کلمه جو
صفحه اصلی

headforemost


معنی : سراسیمه، از سر
معانی دیگر : باکله، سربجلو

انگلیسی به فارسی

باکله، سربجلو، از سر، سراسیمه


headforemost، از سر، سراسیمه


انگلیسی به انگلیسی

• with the head first; recklessly, thoughtlessly

مترادف و متضاد

سراسیمه (قید)
hotfoot, headfirst, headforemost, pell-mell

از سر (قید)
head-on, anew, headfirst, headforemost


کلمات دیگر: