1. The Prague impresario Guardasoni was given the unenviable task of getting one together.
[ترجمه ترگمان]نمایش مدیر نمایش پراگ، یعنی Guardasoni، وظیفه نامطلوب به دست آوردن یک نفر را به عهده داشت
[ترجمه گوگل]Guarazoni Impresario پراگ به وظیفه غیرقابل انکار تبدیل شد
2. He fancied himself as something of an impresario, and had some experience negotiating contracts with Hollywood studios.
[ترجمه ترگمان]او خود را به عنوان چیزی شبیه به یک مدیر نمایش تصور می کرد، و تجربیاتی در مذاکره با استودیوهای هالیوود داشت
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان چیزی از یک impresario فکر، و برخی از تجربه مذاکره قرارداد با استودیوهای هالیوود
3. Spennymoor impresario John Wray met Angie last summer and was inspired to book her for several tours of the North-East.
[ترجمه ترگمان]Spennymoor، \"جان Wray\" (John Wray)، در تابستان سال گذشته با انجی ملاقات کرد و از او اله ام گرفت تا او را برای چندین تور از شمال شرق رزرو کند
[ترجمه گوگل]اسپینیمور Impresario جان Wray ملاقات کرد آنجی در تابستان گذشته و الهام بخش او را برای چندین سفر از شمال شرق کتاب
4. He was Zyama Karp, the impresario of the Russian Riviera restaurant.
[ترجمه ترگمان]وی Zyama کارپ، مدیر رستوران Russian Riviera بود
[ترجمه گوگل]او زایاما کاپ، مدیر رستوران ریوریه روسیه بود
5. The pop impresario is set to become Sir Simon Cowell as a reward for his services to music and charity work.
[ترجمه ترگمان]این کارگردان پاپ قرار است که به سر سایمون کاول به عنوان پاداش خدماتش به موسیقی و کاره ای خیریه تبدیل شود
[ترجمه گوگل]Impresario پاپ در حال تبدیل شدن به سر سیمون کول به عنوان پاداش برای خدمات خود را به موسیقی و کار خیریه است
6. However, David Atkins, the Australian impresario who produced the show, said the organisers of the event were unable to contain their exuberance.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیوید Atkins، کارگردان استرالیایی، که این نمایش را به نمایش گذاشت، گفت که سازمان دهندگان این رویداد نتوانستند از سرزندگی آن ها خودداری کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیوید اتکینز، هنرمند استرالیایی که این نمایش را تولید کرد، گفت که سازمان دهندگان این رویداد قادر به غلبه بر آن نبودند
7. The five-member band, put together by pop impresario Louis Walsh, who also assembled Girls Aloud and Westlife, was most popular in Ireland, Australia, New Zealand, Asia and Britain.
[ترجمه ترگمان]این گروه پنج نفره به وسیله \"لوئیس والش\" که همچنین گروه \"گروه\" گروه \"Westlife\" را گرد هم جمع کرده بود، در ایرلند، استرالیا، نیوزلند، آسیا و بریتانیا محبوب بود
[ترجمه گوگل]این گروه پنج نفره که توسط پاپ یامپیتروری لوئیس والش، که همچنین دختران آلود و Westlife را مونتاژ کرده بود، محبوب ترین در ایرلند، استرالیا، نیوزیلند، آسیا و بریتانیا بود
8. The impresario will present an expanded series of concerts next season.
[ترجمه ترگمان]مدیر نمایش، مجموعه گسترده ای از کنسرت ها را در فصل آینده ارائه خواهد داد
[ترجمه گوگل]Impresario یک مجموعه گسترده ای از کنسرت های فصل آینده ارائه خواهد کرد
9. The impresario had buttoned his astrakhan coat.
[ترجمه ترگمان]مدیر اپرا کتی astrakhan را تکمه کرده بود
[ترجمه گوگل]Impresario کت آستارا را خیس کرد
10. Not long after World War II, a small-time impresario in Los Angeles named Irwin Parnes heard what he thought was a great pianist at a cocktail party of Hungarians.
[ترجمه ترگمان]مدتی بعد از جنگ جهانی دوم، مدیر تئاتر کوتاهی در لس آنجلس به نام ایروین Parnes شنید که او نوازنده پیانوی بزرگی در مهمانی cocktail است
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از جنگ جهانی دوم، یک مهاجم کوچک در لس آنجلس به نام ایروین پرنس شنیده بود که او فکر می کرد پیانیست بزرگ در یک حزب کوکتل مجارها بود
11. The Proms was the brainchild of the impresario Robert Newman, manager of the newly built Queen's Hall in London.
[ترجمه ترگمان]\"Proms\" زاییده فکر مدیر نمایش \"رابرت نیومن\"، مدیر سالن جدید ملکه در لندن بود
[ترجمه گوگل]رادیو نیویورک، مدیر خانه جدید کوئینز لندن بود
12. Geffen, the music impresario and a co-founder of DreamWorks SKG, and Eli Broad, a real estate developer, have explored making bids for The Los Angeles Times.
[ترجمه ترگمان]Geffen،، مدیر موسیقی و یکی از بنیانگذاران شرکت DreamWorks SKG، و الی پهن، یک توسعه دهنده املاک، در حال بررسی پیشنهادهای خود برای لس آنجلس تایمز می باشد
[ترجمه گوگل]Geffen، Impresario موسیقی و یکی از بنیانگذاران DreamWorks SKG، و الی Broad، یک توسعه دهنده املاک و مستغلات، در حال بررسی پیشنهادات برای The Los Angeles Times هستند
13. The impresario, best known for The X Factor and American Idol, has "reshaped 21st century television and music around the world, " organisers said.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان گفتند که مدیر نمایش که به خاطر فاکتور ایکس و بت آمریکایی شناخته شده است، تلویزیون و موسیقی قرن ۲۱ ام را در سراسر جهان تغییر داده است
[ترجمه گوگل]برگزار کنندگان گفت: 'این فیلم، که بیشترین شناخته شده برای The X Factor و American Idol است،' تلویزیون و موسیقی قرن بیست و یکم را در سراسر جهان تغییر داده است '
14. There were several large photographs and the one that he was particularly fond of certainly gives the impression of the successful impresario.
[ترجمه ترگمان]چندین عکس بزرگ وجود داشت و عکسی که او به طور خاص به او علاقه مند بود، به طور حتم به او این احساس را می داد که مدیر نمایش موفق شده است
[ترجمه گوگل]چندین عکس بزرگ وجود دارد و یکی از آن ها که مخصوصا علاقه اوست، مطمئنا تاثیری را در مورد تاثیر گذار برنده دارد