کلمه جو
صفحه اصلی

harelip


معنی : لب شکری، لب خرگوشی
معانی دیگر : (پزشکی) لب شکری، سکنج، سه لنج، لب شکری، لب خرگوشی

انگلیسی به فارسی

harelip، لب شکری، لب خرگوشی


لب شکری،لب خرگوشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: harelipped (adj.)
• : تعریف: a congenital split in the lip, usu. the upper one.

• congenitally deformed lip
if someone has a harelip, their upper lip is split slightly because it did not grow properly before they were born.

مترادف و متضاد

لب شکری (اسم)
harelip

لب خرگوشی (اسم)
harelip

جملات نمونه

1. Blind love mistakes a harelip for a dimple.
[ترجمه ترگمان]عشق کور و کور برای یک چاه زنخدان …
[ترجمه گوگل]عاشق کریسمس یک هالپیپ را برای گریختن اشتباه اشتباه گرفته است

2. Those born with a harelip or buck teeth may not be able to speak clearly.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که با یک دندان مصنوعی به دنیا می آیند ممکن است قادر نباشند به طور واضح صحبت کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که متولد شده اند با دندان های خرگوش یا دندانه دار نمی توانند به وضوح صحبت کنند

3. With Ivan's help, one hospital did a free harelip operation for Kate.
[ترجمه ترگمان]با کمک ایوان، یک بیمارستان عملیاتی رایگان برای کیت انجام داد
[ترجمه گوگل]با کمک ایوان، یک بیمارستان یک عملیات رایگان هالپیپ برای کیت انجام داد

4. The rest were diagnosed respectively as harelip, spinal bifida and hernia of brin.
[ترجمه ترگمان]بقیه به ترتیب به عنوان harelip، نخاع bifida و فتق of تشخیص داده شدند
[ترجمه گوگل]بقیه به ترتیب به ترتیب هیرلپ، بیفیدا نخاعی و فتق افتادگی تشخیص داده شدند

5. Conclusion Functional repair of harelip is a satisfaction method of repairing harelip so far.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعمیر کارکردی harelip یک روش رضایت برای تعمیر harelip تا کنون است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بازیابی عملکرد هارلیپ از روش رضایتمندی برای اصلاح هیرلپ تاکنون است

6. He had a harelip in the past, but now his lips look normal after the operation.
[ترجمه ترگمان]در گذشته از آن harelip بود، اما حالا لب هایش بعد از عمل معمولی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او در گذشته یک هالپیپ داشت، اما در حال حاضر لب هایش بعد از عمل طبیعی است

7. Time between harelip prothesis and secondary epithesis was 4-21 years (average years).
[ترجمه ترگمان]زمان بین harelip prothesis و دبیرستان secondary ۴ تا ۲۱ سال (متوسط سال)بود
[ترجمه گوگل]زمان بین پروتز هارلیپ و Epithesis ثانویه 21-4 سال (میانگین سال) بود

8. His son was born with harelip.
[ترجمه ترگمان]پسرش با \"ل - - ل - - وی - - ی - - ان\" متولد شد
[ترجمه گوگل]پسر او با harelip متولد شد

9. In walks this man -- short, ugly, balding and speaking with a strange harelip.
[ترجمه ترگمان]در راه رفتن این مرد، قد کوتاه، زشت، کچل و در حال صحبت با جمجمه ای عجیب - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]در این شخص پیاده روی می کند - کوتاه، زشت، سرگردان و صحبت با یک harelip عجیب و غریب


کلمات دیگر: