کلمه جو
صفحه اصلی

imago


معنی : حشره کامل و بالغ
معانی دیگر : (روانکاوی) آرمان خردسالی، دیرفرتور، اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) حشره کامل و بالغ، اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید


imago، حشره کامل و بالغ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: imagines, imagoes
(1) تعریف: a sexually mature insect.

(2) تعریف: in psychoanalysis, an idealized concept or image of someone, formed in childhood and persisting into adulthood.

• mature insect (zoology); idealized mental image of someone (psychoanalysis)

مترادف و متضاد

حشره کامل و بالغ (اسم)
imago

جملات نمونه

1. A blind man who leans against a wall imagines that it's the boundary of the world.
[ترجمه ترگمان]یک مرد کور که به دیوار تکیه می دهد، تصور می کند که این مرز جهان است
[ترجمه گوگل]یک مرد کور که بر روی دیوار تکیه می کند تصور می کند که مرز جهان است

2. He who imagines that he has knowledge enough has none.
[ترجمه ترگمان]کسی که خیال می کند به اندازه کافی معلومات دارد هیچ چیز ندارد
[ترجمه گوگل]کسی که تصور می کند که به قدر کافی دانش دارد، هیچ کدام ندارد

3. Sometimes it is the people who no one imagines anything of who do the things that no one can imagine.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات کسانی هستند که هیچ کس تصور نمی کنند که چه کسی کارهایی را انجام می دهد که هیچ کس نمی تواند تصورش را بکند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این افراد هستند که هیچ کس چیزی را تصور نمی کند که کارهایی را انجام دهد که هیچ کس نمی تواند تصور کند

4. He imagines that people don't believe him.
[ترجمه ترگمان]خیال می کند مردم حرفش را باور نمی کنند
[ترجمه گوگل]او تصور می کند که مردم او را باور نمی کنند

5. He imagines, wrongly, that she loves him.
[ترجمه ترگمان]اشتباه می کند که او را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او اشتباه تصور می کند که او او را دوست دارد

6. Gilling's ability to teeter between fantasy and plausibility recalls Dickens. What he imagines is equal to anything Prospero might have conjured.
[ترجمه ترگمان]دیکنز می گوید توانایی Gilling در ارتباط بین فانتزی و تخیل، دیکنز را به یاد می آورد آنچه او تصور می کند برابر با هر چیزی است که ممکن است درست کرده باشد
[ترجمه گوگل]توانایی گیلینگ در بین فانتزی و باورپذیری، دیکنز را به یاد می آورد آنچه که او تصور می کند برابر است با آنچه Prospero ممکن است احتیاج داشته باشد

7. Anyone who imagines that any regulatory system can invariably guarantee success is naive.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که تصور کند هر نظام قانونی می تواند تضمین موفقیت را تضمین کند، ساده است
[ترجمه گوگل]هر کسی که تصور می کند که هر سیستم نظارتی می تواند به طور پیوسته موفقیت را تضمین کند، ساده لوحانه است

8. Yoyo imagines herself in a jail cell.
[ترجمه ترگمان]او خودش را در سلول زندان تصور می کند
[ترجمه گوگل]Yoyo خود را در یک سلول زندان تصور می کند

9. She imagines that marriage to such a man would offer mental enrichment and the opportunity for good works.
[ترجمه ترگمان]او تصور می کند که ازدواج با چنین مردی غنی سازی ذهنی و فرصتی برای کاره ای خوب را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]او تصور می کند که ازدواج با چنین مردی غنی سازی ذهنی و فرصت برای کارهای خوب را ارائه می دهد

10. The other imagines a fictional battle, with Napoleon's army in hand-to-hand combat with the fort's defenders.
[ترجمه ترگمان]دیگری یک نبرد خیالی با ارتش ناپلئون در نبرد تن به تن با مدافعان دژ را تصور می کند
[ترجمه گوگل]دیگران تصور یک جنگ داستانی را با ارتش ناپلئون در مبارزه با دست به دست با مدافعان قلعه تصور می کنند

11. One imagines the cadences, the music and the language are unrivaled when spoken by the authors themselves.
[ترجمه ترگمان]با cadences، موسیقی و زبان، وقتی که خود نویسندگان آن را بیان می کنند، بی نظیر است
[ترجمه گوگل]یکی تصور می کند که موسیقی، زبان و زبان بی نظیر است که توسط نویسندگان خود صحبت می شود

12. She imagines killing him, but when she finds him he is already dead, his heart having given away.
[ترجمه ترگمان]خیال می کند او را می کشد، اما وقتی او را پیدا می کند قلبش از بین می رود
[ترجمه گوگل]او تصور می کند که او را بکشد، اما زمانی که او را پیدا می کند او در حال حاضر مرده است، قلب او را داده است

13. But if either of them imagines they can force my hand, they much mistake the matter!
[ترجمه ترگمان]اما اگر هر یک از آن ها خیال کنند که می توانند دستم را به زور بگیرند، اشتباه می کنند!
[ترجمه گوگل]اما اگر هر یک از آنها تصور کنند که می توانند دست من را تحمل کنند، این مسئله بسیار اشتباه است!

14. He imagines himself somewhere else, far away from here, walking through the woods and swinging an axe over his shoulder.
[ترجمه ترگمان]او خودش را جایی دیگر، دور از اینجا تصور می کند، از میان جنگل راه می رود و تبر را روی شانه او تاب می دهد
[ترجمه گوگل]او خود را در جایی دیگر تصور می کند، دور از اینجا، راه رفتن از طریق جنگل و چرخش تبر بیش از شانه اش

15. He's a big noise now; at least he imagines he is.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر سر و صدا ندارد؛ لااقل خیال می کند که هست
[ترجمه گوگل]او اکنون صدای بزرگی است حداقل او تصور می کند که او است

پیشنهاد کاربران

imago ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: بَرانگاره
تعریف: تصویر ذهنی ناخودآگاهانه از فردی دیگر، به ویژه پدر یا مادر، که بر چگونگی رابطۀ فرد با دیگران تأثیر می گذارد


کلمات دیگر: