کلمه جو
صفحه اصلی

hearthstone


معنی : سنگ پهن کف اجاق
معانی دیگر : سنگ کف اجاق (یا بخاری)، زندگی خانوادگی، خانه، کاشانه

انگلیسی به فارسی

سنگ پهن کف اجاق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: stone that serves as or forms a hearth.

(2) تعریف: soft or pulverized stone used to scour and whiten hearths and steps.

• stone which makes up the floor of a fireplace; fireside, hearthside; symbol of home and family

مترادف و متضاد

سنگ پهن کف اجاق (اسم)
hearthstone

جملات نمونه

1. Hearthstone: The cast time on this item is no longer affected by spell haste.
[ترجمه ترگمان]زمان اجرا در این مورد دیگر با شتاب و افسون تاثیری ندارد
[ترجمه گوگل]Hearthstone: زمان پخش در این آیتم دیگر تحت تاثیر عجله نیست

2. I expand on this below in the Hearthstone question.
[ترجمه ترگمان]من این را در زیر سوال hearthstone گسترش می دهم
[ترجمه گوگل]من در این زیر در سوال Hearthstone گسترش می یابم

3. Father put some dry wood on the hearthstone.
[ترجمه ترگمان]پدر چند تکه چوب خشک روی زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]پدر چوب های خشکی را روی سنگ های قیمتی گذاشت

4. Ride to Shattrath ( easily doable at 60 ) to set your Hearthstone and grab the flight path.
[ترجمه ترگمان]برای تنظیم hearthstone و گرفتن مسیر پرواز به Shattrath (به راحتی با سرعت ۶۰)به Shattrath بروید
[ترجمه گوگل]به شاتترات (به راحتی قابل اجرا در 60)، برای قرار دادن Hearthstone خود و گرفتن مسیر پرواز بروید

5. There was no conversation. Their soggy sandals left marks upon the hearthstone.
[ترجمه ترگمان]هیچ صحبتی در کار نبود صندل های خیس شان روی زمین ولو شده بود
[ترجمه گوگل]مکالمه ای نبود صندل های مضر آنها بر روی سنگ های قیمتی نشانه گذاری می شوند

6. Linton had slid from his seat on to the hearthstone, and lay writhing in the mere perverseness of an indulged plague of a child, determined to be as grievous and harassing as it can.
[ترجمه ترگمان]لینتون از روی صندلی اش برخاسته و روی زمین ولو شده بود و در گوشه و کنار بخاری به پیچ وتاب افتاده بود
[ترجمه گوگل]لینتون از صندلی خود به سنگ قلیایی رفته بود و در تنبیه شرمساری یک طاعون مضطرب از یک کودک که مصمم است به همان اندازه مضر و آزار و اذیت باشد، می تواند تحمل کند

7. They got into the habit of congregating about the same hearthstone.
[ترجمه ترگمان]همه با هم کنار شومینه جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها عادت کرده اند که در مورد سنگ های قلیایی هم جمع شوند

8. I took a seat at the end of the hearthstone.
[ترجمه ترگمان]من روی صندلی کنار شومینه نشستم
[ترجمه گوگل]من در انتهای سنگ قهوه ای صندلی گرفتم


کلمات دیگر: