کلمه جو
صفحه اصلی

handspike


معنی : اهرم، میله اهرم، اهرم چوبی
معانی دیگر : (میله ی فلزی که برای چرخاندن سرپیچ های بزرگ یا گردونه ی لنگر و غیره در داخل سوراخ قرار می گیرد و اهرم وار آن را می چرخاند) میله، میل دستی

انگلیسی به فارسی

میله اهرم، اهرم، اهرم چوبی


انگلیسی به انگلیسی

• bar used as a lever

مترادف و متضاد

اهرم (اسم)
lever, crowbar, crow, fulcrum, pry, handspike

میله اهرم (اسم)
lever, handspike

اهرم چوبی (اسم)
handspike

جملات نمونه

1. As waves crested the sailor grabbed onto the handspike to maintain balance.
[ترجمه ترگمان]همان طور که امواج به crested رسیده بودند، ملوان بر روی handspike چنگ زد تا تعادل خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]همانطور که امواج صخره می زند، ملوان بر روی کف دست می کشد تا تعادل را حفظ کند

2. This paper describes a new type of electromotive handspike from structure and working principle and its test results.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نوع جدیدی از handspike های محرکه الکتریکی از ساختار و اصل کار و نتایج آزمایش آن را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک نوع جدید از دستهای الکتریکی خودرو از ساختار و اصل کار و نتایج آزمایش آن را توصیف می کند

3. Finally, the mould for handspike of injector as a example is presented to validate the correctness and feasibility of this system.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قالب برای handspike of به عنوان مثال، برای اعتبار سنجی و امکان پذیر بودن این سیستم ارائه می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، قالب برای اسپری انژکتور به عنوان مثال برای اعتبار صحت و امکان سنجی این سیستم ارائه شده است

4. Design and calculation of the handspike.
[ترجمه ترگمان]طراحی و محاسبه of
[ترجمه گوگل]طراحی و محاسبه موسیقی دست

5. Calculation method of working stroke of electromotive handspike is deduced. Structure design and movement analysis of electromagnetic braking controller are indicated.
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه حرکت کاری of محرکه الکتریکی استنتاج می شود طراحی ساختار و آنالیز حرکت کنترل کننده ترمز مغناطیسی نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]روش محاسبه سکته مغزی الکترومکانیکی دست ساز است طراحی ساختار و تحلیل حرکت کنترل کننده ترمز الکترومغناطیسی نشان داده شده است

6. The eccentric wheel handspike planetary transmission has important research value and broad application prospects in industry by all of these characteristics.
[ترجمه ترگمان]چرخه عجیب و غریب انتقال سیاره ای، ارزش تحقیق و چشم انداز کاربرد وسیع در صنعت را با تمامی این ویژگی ها دارد
[ترجمه گوگل]انتقال این سیاره به دست چرخ دنده ای ارزشمند از ارزش کلیدی تحقیقاتی و چشم انداز کاربرد گسترده در صنعت با تمام این ویژگی ها است

7. Some of you pretty handy with a handspike - end.
[ترجمه ترگمان]بعضی از شما با یک سر سوزن آشنا هستید
[ترجمه گوگل]بعضی از شما بسیار مفید با یک دست - پایان

8. My hands paused on the handspike.
[ترجمه ترگمان]دسته ای من روی اهرم چوبی ایستادند
[ترجمه گوگل]دست هایم روی دستم متوقف شد

9. The eccentric wheel handspike planetary transmission has been widely applied in industry because of all these characteristics.
[ترجمه ترگمان]در صنعت به دلیل همه این ویژگی ها به طور گسترده در صنعت به کار گرفته شده است
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای غول پیکر به دلیل این همه ویژگی ها، به طور گسترده ای در صنایع استفاده شده است

10. The main mechanical failure of the eccentric wheel handspike planetary transmission due to corrosion fatigue and traverse disruption caused by periodic contact press.
[ترجمه ترگمان]نارسایی شدید مکانیکی چرخ eccentric ناشی از خستگی ناشی از خوردگی و اختلال traverse ناشی از فشار دوره ای تماس است
[ترجمه گوگل]شکست مکانیکی اصلی چرخش سیاره ای چرخ غول پیکر به علت خستگی خوردگی و تداخل عبور از ناحیه تماس با فشار متناوب است

11. Project design of CAD/CAM system of the eccentric wheel handspike planetary transmission, setting product design, product simulation and CNC machining in one has been put forward.
[ترجمه ترگمان]طراحی پروژه سیستم CAD \/ CAM چرخ eccentric، انتقال سیاره ای، طراحی محصول، شبیه سازی محصول و ماشین کاری CNC به جلو گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]طراحی پروژه CAD / CAM سیستم انتقال سیارهای چرخان غول پیکر، تنظیم طراحی محصول، شبیه سازی محصول و ماشینکاری CNC در یکی از موارد مطرح شده است

12. Take the base assembly of the new relay as an example, introduce an injection mold with original diagonal handspike and insert.
[ترجمه ترگمان]مونتاژ پایه رله جدید را به عنوان مثال در نظر بگیرید، یک قالب تزریق با handspike مورب اصلی وارد کنید و وارد کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پایه مونتاژ رله جدید را وارد کنید، یک قالب تزریق را با یک دستبند اصلی مورب و وارد کردن معرفی کنید

13. The last of this paper, we collect some curves of up mold and rising disk handspike, including place-time curve and rate-acceleration-time curve, and also we analysis these curves in suitable way.
[ترجمه ترگمان]آخرین نمونه از این مقاله، ما برخی از منحنی های قالب را جمع آوری می کنیم و handspike دیسک را افزایش می دهیم، از جمله منحنی زمان مکان و منحنی زمان - زمان - و همچنین این منحنی ها را به روش مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم
[ترجمه گوگل]در آخرین مقاله ما، ما برخی از منحنی های قالب بالا و افزایش رو به روی دیسک، از جمله منحنی محل زمان و منحنی سرعت شتاب، و همچنین من این منحنی ها را به روش مناسب تجزیه و تحلیل می کنیم

14. Then he rapped on the door with a bit of stick like a handspike that he carried, and when my father appeared, called roughly for a glass of rum.
[ترجمه ترگمان]سپس با چوبی که در دست داشت محکم به در زد و هنگامی که پدرم ظاهر شد یک گیلاس مشروب به او داد
[ترجمه گوگل]سپس او را به درب با کمی چوب مانند یک دست نوازش که او حمل، و هنگامی که پدر من ظاهر شد، به نام تقریبا برای یک لیوان رم


کلمات دیگر: