کلمه جو
صفحه اصلی

idle talk


معنی : یاوه، حرف مفت
معانی دیگر : سخن بیهوده، ژاژخایی

انگلیسی به فارسی

صحبت بیکار، یاوه، حرف مفت


انگلیسی به انگلیسی

• idle chatter, chit-chat, unimportant talk

مترادف و متضاد

یاوه (اسم)
nonsense, hooey, froth, babble, balderdash, idle talk, gammon, tattle

حرف مفت (اسم)
idle talk, guffaw, small talk, tattle, lockman

جملات نمونه

1. Forgotten, or decided it had been idle talk, a vow impossible to realise.
[ترجمه ترگمان]فراموش شده یا به این نتیجه رسیده بود که این حرف بی هوده و فراموش شده و پیمانی است که برای درک آن غیرممکن است
[ترجمه گوگل]فراموش شده، و یا تصمیم گرفت آن را به حال بیکار بحث، وعده غیر ممکن است برای تحقق بخشیدن است

2. It was no place for idle talk then: there was too much action for gossip.
[ترجمه ترگمان]آن وقت جای بحث بی هوده نبود، زیرا شایعات زیادی برای غیبت کردن وجود داشت
[ترجمه گوگل]این محل برای گفتگو بیکار نبود: برای شایعه اقدام بیش از حد شد

3. It foolish to while away one's time in idle talk.
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه است که وقت را برای حرف زدن بی هوده تلف کنیم
[ترجمه گوگل]در حالی که وقت خود را در بحث بیکاری دور می زنیم، احمقانه است

4. Idle talk had eaten up your time before you knew it.
[ترجمه ترگمان]پیش از این که شما این موضوع را بدانید، یک صحبت ازسر راه شما خورده بود
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شما آن را می دانستید، وقت بیدار بود

5. All the random mingling and idle talk made him hate literary parties.
[ترجمه ترگمان]همه گفتگوها و گفتگوهای بی هوده او را از احزاب ادبی بیزار می ساخت
[ترجمه گوگل]تمام ادغام تصادفی و بحث بیکارانه او را از حزب ادبی متنفر ساخت

6. Good, the idle talk little said, under starts our story.
[ترجمه ترگمان]talk گفت: خوب، حرف مفت نزن، داستان ما را شروع کرد
[ترجمه گوگل]خوب، گفتگو بیکار کمی گفت، تحت داستان ما شروع می شود

7. It is foolish while away one's time in idle talk.
[ترجمه ترگمان]این کار زمانی احمقانه است که وقت تلف کردن است
[ترجمه گوگل]در حالی که دور از وقت خود در بحث بیکار است، احمقانه است

8. It's foolish to while away one's time in idle talk.
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه است که در این مدت کوتاه مدتی در صحبت بی هوده است
[ترجمه گوگل]این گمراه کننده است تا زمانیکه زمان خود را در بحث بیکار قرار دهیم

9. Cannot, I will not care about any idle talk, will complete oneself duty.
[ترجمه ترگمان]نه، من به هیچ حرف بی کار اهمیتی نمی دهم، وظیفه خود را به انجام خواهم رساند
[ترجمه گوگل]نمی توانم، من به هیچ حرفی خسته نباشید، وظیفه خود را کامل خواهم کرد

10. Idle talk had eaten up the hour before we knew it.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت پیش از اینکه این موضوع را بفهمیم، یک ساعت را صرف حرف زدن کرده بودیم
[ترجمه گوگل]بحث بیداری ساعت قبل از اینکه ما آن را می دانستیم، خورده بودیم

11. This is not just idle talk.
[ترجمه ترگمان]این فقط حرف الکی نیست
[ترجمه گوگل]این فقط بحث بیکار نیست

12. His promise is just idle talk.
[ترجمه ترگمان]قول اون فقط چرت و پرته
[ترجمه گوگل]وعده او فقط بحث بیکار است

13. So this is not just idle talk.
[ترجمه ترگمان]پس این فقط حرف الکی نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین این فقط بحث بیکار نیست

14. It's foolish while away one's time in idle talk.
[ترجمه ترگمان]احمقانه است که وقت را برای صحبت بی هوده تلف کنیم
[ترجمه گوگل]این احمقانه است، در حالی که وقت خود را در بحث بیکار می گذرانیم

15. He wearied me with his requests [ idle talk ].
[ترجمه ترگمان]اون منو با درخواست خودش خسته کرد
[ترجمه گوگل]او با درخواست هایش [صحبت بیکار] خسته شده بود

پیشنهاد کاربران

یاوه گویی، یاوه سرایی


کلمات دیگر: