ترجمه گوگل] آنها در جشن جشن ملکه در لندن بودند

(2) تعریف: an occasion or short period of communal rejoicing and festivities.
مشابه: celebration, festival, festivities, fete, holiday

- There will be fireworks at the town jubilee.
[ترجمه ترگمان] مراسم جشن و سرور در شهر برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل] آتش بازی در جشن سالانه وجود خواهد داشت

(3) تعریف: jubilation; rejoicing.
مترادف: bliss, delectation, delight, ecstasy, elation, exaltation, exultation, joy, rapture
مشابه: euphoria, exhilaration, gratification, pleasure, triumph
صفت ( adjective )
• : تعریف: drenched in liquor and ignited just before being served; flamb�.
مترادف: flamb�

• special anniversary; 50th anniversary, golden anniversary; time of celebration and rejoicing, festive season
a jubilee is a special anniversary of an important event, especially the 25th or 50th anniversary.

مترادف و متضاد

سالگرد (اسم)
anniversary, jubilee

جشن (اسم)
jubilation, jubilee, feast, carnival, celebration, ceremony, fiesta, fete

روز شادی (اسم)
jubilee, gaudy

روز ازادی (اسم)
jubilee

سال ویژه (اسم)
jubilee

جملات نمونه

1. when queen victoria was celebrating her diamond jubilee
هنگامی که ملکه ویکتوریا جشن شصتمین سال تاجگذاری خود را برگزار می کرد

2. The Chinese people celebrated the golden jubilee of the founding of their People's Republic on October 1st,199
[ترجمه ترگمان]مردم چین در اول اکتبر ۱۹۹ قانون طلایی تاسیس جمهوری خلق را جشن گرفتند
[ترجمه گوگل]مردم چین در تاریخ 1 اکتبر 199، جشن سالگرد تاسیس جمهوری خلق را جشن گرفتند

3. They had a big jubilee to celebrate the victory.
[ترجمه ترگمان]جشن بزرگی در راه بود که پیروزی را جشن می گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها یک جشن بزرگ برای جشن پیروزی داشتند

4. The company is celebrating its golden jubilee.
[ترجمه ترگمان]این شرکت جشن سالگرد طلایی خود را جشن می گیرد
[ترجمه گوگل]شرکت جشن طلایی خود را جشن می گیرد

5. The local hospital will be celebrating its golden jubilee on Thursday.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان محلی روز پنج شنبه جشن سالگرد طلایی خود را جشن خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]بیمارستان محلی روز پنج شنبه جشن طلایی خود را جشن می گیرد

6. To celebrate its jubilee, the club is holding a top quality weekend tournament at the Walsall Polytechnic Campus on April 18-20.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه برای جشن سالگرد تاسیس خود در ۱۸ تا ۲۰ آوریل در یک تورنمنت آخر هفته با کیفیت بالا در پردیس پلی تکنیک Walsall برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]برای جشن سالگرد تولد، این باشگاه در 18 تا 20 آوریل در مسابقات با کیفیت بالا در آخر هفته در پردیس پلی تکنیک ولزول برگزار می کند

7. To have one lone voice attacking royalty in Jubilee week seemed perfectly fair.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک صدای تنها و تنها حمله به سلطنت را در هفته Jubilee داشته باشم، کاملا عادلانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]یک صدای تنها برای حمله به سلطنت در هفته جبلی کاملا منصفانه بود

8. In 196 the diamond Jubilee came and went without celebration for fear of a financial loss!
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، Jubilee الماسی اومد و بدون جشن گرفتن از ضرر مالی رفت!
[ترجمه گوگل]در سال 1967 جشن الماس به دلیل ترس از زیان مالی بدون جشن رفت!

9. On October 198 the silver jubilee of the parish was celebrated.
[ترجمه ترگمان]در ماه اکتبر اعلام جنگ نقره کلیسای بخش جشن گرفته شد
[ترجمه گوگل]در اکتبر 1983، جشنواره نقره ای این ولایات جشن گرفته شد

10. As Jubilee 2000 draws to a close next month, climate change has been mooted as a possible successor issue.
[ترجمه ترگمان]از سال ۲۰۰۰ تا نزدیک به یک ماه بعد، تغییرات آب و هوایی به عنوان یک مساله جانشین احتمالی مطرح شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که Jubilee 2000 به ماه بعد نزدیک می شود، تغییرات آب و هوایی به عنوان یک موضوع جانشین امکان پذیر است

11. There'd been a murder on jubilee Road.
[ترجمه ترگمان]در خیابان jubilee جنایتی رخ داده بود
[ترجمه گوگل]در جشن سال جاری یک قاتل وجود داشت

12. Travel in our Silver Jubilee year and enjoy the freedom of the Railway when you buy an All-line ticket.
[ترجمه ترگمان]در سال Jubilee نقره ای سفر کنید و از آزادی راه آهن زمانی که یک بلیط تمام خط بخرید، لذت ببرید
[ترجمه گوگل]سفر خود را در سال جشنواره نقره ای خود و لذت بردن از آزادی راه آهن هنگامی که شما خرید یک بلیط تمام خط

13. On the year of jubilee all slaves are freed, all debts are cancelled and the land lies fallow.
[ترجمه ترگمان]در سال که همه بردگان آزاد می شوند، همه بدهی ها لغو و زمین خالی می شود
[ترجمه گوگل]در سال جاری، همه بردگان آزاد می شوند، تمام بدهی ها لغو می شود و زمین به زمین می افتد

14. As Milton Keynes celebrates it's jubilee, the arguments will continue long into the next century.
[ترجمه ترگمان]همانطور که میلتن Keynes جشن jubilee را جشن می گیرد، این بحث ها تا قرن بعد ادامه خواهند یافت
[ترجمه گوگل]همانطور که میلتون کینز این جشن را جشن می گیرد، بحث ها به قرن بعدی ادامه خواهد یافت

پیشنهاد کاربران

Queen gives her blessing to commemorative 50p coin to mark Platinum 💥Jubilee
Daily express. co. uk@


کلمات دیگر: