1. On Monday morning Jemmy sauntered on the road of Madison Square.
[ترجمه ترگمان]صبح روز دوشنبه jemmy در خیابان مدیسون به راه افتاد
[ترجمه گوگل]روز جمعه صبح جمیمی در جاده میدان مدیسون ساوند شد
2. The window had been prized open with a jemmy.
[ترجمه ترگمان]پنجره آن قدر با ارزش بود که در آن باز بود
[ترجمه گوگل]پنجره با یک jemmy باز شده است
3. The other had contained a jemmy, cans of spray paint, wire cutters, a brace and bit, and shears.
[ترجمه ترگمان]دیگری چند قوطی رنگ، قوطی های رنگ و سیم سیم و قیچی و قیچی باغبانی دیده بود
[ترجمه گوگل]دیگر جیمی، قوطی های اسپری رنگ، برش های سیم، برس و بیت و قیچی وجود داشت
4. A jemmy is a housebreaker's weapon, not a murderer's.
[ترجمه ترگمان]A سلاح یک راهزن است نه یک قاتل
[ترجمه گوگل]یک جیمی سلاح اسیر جنگنده است، نه یک قاتل
5. A jemmy would simply destroy the frame.
[ترجمه ترگمان]یک jemmy به سادگی کادر را از بین می برد
[ترجمه گوگل]یک جیمی به راحتی قاب را نابود می کند
6. A jemmy might suggest the murderer had gone to burgle the premises. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]یک افسر پلیس ممکن است پیشنهاد کند که قاتل به to رفته است فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]یک جیمی ممکن است نشان دهد که قاتل در محل قرار گرفته است فرهنگ لغت جمله
7. The next day Jemmy gave his task to the teacher, who said: "You only write your lesson five times, why?"
[ترجمه ترگمان]روز بعد jemmy وظیفه خود را به معلم داد و گفت: \"شما فقط پنج بار درس خود را می نویسید، چرا؟\"
[ترجمه گوگل]روز بعد جیمی کار خود را به معلم داد، که گفت: 'شما درس خود را پنج بار نوشتید، چرا؟'
8. "Because, "answered Jemmy, "you said, 'We shall write our lesson ten times, 'so I wrote it five times myself. I thought that you would write the five other times yourself, Sir! "
[ترجمه ترگمان]jemmy پاسخ داد: \" چون شما گفتید، ما ده بار درس خود را می نویسیم، بنابراین من پنج بار آن را نوشتم من فکر می کردم که شما پنج برابر خودتان را خواهید نوشت، قربان! \"
[ترجمه گوگل]'از آنجا که،' پاسخ داد: 'جمیمی،' شما گفت، 'ما درس ده خود را ده برابر می نویسیم، بنابراین من خودم پنج بار آن را نوشتم من فکر کردم که شما پنج بار دیگر خودتان بنویسید، سر! '
9. Jemmy put it very well.
[ترجمه ترگمان]jemmy خیلی خوب آن را کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل]جیمی خیلی خوب گفت
10. This was a very different language to that she had been in the habit of hearing from her Jemmy Jessamy adorers.
[ترجمه ترگمان]این زبان بسیار متفاوت بود که او عادت داشت که از عشاق jemmy و عشاق her بشنود
[ترجمه گوگل]این یک زبان بسیار متفاوت با آن است که او در عادت شنیدن از دلسوزان Jemmy Jessami خود بوده است
11. Both the government and the opposition insist that they won't back down of their dispute over the re-election of president Ahamadnijad. Jemmy Boean reports from Tehran.
[ترجمه ترگمان]دولت و اپوزیسیون هر دو اصرار دارند که از اختلاف خود بر سر انتخاب مجدد رئیس جمهور Ahamadnijad خودداری نخواهند کرد jemmy Boean از تهران گزارش می دهد
[ترجمه گوگل]هر دو دولت و اپوزیسیون اصرار دارند که از اختلافات خود در مورد انتخاب مجدد رئیس جمهور احمدینژاد عقب نشینی نخواهند کرد جیمی بوین از تهران می نویسد